حضرت امام حسین (ع)
-
گزارش «حیات» از شب چهارم محرم؛
شب «حربن یزید ریاحی»؛ چه ساده، صید خودت را به یک نگاه گرفتی...
فرمانده لشکر اشقیا بود و اول کسی که راه بر امام نور و نجات بست و دلش آزرد و از او خشمگینانه شنید: «مادرت به عزایت بنشیند» اما چه شگفت است تقدیر که: «یخرج الحی من المیت»... زندگی از دل مرگ و نور از قعر ظلمت میجوشد. و «حر» باید اولین شهید کربلا و اولین سرباخته بر آستان عشق حسینی (ع) میشد.
-
گزارش «حیات» از شب سوم محرم؛
«رقیه بنت الحسین(ع)»؛ شان نزول سورهی باران، «رقیه» است...
خرابه شام، بزم وصال بود و منزل آخر اسارت... سر بریده بابا به دامن دختر و عشقبازی با خورشید سرجدایان قافله عشق... و «رقیه» رازدار این گنج پنهان، سر میبیند و با سراندازان کربلایی کوی حبیب، بال در بال ملائک به ضیافت بابا میرود: «تفسیر آیه آیهی قرآن، رقیه است»
-
«حیات» گزارش میدهد؛
«یوم الترویه»؛ آغاز «حج اکبر» و هجرت «خورشید عاشورا» به شهادتگاه عشق
درست روز «ترویه»، روزی که همه حاجیان دسته دسته به مکه می رسند تا اعمال حج را آغاز کنند، قبله گاه عشق و شهود و شهادت، حسین فاطمه(س) از مکه خارج می شود! تا هجرت تاریخساز خود را از مکه آغاز کند تا کهکشان «کربلا» و تا میقات و مشعر و منای «گودی قتلگاه»... و این «حج اکبر» عشق است.
-
گزارش «حیات» از ولادت امام عاشورائیان؛
باغ کرامت است گلوی تو یا حسین (ع) ...
شهید سیدمرتضی آوینی، راوی خون نگار فتح، در روایت عاشورایی خود مینویسد: «اگر حسین (ع) نبود خورشید سرد میشد و دیگر در آفاق جاودانهی شب، نشانی از خورشید باقی نمیماند. حسین، چشمه خورشید است...»