به گزارش خبرنگار گروه ورزشی حیات؛ ورزش قهرمانی به دلیل شرایط و مناسبات خاصی که دارد و هزینههای سنگینی که پای آن صورت میگیرد نیازمند مدیریت منسجم و برنامهریزی اصولی است که منابع مالی آن در جای درست هزینه شده و نتیجهای متناسب با آن هزینه در پی داشته باشد. این موضوع در کشور ما خصوصاً در سالهای اخیر عمدتاً به درستی اتفاق نیافتاده و شاهد این بودیم که سو مدیریت موجود در هر مجموعهای منجر به هدر رفتن منابع مالی هنگفت شده که زیان آن به بیت المال و اموال عمومی بوده و خسارات سنگینی آنهم در شرایط اقتصادی موجود و نوسانات ارزی به دنبال داشته است.
در این میان رشته ورزشی فوتبال در سطح لیگ برتر و خصوصاً دو باشگاه پرطرفدار سرخابی پایتخت به دلیل پرهزینه بودن این رشته ورزشی و سطح فعالیتی که دو باشگاه دارند و البته مخاطبان پرشماری که باعث میشود انتظار از آنها بابت عملکردشان بالا برود و بیش از سایرین زیر ذرهبین باشند، بیش از سایرین حساسیت برانگیز بوده است. به همین دلیل انتخاب مدیران عامل برای دو باشگاه همیشه حساسیت ویژهای داشته و یکی از سنگینترین مسئولیتهای وزیر ورزش و جوانان در دورههای مختلف در کنار پرداختن به تعداد زیادی رشته ورزشی و فدراسیونها و انجمنهای زیرمجموعه خودش، انتخاب مدیرعامل برای سرخابیهای پایتخت بوده است. با این وجود مروری بر عملکرد آنها در سالهای اخیر نشان میدهد این انتخابها عمدتاً انتخابهای درستی نبوده و نتیجه مثبتی به دنبال نداشته و بیشتر مدیریتِ زیانده بوده است که به جز هزینه کردن از منابع موجود انباشت بدهی و افزایش آن نسبت به دوره قبل آوردهای به دنبال نداشته است.
روز گذشته علی خطیر مدعی شد به دلیل خسارتی که ناشی از سو مدیریت نفر قبل از خودش (حجت کریمی) به مجموعه باشگاه استقلال وارد شده از وی به مراجع قانونی شکایت کرده است. او به موضوع رافائل داسیلوا اشاره کرد که بدهی سنگین ۸۵۰ هزار دلاری را روی دوش این باشگاه گذاشته است. دلیل شکایت به گفته مدیرعامل باشگاه استقلال از مدیرسابق این بود که در زمان مقرر بدهی به سیلوا پرداخت نشده که این اهمال منجر به اعمال جریمه سنگین شده درحالی که اصل پول مبلغ ناچیزی نسبت به جریمه اعمال شده است. رقمی که ظاهراً با پرداخت در موعد مقرر با رقمی به مراتب پایینتر از این حل و فصل میشد و حالا تبدیل به یک بحران در مجموعه باشگاه استقلال شده است.
