به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، در روزهای پایانی فروردینماه سال ۱۳۶۶، در ادامه عملیاتهای نصر ۱ و فتح ۵ در منطقه سلیمانیه عراق، عملیات بزرگی در این منطقه انجام گرفت که از جهت سرعت و ابتکار عمل، میزان خسارات واردآمده بر دشمن و پیروزیهای بهدست آمده چون رگبار بهاری بر سر کوههای پربرف زمستان زده بود و یکی از پربازتاب ترین عملیات ها را در منظر بینالمللی رقم زد. حضور نسبتا گسترده کردهای معارض عراقی در این مناطق سبب شد تا در مرحله نخست گشایش جبهه تازه در غرب کشور، تلاشها عمدتا به اتصال عقبه مناطق آزاد شده به ایران و بازشدن عقبه نیروهای معارض معطوف شود.
عملیات گسترده تهاجمی کربلای ۱۰، روز ۲۵ فروردینماه ۱۳۶۶ در منطقه شمال غرب و جبهه شمالی ماووت عراق، با فرماندهی قرارگاه نجف و همکاری نیروهای نامنظم قرارگاه رمضان و اتحادیه میهنی کردستان عراق آغاز شد. این عملیات دوازده روز طول کشید و به آزادسازی ۲۵۰ کیلومتر از خاک عراق و ارتفاعات نزدیک شهر ماووت انجامید؛ عملیاتی که چشماندازی بزرگ از همکاری مشترک نیروهای ایرانی با اتحادیه میهنی کردستان عراق را بهجا گذاشت.
زمینههای عملیات
پس از عملیات کربلای ۴ و ۵ در جبهه جنوب و عملیات تکمیلی کربلای ۸ در شلمچه، سپاه مصمم بود که مانع توقف دور تک شود. از سوی دیگر، در مورد موفقیت کامل عملیات کربلای ۸ ابهام وجود داشت. لذا لازم بود منطقه دیگری برای عملیات انتخاب شود تا در صورت عدم موفقیت، بلافاصله در جبهه جدید، عملیات دیگری انجام شود. به علاوه آغاز فصل بهار و پایان فصل زمستان جابهجایی در منطقه عملیاتی را طلب میکرد.
همچنین سال ۱۳۶۶ جبهه شمال غرب در ذهن فرمانده سپاه جای ویژهای باز کرده بود و انجام عملیات در جبهه غرب و شمال غرب ضروری میکرد.
منطقه عمومی عملیات کربلای ۱۰ در محور بانه- سردشت، از شمال به رودخانه مرزی گلاس، از جنوب به رودخانه آوسیویل، از شرق به سورکوه و از غرب به ارتفاعات گردهرش و سپس ارتفاعات عمومی آسوس منتهی میشد.
منطقه عملیاتی دارای عوارض حساس و ارتفاعات نسبتاً بلند و صعبالعبور بود که به خاطر فقدان جاده، تردد در این مناطق بسیار دشوار به نظر میرسید. بلندترین کوه منطقه گارو نام دارد که به تمامی عارضهها و مناطق اطراف دید و اشراف دارد. همچنین، علاوه بر روستاها و شهرکهای متعددی که در سطح منطقه وجود دارد، رودخانههای مذبور در منطقه جریان دارند.
به دلیل وجود درختان مرتفع در دامنه ارتفاعات، وضعیت برای اختفای نیروهای پیاده و حتی تحرک و جابهجایی آنها در روز کاملاً مناسب بود. تردد در این مناطق به خاطر نبود راه بسیار دشوار بود، اما به دلیل وجود درختان مرتفع در پایین ارتفاعات، وضعیت برای اختفای نیروهای عمل کننده و حتی تحرک و جابهجایی آنها در روز، کاملاً مناسب تشخیص داده شد.
