سرتیپ دوم خلبان محمد کریم عابدی مشاور شهید چمران در وزارت دفاع در گفتگو با خبرنگار فرهنگی حیات درباره آشناییاش با شهید چمران بیان داشت: افتخار داشتم که از دوران پس از انقلاب در هر مقطع در زمان نخستوزیری شهید در معاونت امور انقلاب، وزارت دفاع، در جنگهای نامنظم و در کردستان و تا زمان شهادتشان در کنار شهید عزیز باشم.
وی افزود: اولین آشنایی حقیقی ام با شهید چمران که با هم دوست شدیم و ایشان من را به دوستی پذیرفت در پاوه بود؛ صبح روز بیست و هشتم مرداد 1358 که ما با هلیبرن هلیکوپترها و آتش کبراها توانستیم دشمن را از اطراف پاوه دور کنیم و نیروهایمان را پیاده کنیم؛ زمانیکه من به دیدار شهید چمران رفتم، ایشان گفتند که من خاطره خوشی از آن هلیکوپتر که سانحه داد ندارم، تقوای شهید چمران در همان موقع برای من آشکار شد، که در ادامه شهید چمران به من گفتند: (چون من دانش هوایی ندارم، شما فرماندهی نیروی هوایی منطقه را برعهده بگیرید و من نیروی زمینی را بر عهده می گیرم)
سرتیپ عابدی در ادامه گفت: این کلام و وجه بالای شخصیت شهید چمران از اینجا مشخص است که وقتی از او سوال میشود، تعهد مهمتر است یا تخصص؟ شهید چمران در جواب گفت: کسی که تعهد داشته باشد هرگز به کاری که تخصص ندارد دست نمیزند؛
واقعیتی از اولین جانبازی شهید چمران که هرگز افشا نشد.
سرتیپ عابدی گفت: دوستیمان از همان زمان در پاوه با ایشان آغاز شد. داستانهای عجیبوغریب و ناگفتههای زیادی راجع به شهید چمران است که یک نکتهاش هرگز افشا نشد؛ این بود که پروازی را با شهید چمران روی زندان دوله تو داشتیم که نیروهای ما را در مرز عراق مبحوس کرده بودند و در آن پرواز هلیکوپتر ما را زدند و هلیکوپتر صدمه دید، زمانی که با هلیکوپتر به سردشت نشستیم؛ دیدم که حال دکتر چمران طبیعی نیست؛ نگاه کردم دیدم پای ایشان تیر خورده است و هرگز این اتفاق افشا نشد، یعنی اولین باری که شهید چمران مجروح شد در سردشت بود و بعداً در جنگ دفاع مقدس دوباره مجروح شدند.
چمران را هنوز نشناخته ایم
سرتیپ عابدی میگوید: دکتر چمران یک انسان وارسته بود، با توجه به شناختی که از ایشان دارم فکر میکنم هنوز تنها ده درصد از شخصیش را توانستهایم ارائه کنیم. چون حقیقتاً ایشان یک انسان وارسته و متقی هستند و زهد، علم، دانش و نظامیگری هوشمندشان، ابعاد مختلفی دارد.
وی با بیان خاطره ای از شهید چمران بیان داشت: در زمان قبل از انقلاب پنج نوع ناهار در آشپزخانه های مختلف پخت میشد؛ غذای سرباز، درجهداران، افسران جزء، افسران ارشد، امیران و تیمساران؛ زمانی که شهید چمران در وزارت دفاع بودند؛ یک روز که به همرا من و دیگر دوستان ناهار میل میکردند، شهید چمران رو به همه کرد و گفت: این ناهارخیلی مجلل است، آیا از این ناهار به همه سربازان هم می رسد؟ و وقتی فهمید که سربازان از این غذا نمی خورند، ایشان گفتند: دستور بدهید که فقط یک نوع غذا درست کنند و دستور دادند که غذای سربازی را برایش بیاورند؛ وقتی غذا را خورد گفت :خیلی غذای خوبی است، از این به بعد به همه همین غذا را بدهید، برای ما نیز از همین نوع غذا بیاورید؛ از آن روز بود که تنها یک نوع غذا برای همه اعم از سربازان، فرماندهان و... پخت می شد و همه از یک نوع غذا میخوردند و این دستور به کل ارتش ابلاغ شد.
وی گفت: یکی از محسنات دکتر چمران انرژی مثبتش بود، وجودش منبع انرژی مثبت بود، با افرادی که آشنا میشد همان بار اول او را با محبتش فتح میکرد و این را بارها دیده بودیم، شهید صیاد شیرازی یکی از علاقه مندان به ایشان بود و روش او را در سیستم مدیریتی نظامیاش پیاده کرد.