این اما تنها خسارت ناشی از سو مدیریت و عدم پرداخت به موقع بدهی بازیکنان نیست و در طول سالهای اخیر پروندههای زیادی شبیه به این را در فوتبال ایران و خصوصاً در دو باشگاه استقلال و پرسپولیس شاهد بودیم. بدهی سنگین پرسپولیس به برانکو ایوانکوویچ که به دلیل آپشنهای نامتعارف در قراردادش تبدیل به یک مشکل جدی برای این باشگاه شد و در نهایت به قطع همکاری میان طرفین انجامید یکی از این مثالهاست. در فصلی که پرسپولیس به دلیل بسته بودن پنجره توانایی خرید بازیکن را نداشت و تعدادی از ستارههای کلیدی خودش را از دست داده بود، مدیریت وقت باشگاه پرسپولیس (علی اکبر طاهری) برای تمدید قرارداد با برانکو رقم معقولی به او پیشنهاد داد که با مخالفت برانکو روبرو شد ولی در نهایت طرفین مشروط به اینکه آپشنهای سنگینی بابت قهرمانی و کسب عنوان و صعود به مراحل بالای لیگ قهرمانان آسیا در قرارداد گنجانده شود، بر سر آن رقم به توافق رسیدند. در حقیقت مدیران وقت پرسپولیس برای بسته نگه داشتن صدای اعتراض هواداران که خواستار ماندن برانکو به هر قیمتی بودند، با تصور اینکه بسته بودن پنجره و جدایی ستارهها سرانجامی جز نتیجه نگرفتن نخواهد داشت، آپشنهای غیر معقول قرارداد برانکو را پذیرفتند و اتفاقا پرسپولیس در آن فصل هم قهرمان لیگ برتر و جام حذفی و سوپرجام شد و هم به فینال رقابتهای آسیایی راه پیدا کرد تا رقم سنگین و کمرشکنی روی دست باشگاه پرسپولیس بیاید و بعدهاً برانکو بابت آن شکایت کرده و غرامت سنگینی هم روی آن طلب کرد و البته مالیاتی که هنوز پرداخت نشده و به واسطه آن برانکو اگر به ایران سفر کند برای خروج به مشکل خواهد خورد.
شاهکار دیگر مدیران پرسپولیس قرارداد رادوشوویچ بود که جزئیات آن را اینجا در مطلبی جداگانه میتوانید بخوانید که با توجه به نوع قراردادی که در زمان محمدحسن انصاریفر بسته شد توانست هم رقم سنگینی بابت نیمکت نشینی در پرسپولیس دریافت کرده و هم غرامت هنگفتی هم بابت دیرکرد آن مطالبه کند و هنوز پرونده آن تسویه نشده و ممکن است بازهم جریمه دیرکرد روی آن اضافه شود.
چند مثال دیگر در باشگاه پرسپولیس میتوان اضافه کرد.
گابرل کالدرون آرژانتینی که تنها یک نیم فصل در جمع قرمزها حضور داشت، در شرایطی به جدیترین طلبکار پرسپولیس تبدیل شده که محمدحسن انصاریفرد پس از پایان نیم فصل با بی میلی نسبت به ادامه کار با وی، تصمیم به قطع همکاری با این سرمربی آرژانتینی گرفت و بدهی سنگینی را روی دست باشگاه پرسپولیس گذاشت.کالدرون 300 هزار دلار بابت دستمزد خود طلبکار شده و 280 هزار دلار نیز مجموع پاداش پیروزیهایی است که در یک نیم فصل برای پرسپولیس به دست آورد. با این حال تاخیر سرخپوشان در پرداخت بدهی سبب شده تا 5 درصد سود نیز به این رقم اضافه شود و مجموع بدهی به بیش از 600 هزار دلار برسد. همچنین دستیار اسپانیایی گابریل کالدرون نیز 95 هزار دلار از پرسپولیس طلب دارد که با سود پنج درصدی به حدود 100 هزار دلار میرسد تا قرمزها به او و کالدرن، حدود 700 هزار دلار بدهکار باشند.
کریستین اوساگونا، مهاجم نیجریهای که در نیم فصل لیگ نوزدهم با نظر یحیی گلمحمدی به این تیم پیوسته بود، بعد از اینکه نتوانست از نظر فنی نمایش خوبی داشته باشد، از پرسپولیس جدا شد. او که در دوران حضورش در پرسپولیس، فقط یک گل( دیدار آخر فصل مقابل ذوب آهن) و یک پاس گل (دربی برگشت لیگ نوزدهم) بود،پس از عدم پرداخت مطالباتش از سوی مدیران این باشگاه به فیفا شکایت کرد تا حالا قرمزها مجبور به پرداخت 96 هزار دلار به این بازیکن شوند.