استعداد نیرو و گسترش دشمن در این منطقه تا قبل از عملیات «والفجر ۹» که در پاییز سال ۱۳۶۴ توسط نیروی زمینی سپاه صورت گرفته بود قابل توجه نبود، اما پس از آن و بهویژه پس از دو عملیات «فتح۱ و۲» دشمن مجدداً حساس شد و تلاشهای نسبتاً وسیعی را بهمنظور تصرف مناطق تحت تسلط کردها و مسدود کردن معابر وصولی به عمق خاک عراق انجام داد.
چنان که تیپهای کماندویی سپاه هفتم و سوم و چند تیپ و گردان مستقل دیگر با نظارت شخص صدام طی ۱۰۰ روز، بسیاری از ارتفاعات را به تصرف درآوردند .تحرکات دشمن بعد از عملیات «فتح ۱» بر پایه این تحلیل انجام میگرفت که در صورت عدم مقابله جدی، قوای نظامی ایران با تقویت نیرو به سمت «ازمر» و سپس سلیمانیه پیشروی خواهند کرد اما با وجود همه تلاشهای دشمن، عملیات در زمان مقرر و برنامهریزی شده، انجام شد.
ورود نیروهای معارض عراقی به معادله
با فعال شدن قرارگاه رمضان و انجام عملیاتهای پارتیزانی در عمق خاک عراق، فعالیت گروههای شمال عراق وارد مرحله تازهای شد. آنها با کمک ایران عرصه را بر رژیم عراق تنگ کردند. همچنین اهمیت حیاتی نفت و جادههای شمال عراق کمتر از نفت جنوب در بصره نبود و فرماندهی سپاه پاسداران را ترغیب کرد تا به این منطقه نگاه ویژهای کند. بن بست جنگ در جنوب با ایجاد استحکامات آهنین با انجام عملیات در این منطقه تا حدودی میتوانست کاهش یابد.
بر اساس این تغییر نگرش نخستین حمله گسترده ایران در جبهه غرب با ترکیب دو عملیات منظم و نامنظم توسط سپاه طراحی و در ۲۵ فروردینماه ۱۳۶۶ بارمز یا صاحبالزمانعجلاللهتعالیفرجهالشریف اجرا شد. قرارگاه رمضان با کمک نیروهای اتحادیه میهنی کردستان عراق بخش نامنظم عملیات را در شمال شهر سلیمانیه عراق با عنوان فتح ۵ در منطقه یاغسمر برای تکمیل عملیات طرح ریزی و اجرا کردند. قرار بود تا آنها دو قرارگاه ارتش عراق را منهدم کنند و منطقه تحت نفوذ اتحادیه میهنی را به منطقه قرارگاه نجف که بخش منظم عملیات را به عهده داشت متصل کند.
گشودن جبهه جدید در منطقه غرب کشور
آغاز مرحله جدید جنگ در غرب کشور با عملیات کربلای ۱۰ و فتح ۵ توسط نیروی زمینی سپاه صورت گرفت، اگرچه این عملیاتها به منزلة سرآغاز تحقق استراتژی عملیاتی جدید ایران بود، لیکن دو عملیات یاد شده درعین حال از عوامل دیگری نیز تأثیر پذیرفته بود.
در خردادماه سال ۶۴، پس از عملیات بدر، وضعیت حاکم بر جنگ منتهی به پیدایش این نظریه شد که با یک عملیات منظم بزرگ، هرگز عراق از پا در نخواهد آمد، لذا بر این مساله تأکید شد که با انجام دو عملیات بطور همزمان، میتوان با تجزیه قوای دشمن، وضعیت جدیدی را بهوجود آورد. لیکن فقدان امکانات و نیروی مورد نیاز مانع از اجرای آن بود. در نتیجه چنین تدبیر شد که سپاهپاسداران یک عملیات منظم و یک عملیات بزرگ نامنظم را به طور همزمان طرحریزی و اجرا کند. برپایه همین تدبیر، سپاه اقدام به تشکیل قرارگاه رمضان و گسترش ارتباط با معارضین کرد عراقی و سازماندهی و تجهیز آنها کرد.