پاکسازی نیروی مسلح یکی از کارهای بزرگ شهید چمران بود / شهید چمران به من و شهید خضرایی اختیار تام داد
سرتیپ عابدی با اشاره به یکی از اقدامات بزرگ شهید چمران گفت: شهید چمران مصوبهای را از شورای عالی انقلاب گرفت که در نیروهای مسلح یک پاکسازی جزئی انجام شود؛ وقتی ایشان حکم را از شورای عالی انقلاب دریافت کرد، حکم را به نام بنده و شهید خضرایی زد و فرمود که با اختیارات تام من بازرسی و بررسی وزارت دفاع نیروی هوایی و کل ارتش را در دست بگیرید.
وی افزود: یک نکته جالب در شخصیت شهید چمران این بود که جاذبه شان در حد اعلا و دافعه اش در حد ضرورت بود، در آن زمان وزارت دفاعی که دههزار نیرو داشت؛ با آن حکم تقریباً سه درصد را پاکسازی کردیم و افرادی که با انقلاب عنادی داشتند شامل شان میشدند. حتی همان افرادی را که بیرون کرده بودند؛ حدود هزار و پانصد نفر میشدند که به آنها نیز شش ماه فرجه داده بودند که اگر دفاعی دارند میتوانند از خودشان برای ادامه کار کنند که در آن دفاعیات باز حدود 160 نفر را به کار برگرداندند.
سرتیپ عابدی گفت: یکبار از صحنهی هوایی بازدید میکردیم؛ آنجا افرادی بودند که نمیخواستند متخصصین تاپ حضور داشته باشند، در همان زمان فردی به دکتر چمران گفت: این افرادی که شما میبینید،برخی تحصیلکردهی آمریکا یا حتی اسرائیل هستند؛ دکتر چمران در جوابش گفت: اشکالی ندارد اگر فرد سالم است هرجای عالم که تحصیلات داشته باشد فرقی نمیکند، مهم این است که برای مملکتش مفید باشد. این دیدگاه مهمی بود که نمیگذاشت حق افراد را ضایع کند. بنابراین در وزارت دفاع شهید چمران، صنایع دفاع، صنایع هوایی و صنایع موشکی احیا شدند. یعنی بنای صنایع موشکی در زمان دکتر چمران گذاشته شد و خود او هم دانشمندی بود که تخصص اینکار را داشت.
شهید چمران در بعد نظامی همیشه عمل گرا بود/ گروهک ها و منافقین برای شهید کردن چمران جایزه گذاشته بودند
سرتیپ عابدی گفت: شهید چمران در بعد نظامی همیشه عمل گرا بود؛ یعنی فقط دستور نمیداد بلکه خودش جلوتر از دستورش عمل میکرد. لذا چه در جنگهای نامنظم و چه در کردستان همیشه در نوک پیکان حملهها حضور پیدا میکرد، بنیصدر، سخت با ایشان مخالف بود و گروهکها نیز برای به شهادت رساندنش جایزه گذاشته بودند.
وی با بیان خاطرهای تلخ درباره شهید چمران ادامه داد: میز کاری شهید چمران دم درب محل کار قرار داشت و او هیچ وقت بالا نمینشست و کاملاً خاکی بود؛ با همه مصافحه میکرد و فرقی هم نداشت آن فرد سرباز باشند یا سرهنگ و هر مقامی دیگر؛ وارد دفتر ایشان شدم و یک صبح دیدم چمران یک روزنامه مقابلش است و قطرات اشک روی چشمانش دیده میشد، پرسیدم دکتر چه شدهاست؟ شهید چمران با همان تکیهکلام همیشگیاش که دوستانش را عزیز خطاب می کرد؛ گفت:« عزیز بخوان؛ من روزنامه را نگاه کردم که بر سرتیتر روزنامه اینگونه نوشته بود که دکتر چمران آمریکایی است و قاتل مردم لبنان می باشد و همین آدم قتلعامها را در آذربایجان انجام داد». این مطالب از قول فردی بود که خود را نماینده آیت الله منتظری معرفی کرده بود و بعداً مشخص شد دروغ است.
سرتیپ عابدی گفت: در آن تیتر روزنامه که از قول نمایندهی آیتالله منتظری نقل شده بود؛ بنده بلافاصله به دفتر روزنامه مراجعه کردم و گفتم چرا وقتی کسی را نمیشناسید این گونه درباره اش مطلب میگذارید؟ مشخص بود این کار کاملا حساب شده است که اینگونه وزیر دفاع کشور را زیر سوال ببرند، اینگونه افراد را بمباران شخصیتی میکردند. همچنین بلافاصله به دفتر آیتالله منتظری تماس گرفتم و پرسیدم که آیا آن نمایندهای را تأیید میکند که این حرف را زده است یا خیر؟ بعد از حدود دو ساعتی با من تماس گرفتند و جواب رد دادند که آیتالله منتظری گفتند که همچین نمایندهای ندارد.
وی افزود: آن فرد دروغگو با وجود اینکه ارتباطی با دفتر آیت الله منتظری نداشت اما کار خود را با دروغ پیش برد، آن اوایل گروهکها و چریکها بهخصوص منافقین و تودهایها در همهجا حضور داشتند؛ بالاترین ترور نیز ترور شخصیت است و شهید چمران همیشه در این مسائل صبوری میکرد و از خود دفاعی نمی کرد و اگر دفاعی بود دوستانش این کار را انجام میدادند.
