به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات؛ اسدالله محمدی جانباز شیمیایی ۷۰ درصد کشورمان در هشت سال دفاع مقدس است. وی که از ۱۸ سالگی داوطلبانه برای دفاع و مقابله با دشمن در لشکر علیبنابیطالب در منطقه عملیاتی جنوب که مرحله پنجم عملیات رمضان بود، به جنگ اعزام شد. او در عملیاتهای زیادی از جمله عملیاتهای بدر، والفجر۸، کربلای ۳، کربلای ۴ و کربلای۵ شرکت داشت.
این جانباز شیمیایی کشورمان در آخرین عملیاتی که حضور پیدا کرد، عملیات کربلای پنج بود. این عملیات که در تاریخ ۲۱ دی ماه سال ۱۳۶۵ روی داد، در اثر عامل خردل که یکی از عوامل شیمیایی است از ناحیه ریه، چشم و پوست شیمیایی شد و از آن زمان تا کنون تحت درمان است، وی علاوه بر درمان های مختلف از جمله درمان ریوی، سال گذشته، عمل پیوند قرنیه و کشت سلولهای بنیادی در چشم چپاش را انجام داد و با دستور پزشک مقرر شده که چشم سمت راست وی نیز جراحی شود.
این جانباز ۷۰ درصد کشورمان از سال ۱۳۹۱ عضوی از موزه صلح تهران است و راویگری میکند. وی در خصوص دادگاه لاهه و روند درمان مصدومان شیمیایی گفتگویی با ما داشت. برای شنیدن حرفهایش در خصوص روند درمان و پیگیری دادگاه لاهه جهت گرفتن مطالبات مصدومان شیمیایی با وی به گفتگو نشستیم. در ادامه گفتگوی ما در ذیل آمده است.
حیات: از زمانی بگویید که برای درمان به آلمان اعزام شدید؟
اسدالله محمدی: اولینبار بعد از اینکه شورای عالی پزشکی برای اعزام بنده نظر دادند، مهر ماه سال ۱۳۸۱ بود که به آلمان اعزام شدم. قبل از اعزام، پزشکم در ایران گفته بود که آمادگی برای انجام جراحی را داشته باشم زیرا ممکن است در ریهام «استنت» قرار بدهند.
من آن زمان از طریق ارتباط با بنیاد جانبازان شماره تماسهایی از دو جانباز که اکنون شهید هستند دریافت کردم. با آنها صحبت و مشورت کردم و اولین بار با دو نفر از جانبازان شیمیایی به نامهای شهید سیدعباس رضوی و شهید عبدالرضا جاویدان به آلمان اعزام شدم.
نظر پزشک در آلمان این بود که طی عمل جراحی باید تنگی را برطرف کنند. زمانیکه من را به اتاق عمل بردند و عمل انجام شد، همین که به هوش آمدم حالم بسیار بد شد و اکسیژن خونم به شدت پایین آمده بود، مجدداً من را به دکتر بردند که نظرپزشک بر این بود که تا پنج روز وضعیتم بههمین شکل است و باید تحمل کنم. در بیمارستان همراهی نداشتم از این بابت شهید سید عباس رضوی و شهید جاویدان در کنارم بودند. هر سه نفر در یک اتاق با هم بودیم. این دو عزیز زودتر از من از بیمارستان مرخص شدند و به ایران بازگشتند.
بعد از این مراحل مجدداً در بیمارستان آلمان بستری شدم. آن زمان دیگر کاملا تنها بودم. مشکلات زیادی بود از جمله اینکه مترجم نداشتم و برای خوردن غذای حلال بعضی مواقع از مکانهای خاصی به سختی مجبور به تهیه غذا میشدم. بار اول مجموعاً پنجاه روز سفردرمانیام به آلمان طول کشید. همینکه مجدداً بستری شدم، دکتر گفت آن قسمتی که جراحی شد دوباره مشکل پیدا کرده و لازم است «استنت» بگذاریم. اولینبار استنت را در برونش چپ گذاشتند، استنت شبیه حرف y برعکس است که قسمتی از استنت در نای و قسمتی در برونش چپ و راست قرار میگیرد. که در مرحله بعدی که دوباره اعزام شدم استنت را در قسمت نای و برونش چپ و راست قرار دادند.