علاوه براین، طی مباحثی که در این مرحله صورت گرفت، برپایه تجارب حاصله در عملیات خیبر و بدر و با توجه به احتمال عدم موفقیت در عملیات واحد و از دست رفتن نتایج حاصل از زحمات یک ساله سپاه، همراه با امکانات و زمان،چنین پیشبینی شد که حداقل دو عملیات همزمان طرحریزی شود تا در صورت ناکامی در یک عملیات و یا بسته شدن راهکارها، امکانات و نیرو در منطقة دیگر به کارگرفته شود.
به همین دلیل در سال ۶۵ چند عملیات طرحریزی شد که عملیات کربلای ۱۰ و فتح ۵ از جمله آنها بود. به عبارت دیگر، عوامل مؤثر در گشایش جبهه جدید در منطقه غرب کشور که منجر به اجرای چندین عملیات شد و اولین آن کربلای ۱۰ و فتح ۵ نام گرفت، عبارت بود از:
۱ - ضرورت تداوم جنگ و ممانعت از ایجاد رکود در آن.
۲ - حفظ ابتکار عمل در برابر دشمن.
۳ - گشودن جبهة جدید برای دشمن در منطقه غرب کشور و تجزیه قوای آن.
۴ - کاهش حساسیت دشمن نسبت به منطقة جنوب.
۵ - گرفتن فرصت لازم از دشمن برای یافتن راهکارهای جدید در جبهههای جنوب.
علاوه بر آنکه اجرای عملیات در منطقه غرب کشور، انهدام برخی تأسیسات نظامی و اقتصادی دشمن را در پی داشت و حضور گسترده در این منطقه، نگرانی ناشی از فعالیتهای ضدانقلاب را در منطقه کاهش داده و منجر به تأمین منطقه نیز میشد.
شرح دو مرحله عملیات
زمان حمله به دشمن در محورهای مختلف یکسان نبود، با آنکه ساعت ۲ نیمه شب برای آغاز عملیات معین شده بود، اما از ساعت ۲۴:۳۰ در محور بسن، ساعت ۱:۳۰ بامداد در محور قرارگاه نجف و با اندکی تفاوت در محورهای دیگر، عملیات شروع شد و تا ساعت ۲ بامداد نیروها در تمام محورها ـ به جز محور چنکاوی که به علت مسدود بودن گردنه سیر براثر برف سنگین، یگان عمل کننده نتوانست پایکار برسد ـ به مواضع دشمن حمله کردند.
قرارگاه رمضان نیز توانست روی ارتفاعات گوجار و الاغلو مستقر شده و موضعی را که دشمن در آنجا حضور جدی نداشت، تصرف کند. بعد از ظهر روز اول، نیروهای عراقی با اجرای پاتک و پشتیبانی، آتش، ارتفاع گلان را بازپس گرفتند اما پس از ساعتی عقب زده شدند.
در ادامۀ عملیات بهتدریج در محور بسن، ژاژیله، چنکاوی و محور قرارگاه رمضان، اقدامات تکمیلی صورت گرفت. مشکل اصلی، عدم وجود جاده برای توسعه عملیات، ورود یگانهای مرحله دوم و پشتیبانی از نیروهای در خط بود. در این میان، جاده اهمیت بسیاری داشت. از این رو، تلاش زیادی برای احداث جاده به عمل آمد. در محورهای گلان، ژاژیله، چنکاوی و بسن، مواضع تصرف شده میان رزمندگان اسلام و نیروهای دشمن دست به دست میشد. بهویژه، ارتفاع گلان چند بار به دست نیروهای خودی و دشمن افتاد.
این محورها هر کدام رویکرد خاصی را برای آینده در منطقه عملیاتی نشان میدادند که برای دشمن حساسیت برانگیز بود. محور چنکاوی و ژاژیله نشان دهنده فلش الحاق با قرارگاه رمضان بود. از طرف دیگر، ژاژیله و گلان مقدمه تصرف شهر ماووت به شمار میرفتند. محور بسن نیز حرکت به سمت چوارتا را نشان میداد.