جری بنگسون، مهاجم هندوراسی قرمزها پس از جدایی از پرسپولیس 70 هزار دلار از این تیم طلب داشت و در زمان مدیریت حمیدرضا گرشاسبی، قرار شد که باشگاه و این بازیکن برای پرداخت مطالبات بنگستون، با یکدیگر به توافق برسند. از طلب 70 هزار دلاری این بازیکن، 20 هزار دلار پرداخت شد و دو سالی میشود که پرسپولیس 50 هزار دلار باقیمانده مطالبات این بازیکن را پرداخت نکرده است. با توجه به اینکه بنگستون اقدامات ابتدایی را برای شکایت به دادگاه عالی ورزش انجام داده و این امکان وجود دارد که او هم علیه پرسپولیس حکم بگیرد. نکته مهم اینکه باشگاه پرسپولیس در صورت محکوم شدن در این پرونده، اکنون باید خسارت پرداخت نشدن 50 هزار دلار بدهیاش در این سالها به بنگستون را هم پرداخت کند.
مربی کروات سابق پرسپولیس که 9 فصل قبل و در زمان هدایت علی دایی در کادرفنی این تیم حضور داشت حدود 13 هزار دلار از این باشگاه طلب دارد که حالا بعد از 9 سال خواهان دریافت این رقم شده که به قیمت امروز دلار حدود 350 میلیون تومان هزینه روی دست پرسپولیس خواهد گذاشت.
در باشگاه استقلال هم وضعیت چندان بهتر نیست. یک مثال واضح آن پرونده استراماچونی بود که به دلیل دادن نوتیس به باشگاه و عدم پرداخت به موقع 100 هزار دلار معوقه او، توانست قراردادش را با این باشگاه فسخ کند و در نهایت رقمی بالغ بر یک میلیون و 300 هزار دلار به اضافه هزینه دادرسی و سایر موارد از باشگاه استقلال بابت کاری که در این باشگاه انجام نداده دریافت کند و در کنار آن مجوز حرفهای این باشگاه هم صادر نشود تا استقلال از سهمیه آسیایی بابت قهرمانی در لیگ برتر نتواند استفاده کند. به گفته قربان زاده، رئیس وقت سازمان خصوصی سازی، مدیران استقلال در سه نوبت بابت پرداخت بدهی استراماچونی دریافتی داشتند ولی هیچکدام در محل مقرر هزینه نشدند.
همچنین قرارداد هروویه میلیچ هم به همین دلیل با شکایت وی و جریمه دیرکری که روی آن اضافه شد چند برابر شده و گابریل پین، مربی ایتالیایی سابق استقلال هم بابت طلب ناشی از پاداش قهرمانی از این باشگاه شکایت کرده و هنوز پرونده او باز است و باید رقمی بیشتر از اصل قراردادش از این باشگاه از این بابت دریافت کند.
قرارداد ساپینتو، سرمربی فصل گذشته استقلال هم به این ترتیب است که هنوز پرداخت نشده و به زودی اخطار آن به باشگاه خواهد رسد. ساپینتو زمانی از استقلال شکایت کرد که هنوز سرمربی این تیم بود و در مقطعی ۸۵ هزار دلار از این باشگاه دریافت کرده بود در حالیک که این سرمربی که طبق قرارداد باید هر دو ماه یک بار ۹۵ هزار دلار بهعنوان دستمزد دریافت میکرد با سپری شدن حدود ۵ ماه، با ۳ دستمزد عقبافتاده مواجه شده و گویا پرداختی باشگاه به وی از بابت مطالبات قبلی این سرمربی بوده است و بابت آن شکایت کرد. همچنین ساپینتو ۴۵ هزار دلار نیز بابت پاداش پیروزیهای تیمش (بهجز دیدار با آلومینیوم) طلبکار است که از این مبلغ بعد از مناظره هفته گذشته، یکسوم این رقم یعنی حدود ۱۵ هزار دلار به این سرمربی پرداخت شده تا ادعای فتحاللهزاده مبنیبر پرداخت پاداش بعد از این برنامه محقق شده باشد. حالا زمانی که اخطار پرداخت به باشگاه استقلال برسد با توجه به موارد مشابه بدون شک رقم سنگینی به عنوان جریمه دیرکرد هم به آن اضافه خواهد شد.
