به گزارش خبرنگار گروه ورزشی حیات؛ تیم ملی ایران روز گذشته موفق شد در دیدار نهایی تورنمنت چهار جانبه اردن و در مصاف با تیم ملی قطر به برتری پر گل 4 بر صفر دست پیدا کند و جام قهرمانی این رقابت را بالای سر ببرد. شاید از نظر خیلی از فوتبالدوستان این تورنمنت و رقابتهای آن اهمیت خیلی ویژهای نداشته باشد ولی از خیلی از جهات میتوان این بازی را مهم و در آینده فوتبال ایران تاثیرگذار قلمداد کرد.
ماجرای انتخاب سرمربی ایرانی یا خارجی برای تیم ملی ایران و باشگاههای لیگ برتر در چند دهه اخیر همیشه مورد بحث بوده و هرکدام مخالفان و موافقانی دارند که دلایل خاص خودشان را برای این موضعگیری عنوان میکنند. برخی بر این باورند که فوتبال یک علم است که مرتباً در حال به روز رسانی بوده و کشور ما به دلیل متاخر بودن در این زمینه نیروهای آگاه به علم و دانش روز دنیا در این رشته ورزشی را در اختیار ندارد و برای همین ما باید این علم را با ورود تکنیسینها و استخدام آنها به خدمت بگیریم و بتوانیم سطح فوتبالمان را ارتقا دهیم.
از سمت دیگر خیلیها بر این باورند که نوعی غریبپرستی در تخطئه مربیان ایرانی وجود دارد که نیروهای داخلی را کمتوان جلوه میدهد و تواناییهایشان را نادیده میگیرد و خیلی هم تفاوتی میان مربی درجه یک ایرانی با مربیان خارجی که برای کار به ایران میآیند وجود ندارد و از طرفی با توجه به قیمت ارز و دستمزد بالای مربیان مطرح خارجی، پول هزینه کردن و ارز خارج کردن از ایران هم نوعی ضربه اقتصادی برای ما محسوب میشود و به نوعی پول دور ریختن است.
امیر قلعهنویی به واسطه 5 قهرمانی در لیگ برتر و دو قهرمانی در جام حذفی و نتایج خوبی که با تیمهای مختلف در طول 2 دهه اخیر در فوتبال ایران کسب کرده به نوعی سرآمد مربیان داخلی محسوب میشود و او را سمبل و الگوی یک مربی ایرانی میدانند که خیلیها او و تواناییهایش را مورد ستایش قرار داده و خیلیهای دیگر هم مقایسه او با امثال کارلوس کیروش را در سالهای گذشته مضحک و مسخره میدانستند.
از سوی دیگر کارلوس کیروش را میتوان به نوعی مطرحترین مربی خارجی دانست که پا به ایران گذاشته و نزدیک به یک دهه و با یک وقفه در میان آن در فوتبال ایران حضور داشته و سعی کرده تاثیرات خودش را اعمال کند. اینکه کیروش عملکرد موفقی در ایران داشته یا نه هم مورد بحث است چرا که عدم دستیابی به موفقیتی که پیش از کیروش آن را حاصل نکرده بودیم باعث شده از دوران حضور این سرمربی پرتغالی در ایران با عنوان ناکامی مطلق یاد شود و از طرفی طرفداران کیروش معتقدند او کلاس فوتبال ایران را ارتقا داده و حتی شکست با اختلاف گل پایین مقابل بزرگان فوتبال دنیا از جمله آرژانیتن و اسپانیا هم به خودی خود دستاورد محسوب میشود.
با این وجود شکست سنگین در جام جهانی قطر مقابل انگلیس در ادامه نتیجه نگرفتن کیروش در دو دوره جام ملتها باعث شد دیگر توان رسانههای طرفدار او هم به ترمیم وجهه تخریب شده این سرمربی پرتغالی نرسد و کیروش ایران را ترک کرد و بعد از سالها دوباره نیمکت تیم ملی به امیر قلعهنویی رسید و این فرصتی بود که هم خود امیر خودش را به اثبات برساند و هم به نوعی پرچمدار مربیان ایرانی در این تقابل دوگانه باشد. به نوعی که عنوان شده بود موفقیت قلعهنویی راه را برای فضا دادن به نیروهای داخلی باز خواهد کرد ولی شکست او به نوعی این درب را در آینده به روی خودش و سایر مربیان ایرانی خواهد بست و این فرصت به نوعی برای خودش و هم صنفانش حیثیتی محسوب میشود.
دیدار روز گذشته ایران و قطر و تقابل یک مربی ایرانی با کارلوس کیروش که مقابل شاگردان سابقش قرار گرفته بود از این جهت اهمیت زیادی دارد که میتواند به نوعی فرضیه اختلاف فاحش فنی میان مربیان ایرانی و خارجی را باطل کرده و این را جا بیاندازد که مربیان ایرانی خوبی هم داریم که میتوانند با تیم ملی نتایج قابل قبولی کسب کنند. هرچند این تورنمنت خیلی هم مهم و حساس نبود ولی این نبرد هم برای خود کیروش حیثیتی بود و هم امیر قلعهنویی قصد داشت با شکست دادن کسی که جایش را به او داده خیلی چیزها را به منتقدانش ثابت کند.
البته این نتیجه هنوز نه دلیلی بر موفقیت قطعی قلعهنویی محسوب میشود و نه ضامن نتیجه گرفتن او در عرصههای مهم در تیم ملی است ولی یک شوک روحی مثبت برای او و شاگردانش بود که باعث میشود حداقل تا اطلاع ثانوی هجمه منتقدان را خاموش کرده و در فضای آرام خود را آماده جام ملتها کنند. جایی که شاید عرصه اصلی نمایش تواناییهای یک مربی ایرانی باشد و موفقیت در آن خیلی مسائل را به طور واقعی و قطعی به اثبات خواهد رساند.
نظر شما