حیات: گفته میشود سنگ ها نمیتوانند پرواز کنند، زمان اما همیشه آنچه را میگفتند، جور دیگری اثبات کرد؛ کمااینکه دیدیم مشتهای کودکان غزه چیز دیگری را نشان داد.
البته که به چشم دنیا نمیآید اما پرواز سنگها بعید نبود. تاریخ ما این موضوع را به ما آموخت که کسی در تمنای وطن نخواهد مرد و تکه سنگی به موشک تبدیل خواهد شد.
پیکر هر کودکی دانهای خواهد شد که زیر خاک میرود اما رشد خواهد کرد و گریبان ظالم را خواهد گرفت.
به قول شهید قلم؛ مرتضی آوینی «حلقومها را میتوان برید؛ اما فریادها را هرگز، فریادی که از حلقوم بریده میآید، جاودانه میماند».
شاید که دنیا خودش را به خواب بزند و نتوان او را بیدار کرد اما این دلیلی نخواهد بود که «خداوند از وعدهاش تخلف کند» و این وعدهای است که عاقلان از آن به خوبی آگاه هستند.
این وصیتنامه کودک فلسطینی افسانهای را برملا میکند به نام انسانیت، آنچه که این روزها توسط منادیان کودکان نادیده گرفته شد. کاش برسد به دست شرکت «والت دیزنی» تا از روی آن برای کودکان انیمیشن جذابی به نفع قاتلان «هایا» بسازد. همانگونه که لکه ننگ «موش کثیف» را از دامان صهیونیسم پاک کرد؛ باز هم قاتلان « هایا» را تبرئه کند و جای ظالم و مظلوم را تغییر دهد.
سلام، من هایا هستم و اکنون وصیت نامهام را مینویسم: پولهای من ۸۰ شکل است: ۴۵ شکل «واحد پول» برای مامان، ۵ شکل برای زینت، ۵ برای هاشم، ۵ برای تیتا، ۵ برای خاله هبة، ۵ برای خاله مریم، ۵ برای دایی عبود و ۵ برای عمه سارة.
اسباب بازیها و همه چیزهایم برای دوستانم، زینت خواهرم، ریما، منة، أمل.
لباسهای من: برای دخترعموهایم و اگر چیزی باقی ماند، انفاق کنید.کفشهای من: به فقرا و نیازمندان اهدا کنید، البته بعد از شستن!
پرچم انتقام «یالثارات الحسین» بر فراز گنبد مسجد مقدس جمکران را دیدیم. این بار برای تعویض پرچم، مسئول آن کار بالا نرفت بلکه یک مدافع حرم با لباس رزم آن بالا بود.
رجزهای حیدرگونهی او را میشنویم.در نخستین ساعات بعد از جنایت رژیم کودک کش اسرائیل که منجر به شهادت صدها تن از مردم بی دفاع غزه در بیمارستان المعمدانی شد، پرچم عزا بر فراز گنبد فیروزه ای مسجد مقدس جمکران به اهتزاز درآمد و این مکان مقدس رنگ عزا به خود گرفت.
هیچ شهیدی بیمنتقم نیست و هیچ سلاحی روی زمین نخواهد ماند و تا روز آمدن مهدی موعود (عج) این سلاح در دستان ما خواهد بود.
نظر شما