یکی دیگر از پروندههای استقلال در فیفا که درنهایت منجر به صدور رای شده و آبیها باید مبلغ ۳۵۰ هزار یورو بابت آن بپردازند، حق رضایتنامه محمد محبی به باشگاه سانتاکلارا پرتغال بوده است؛ پروندهای که با سو مدیریت از ۱۵۰ هزار یورو به ۳۵۰ هزار یورو افزایش پیدا کرده است. حجت کریمی، مدیرعامل وقت استقلال در صحبتی که راجع به این موضوع داشته مدعی شده ارسال فیش جعلی به دادگاه CAS باعث تاثیرگذاری در افزایش محکومیت استقلال بوده و این دادگاه که ابتدای کار ادعای خسارت سانتاکلارا را رد کرده بوده، باتوجه به ارسال فیش جعلی درنهایت مقداری از خسارت مورد مطالبه را پذیرفته است.
مثالهای این چنینی زیاد است و اوج شاهکار مدیریت ورزشی ایران را میتوان پرونده سنگین ویلموتس گیت دانست که بزرگترین بدهی تاریخ فوتبال ایران را رقم زد که البته در دادرسی به یک سوم کاهش یافت ولی بازهم رقم سنگینی است که در تاریخ فوتبال ایران بی سابقه است و هزینه سنگینی در این شرایط اقتصادی روی دست فوتبال ایران گذاشت و جالب است که افرادی که این قرارداد را امضا کردند همچنان در رأس مسئولیت است و جایگاهش را حفظ کرده و به هیچ نهاد قانونی پاسخگو نبوده است.
شاید این ارقام چند صد هزار دلاری و میلیون دلاری را از بس شنیدهایم و به گوشمان آشنا باشد و برایمان عادی شده باشد ولی با توجه به قیمت ارز و نواسانات موجود و وضعیت اقتصادی جامعه با یک حساب سرانگشتی میتوان پی برد که در یک بازه زمانی کمتر از 10 ساله مجموعههایی مثل باشگاه استقلال و پرسپولیس و فدراسیون فوتبال بابت سوء مدیریت چه ضربههای سنگینی به بیت المال و اموال عمومی وارد کردند و تا به امروز یک بار هم هیچ نهادی به این سوء مدیریت ورود نکرده و یک مدیر ورزشی بابت خسارت به اموال عمومی بازخواست و محاکمه نشده است.
شکل مدیریت ورزشی ایران اغلب به این گونه بوده که هر مدیری به دنبال تخریب مدیر قبل از خودش بوده و قصور را گردن نفرات قبلی میاندازد و خودش هم آورده مالی برای باشگاه به همراه نداشته و بدهی روی بدهیهای قبلی گذاشته و رفته است. نوعی عوامفریبی در مدیریت ورزشی ایران در سالهای اخیر حاکم بوده که یکی از دلایل آن نبود ثبات در مدیریت است. به این ترتیب که هر مدیری با علم به کوتاه بودن دوران مدیریت خودش سعی داشته به جای هزینه کردن برای جلوگیری از خسارات آینده باشگاه ترجیح داده مانع مالی موجود را صرف مخارج یومیه کرده و به خرید ستاره و ترکاندن بمب نقل و انتقالاتی کند تا محبوبیتی مقطعی برای خودش در فضای مجازی و میان هواداران بخرد و نتیجهاش ایجاد مشکلات آتی برای این باشگاهها بوده است.
در کشورهای صاحب فوتبال محل درآمد و هزینههای باشگاه مشخص است و تمام این هزینهها طبق یک برنامه ریزی از پیش تعیین شده که در هیات مدیره به تصویب رسیده است صورت میگیرد و مدیرعامل اجازه هزینه کرد سرخود از منابع مالی را ندارد. همچنین مدیران باشگاههای بزرگ وثیقه و ضمانتهای سنگین بابت منابع مالی که در دسترس دارند میدهند تا اگر سو مدیریت آنها خسارتی به مجموعه وارد کرد مجبور باشند بابتش پاسخگو باشند ولی در ایران ظاهراً خلا برخورد قانونی با این سو مدیریتها که حاصلش خسارت سنگین به بیت المال است وجود دارد و انتظار میرود نهادهای قانونی وارد عمل شده و برخورد جدی با این موارد داشته باشند که اگر این اتفاق رخ دهد بدون شک در آینده شاهد تکرار موارد این چنینی حداقل به این شکل نخواهیم بود.
نظر شما