سرتیپ عابدی گفت: دکتر چمران هم از نظر دانش یکی از برجستهترین اساتید دانشگاه های دنیا بود و هم ایشان کسی بود که به صهیونیسم و کارتلهای اسلحه سازی پشت کرد، زمانیکه شهید چمران آمریکا را ترک کرد؛ برایم تعریف کرد که چون متوجه شد که دانشش را علیه جهان اسلام به کار میبرند و آن چیزی که با دانشجویان انجام میدهد علیه جهان اسلام است من آن را رها کردم.
وی افزود: شهید چمران میفرماید؛ حدود چهل روز در جنگل زندگی کرد و خود را پیدا کرد و تصمیم گرفت دیگر نباید آمریکا بماند و از آنجا به مصر رفت و دورههای چریکی دید و بعد به نزد امام موسی صدر به لبنان رفت.
شهید چمران بهترین الگو برای نسل جوان است / شهید چمران علاقهای به بازیهای سیاسی نداشت
سرتیپ عابدی با اشاره به شخصیت شهید چمران بیان داشت: این شخصیت بهترین الگو برای دانشمندان و اساتید دانشگاهها، دانشجویان، دختران و پسران دبیرستانی و همه اقشار می باشد؛ علیرغم اینکه بازرگان رئیس دولت موقت بود و ایشان حکم معاون بازرگان را در امور انقلاب داشت و احترام خاصی برای استادش قائل بود ولی هرگز کسی نتوانست بگوید که چمران عضو نهضت آزادی است و هیچ جایی تأیید نشد و شهید چمران نیز تأیید نکرد؛ یعنی ایشان ماورای گروهکها و احزاب عمل کرد.
وی افزود: یکی از برجستگیهای شخصیت دکتر چمران این بود که علاقهای به بازیهای سیاسی نداشت؛ ایشان به نجات مستضعفان فکر میکرد. درحقیقت خودش را قطرهای از دریای رحمت و کرم امام علی (ع) میدانست؛ چون این کلام مولا است که باید همیشه در ستیز با ظالمان باشیم و مدافع محرومان و این پرچم اخلاقی شهید چمران بود.
سرتیپ عابدی با اشاره به ساده زیستی شهید چمران گفت: ایشان در زندگی نیز یک زندگی ساده داشتند. شهید چمران در زیرزمینی در پاستور که چند پله میخورد و به پایین میرفت زندگی میکرد و زندگی بسیار سادهای داشت، حتی یک آپارتمان کوچک چهل متری نیز در تهران یا وسیله نقلیه عادی آن زمان را هم نداشت و اصلاً علاقهای به دنیا نداشت.
وی ادامه داد: ایشان معتقد بود که همهچیز را باید به خدا واگذار کنیم و از خدا بخواهیم که بتوانیم اسلام را از چنگال انحرافات نجات بدهیم؛ چون صهیونیسم و دنیای استکباری به خصوص انگلیسیهای خبیث همه هدفشان این است که فرق انحرافی ایجاد کنند و او با پرچم اسلام ناب محمدی که پرچم امام هم بود به صحنه آمد و نشان داد که اسلام ناب یعنی اگر میخواهیم وزیر باشیم باید مثل چمران باشیم اگر میخواهیم رزمنده و در هر ردهای که باشیم اعم از سرباز، دانشمند، عالم، پزشک، استاد و... باید مسیر چمران را ادامه بدهیم.
سرتیپ عابدی گفت: از نظربنده شهید چمران بهترین الگو برای نسل جوان ما که امروز در حجمههای دنیای مجازی گرفتار هستند؛ میباشد. خوب است بیشتر رسانهها، فرهنگ سازها و فرهنگپرورها شخصیت چمران را آنگونه که بود برایش وقت بگذارند و به نسل جوان ما معرفی کنند که مطمئناً خیر دنیا و آخرت این است.
شهید چمران موسس انجمن دانشجویان آمریکا بود
سرتیپ عابدی گفت: ایشان همراه با دوستانشان انجمن دانشجویان آمریکا را تأسیس کرده بودند، شهید چمران آرمی را به کراواتش در دورانی که در آمریکا دانشجو بود، زده بود که روی آن آرم نوشته بود: « الله، محمد،علی، فاطمه، حسن، حسین» آن هم در زمان دهه چهل و پنجاه این کار را انجام میداد و این خیلی مهم است که ما وصیت نبی اکرم را که فرمودند: من دو یادگار کتابالله و عترت را برای شما میگذارم ؛ ایشان پیرو قرآن و اهل بیت بود و سعی میکرد با دوستانش نیز همینگونه با محبت و با اخلاق باشند، طی مدتی که با ایشان بودم کوچکترین بیتقوایی را از ایشان ندیدم.
خبرنگار: حدیث ورناصری
نظر شما