بار اول اعزام به آلمان سختی زیادی کشیدم، از طرف دیگر از لحاظ روحی نیز یکی از دوستانم که اهل اصفهان بود، بهنام (شهید کلانی اعرابی) نیز حال خوبی نداشت و به خانوادهاش اطلاع داده بودند که برای دیدنش به آلمان بیایند، زیرا ممکن بود تا به ایران بیاید به شهادت برسد، بعد از اینکه مدتی را با هم بستری بودیم ایشان را به ایران انتقال دادند و در اصفهان به شهادت رسید.
حیات: با توجه به اینکه شما عضوی از دست اندرکاران و فعالان موزه صلح هستید، نظرتان در خصوص برگزاری دادگاه لاهه و اقداماتی که تا کنون انجام شده چیست؟
اسدالله محمدی: در رابطه با دادگاه لاهه که اشاره شد متأسفانه شورای امنیت سازمان ملل در این امر کوتاهی کرد. زمان جنگ وقتی کشور عراق بهصورت گسترده از سلاح شیمیایی در مقابله با ایران استفاده میکرد، چندینبار ایران به سازمان ملل شکایت داشت که عراق بهصورت گسترده از سلاح شیمیایی استفاده میکند.
هفتبار مأمورین سازمان ملل از نزدیک وضعیت را دیدند، با مصدومان شیمیایی مصاحبه کردند از خاک آلوده نمونهبرداری کردند که سند آن را نیز در موزه داریم. در این راستا مأمورین سازمان ملل تأیید کردند که عراق اساسا از سلاح شیمیایی استفاده کرده است.
وقتی دبیرکل سازمان ملل به شورای امنیت گزارش داد، متأسفانه هیچ اقدامی انجام ندادند و عراق سال بهسال بیشتر از سلاح شیمیایی استفاده میکرد. آماری داریم که عراق بیش از چهارهزار تن از انواع سلاح شیمیایی عامل خردل و اعصاب در جنگ استفاده کرد که دو سوم آن بیشتر مربوط به هجده ماه آخر جنگ است.
بر طبق پروتکل ۱۹۲۵ ژنو کاربرد سلاح شیمیایی ممنوع است. عراق بارها در مناطق مسکونی از جمله شهر سردشت و حلبچه استفاده کرد. متأسفانه شورای امنیت هیچ عکسالعملی نشان نداد.
اگر آن زمان عراق بهعنوان متجاوز مخصوصاً در استفاده از سلاح شیمیایی تنبیه میشد، دیگر نمیتوانست از سلاح شیمیایی استفاده کند. بارها از این سلاح استفاده کرد و کشورهای مختلفی سلاح شیمیایی آماده در اختیارشان گذاشتند یا مواد اولیه و تجهیزات را در اختیارعراق قرار دادند که آنجا سلاح شیمیایی را تولید کند.
بعد از جنگ پیگیریهایی در رابطه با بحث دادگاه مطرح شد ما اسامی کشورهایی که در رابطه با سلاحهای شیمیایی به عراق کمک کردند را در موزه داریم.
اگر صدام دراینرابطه محاکمه میشد و اسم دولتها شرکتها و کلاً کشورهایی که سلاح شیمیایی در اختیارشان گذاشتند را مطرح میکرد، لو می رفتند و باید محاکمه می شدند. از این بابت مزدوران صدام را زود از بین بردند و بعدها نیز هر چه در رابطه با تشکیل دادگاه پیگیری شد، متأسفانه نتیجهای حاصل نشد.
چند سال پیش که یک دادگاهی در لاهه هلند تشکیل شد فردی را بهنام فرانس فان آنرات که ایشان اهل کشور هلند بود در این دادگاه شرکت داشت که اعتراف کرد مواد شیمیایی را در اختیار عراق گذاشته است و محکوم شد.
بعد از این اتفاق پیگیریهایی دوباره انجام شد، تا اینکه حدود چهار ماه پیش دادگاهی با حضور پنج نفر از مصدومین شیمیایی در لاهه هلند تشکیل شد با مدارک و حضور وکیلمان هنوز نتیجه و حکم دادگاه دراین رابطه اعلام نشده است.
اسدالله محمدی: باید به این کار سرعت داده شود چون اکنون سندهای مربوط به مصدومان شیمیایی که جانبازان هستند بهمرور به شهادت میرسند. تا اینها هستند باید از حضورشان در دادگاه استفاده شود. شرکتها و دولتهایی که سلاح شیمیایی در اختیار عراق گذاشتهاند محکوم شوند و حداقل آن این است که دنیا بداند که چه کشوری از سلاح شیمیایی و چه مقدار استفاده کرده است.
انتهای پیام/
نظر شما