در مرحله دوم عملیات، دو اقدام اساسی مدنظر قرار گرفت، اول تکمیل ارتفاع گلان و پیشروی روی ارتفاع قشن و بعد برقراری الحاق کامل با قرارگاه رمضان. برای این منظور، یگانهای مرحله دوم وارد عمل شده و موفق شدند ضمن تکمیل ارتفاع گلان، بر روی ارتفاع قشن نیز پیشروی کنند، اما به دلیل کمبود نیرو و ضعف پشتیبانی، ادامه عملیات میسر نشد.
در مراحل اولیه، لشکر ۵۷ ابوالفضلعلیهالسلام اغلب اهداف مورد نظر از جمله ۲۵۰ کیلومتر از اراضی منطقه کوهستانی ماووت را تصرف کرده بود اما تلاش برای آغاز مرحلۀ دوم عملیات در محور ماووت با وارد کردن تیپ ۳۵ امام حسنعلیهالسلام به نتیجه نرسید. ادامه عملیات ده شبانه روز طول کشید و نیروهای قرارگاه رمضان نتوانستند با یگانهای عملیاتکننده عملیات الحاق کنند.
نتایج عملیات
آزادسازی ۲۵۰ کیلومتر مربع از خاک عراق و ارتفاعات نزدیک شهر ماووت
بیش از ۲۵۰۰ نفر کشته و زخمی و ۲۱۰ نفر اسیر از جبهه دشمن
انهدام ۱۰ دستگاه تانک و نفربر عراقی به همراه یک فروند بالگرد و ۵ عراده توپ
بازتاب جهانی کربلای ۱۰
اجرای عملیات در منطقه غرب کشور و همزمانی آن با عملیات فتح ۵ از جمله مسائلی بود که مورد توجه خبرگزاریها قرار گرفت. چنانکه فرستادة ویژة خبرگزاری فرانسه، پس از بازدید از ارتفاعات ماووت در خاک عراق، طی گزارشی بهنقل از تحلیلگران گفت:«عملیات مزبور برای ایران این هدف را در پیدارد که رقیب را در لحظهای که عملیات بسیار مهمتری در جنوب جریان دارد، در شمال سرگرم کند.»
هفتهنامه جینز دیفنس با توجه به گزارشهای منتشره از سوی عراق مبنی بر خنثیسازی تهاجمات ایران مینویسد: «بهرغم ادعاهای عراق مبنی بر خنثی کردن این عملیات ( کربلای ۱۰ ) به نظر میرسد که ایران توانسته است در شمال شرقی عراق، در آخرین عملیات رزمی خود به موفقیت برسد تا سی و چهار کیلومتر در داخل عمق خاک عراق پیشروی کند.»
تجزیه و تحلیل روزنامه ژاپنی کیزایب از عملیات کربلای ۱۰ نیز قابل توجه است: «این حملات نشانه عزم ایران برای ادامه جنگ بوده و تلاشهایی که گفته میشود بهمنظور خاتمهدادن به این جنگ انجامگرفته، بیثمر است.»
آیتالله هاشمی رفسنجانی، فرمانده عالی جنگ و رئیس وقت مجلس شورای اسلامی، در تشریح عملیات و اهداف جمهوریاسلامی از این عملیات اظهار کرد: «در آینده خواهیم دید همانند نقشی که فاو، در جنوب بهعنوان دروازه ورودی به نقاط دیگر ایفا میکند، این منطقه چنین وضعی را در شمال جبهه در کردستان خواهد داشت.»
اظهارات رئیس وقت مجلس شورای اسلامی، بیانگر اهمیت عملیات و همچنین اهداف ایران در منطقه شمال غرب بود که سپاه پاسداران بعدها در سلسله عملیاتهایی از ماووت تا والفجر ۱۰، به اجرای آن پرداخت.
نظر شما