کد خبر 208691
۲۰ تیر ۱۴۰۲ - ۰۳:۳۰

روایت تصویری زندگی جانباز شهید «احمد مومنی»

روایت تصویری زندگی جانباز شهید «احمد مومنی»

شهید احمد مومنی در تاریخ یکم تیر سال ۱۳۷۳ در بیمارستان «ساسان» تهران بر اثر ضایعات ناشی از مجروحیت جنگ، به فیض شهادت نائل آمد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات؛ پرداختن به زندگی شهدا و اسطوره‌های سرزمینمان و حتی جهان یکی از مواردی است که توجه افراد زیادی را جلب می‌کند، شهدا در میان همگان جایگاه ویژه ای دارند و می‌شود از منش، رفتار و زندگی این بزرگواران درس‌ها آموخت و الگو ها گرفت، در قرآن نیز به جایگاه خاص و ویژه شهدا اشاره شده است و آیات زیادی وصف شهیدان نازل شده است. 

در آیات 169 تا 171 سوره آل عمران آمده است: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ* فَرِحِینَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ یسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ* یسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ وَ أَنَّ اللَّهَ لا یضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ؛

هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده اند، مرده مپندار، بلکه زنده اند که نزد پروردگارشان روزی داده می شوند. به آن چه خدا از فضل خود به آنان داده است شادمانند و برای کسانی که از پی ایشانند و هنوز به آنان نپیوسته اند شادی می کنند که نه بیمی بر ایشان است و نه اندوهگین می شوند. بر نعمت و فضل خدا و این که خداوند پاداش مؤمنان را تباه نمی گرداند، شادی می کنند.»

وقتی در کتاب آسمانیمان جایگاه ویژه شهدا را می‌بینیم خوب است که به زندگی آن ها نیز توجه کنیم که شهدا چگونه بودند که به این مقام عالی رسیدند؟ یکی از شهیدانی که امروز به روایت تصویری و  زندگی‌اش پرداخته‌ایم شهید «احمد مومنی» است.

شهید «احمد مومنی» در هشتم فروردین سال ۱۳۴۲ در ملایر دیده به جهان گشود. پدرش صادق و مادرش، اقدس نام داشت، تا پایان دوران ابتدایی تحصیل کرد، با فرا رسیدن جنگ هشت سال دفاع مقدس  وی به عنوان پاسدار در جبهه حق علیه باطل شرکت کرد.

این شهید عزیز در سال۱۳۶۲ ازدواج کرد و صاحب دو پسر و دو دختر شد.

شهید مومنی در یکی از مصاحبه هایش گفت: «در عملیات والفجر هشت منطقه فاو مجروح شدم. تاریخ مجروحیتم  24 بهمن ماه  سال 1364 می‌باشد؛ به این صورت که ما تقریباً مرحله سوم عملیات بود که بعدازظهر در واحد پشتیبانی مشغول انجام کارهای محوله بودیم که هواپیماهای دشمن آمدند و شروع به بمباران کردند؛ حدود هشت فروند هواپیمای دشمن. از جمله بمباران‌ها، تعدادی از این بمب‌ها، بمب‌های شیمیایی بود.

وی افزود: در اثر همین بمباران‌ها بود کم‌کم چون فعالیت‌مان زیاد بود، دیدیم که دارد خبرهایی می‌شود؛ احساس ناراحتی می‌کردیم و دیدیم برادرهای دیگر هم یکی پس از دیگری می‌گویند که ما هم ناراحتیم، حالت تهوع داریم، آبریزش داریم، چشم‌های‌مان می‌سوزد و از این حرف‌ها...اوایل چشم‌هایم نمی‌دید، حدود دو سه ماه خشک شده بود، کاملاً بسته شده بود. سوختگی یک مقدار داشتم که این‌ها خوب شدند؛ ولی ریه، شش‌ها و حنجره و دستگاه تنفسی از بین رفته و تقریباً می‌شود گفت هفتاد هشتاد درصدشان از بین رفته است.»

شهید مومنی جانباز ۷۰ درصد بود که از اعضای اعزامی سپاه پاسداران به مناطق جنگی بود. وی  در عملیات والفجر ۸ در منطقه «فاو» شمیایی می‌شود و ریه خود را نیز در اثر استنشاق گازهای سمی بمب‌های شیمیایی به‌طور کامل از دست می‌دهد و به همین دلیل بارها برای درمان به کشورهای اتریش، آلمان و ژاپن اعزام شد. بعد از مدتی که از درمانش در کشورهای خارجی گذشت، به ایران بازگشته و در نهایت در تاریخ یکم تیر ۱۳۷۳ در بیمارستان «ساسان» تهران در سن 31 سالگی به درجه رفیع شهادت نائل شد.

 شهید احمد مومنی سوژه فیلم «از کرخه تا راین» نیز بود و ابراهیم حاتمی‌کیا با مطالعه زندگی‌نامه این شهید بزرگوار، فیلمنامه خود را نوشته است.

گفتنی است آرامگاه این شهید گرانقدر در امامزاده علی بن جعفر محله کن واقع است. همچنین برادرش عیسی نیز شهید شده است.

سلامی بدهیم به روح پرفتوح شهدا با قرائت زیارت نامه شهدا:

اَلسَّلامُ عَلی رَسوُلِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلی نَبِی اللّهِ اَلسَّلامُ عَلی مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللّهِ؛ اَلسَّلامُ عَلی اَهْلِ بَیْتِهِ الطّاهِرین اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ اَیُّهَا الشُّهَدآءُ الْمُؤْمِنُونَ؛ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ الاْیمانِ وَ التَّوْحیدِ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَ دینِ اللّهِ وَ اَنْصارَ رَسُولِهِ عَلَیْهِ وَ الِهِ السَّلامُ سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدّارِ اَشْهَدُ اَنَّ اللّهَ اخْتارَکُمْ لِدینِهِ وَ اصْطَفاکُمْ لِرَسُولِهِ؛ وَاَشْهَدُ اَنَّکُمْ قَدْ جاهَدْتُمْ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ وَ ذَبَبْتُمْ عَنْ دینِ اللّهِ وَ عَنْ نَبِیِّهِ؛ وَ جُدْتُمْ بِاَنْفُسِکُمْ دُونَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّکُم قُتِلْتُمْ عَلی مِنْهاجِ رَسُولِ اللّهِ؛ فَجَزاکُمُ اللّهُ عَنْ نَبِیِّهِ وَعَنِ الاِْسْلامِ وَ اَهْلِهِ اَفْضَلَ الْجَزآءِ وَ عَرَّفَنا وُجُوهَکُمْ فی مَحَلِّ رِضْوانِهِ وَ مَوْضِعِ اِکْرامِهِ مَعَ النَّبِیّینَ وَ الصِّدّیقینَ وَ الشُّهَدآءِ وَ الصّالِحینَ وَ حَسُنَ اُولَّئِکَ رَفیقاً اَشْهَدُ اَنَّکُمْ حِزْبُ اللّهِ وَاَنَّ مَنْ حارَبَکُمْ فَقَدْ حارَبَ اللّهَ وَ اَنَّکُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبینَ الْفائِزینَ الَّذینَ هُمْ اَحْیآءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ فَعَلی مَنْ قَتَلَکُمْ لَعْنَةُ اللّهِ وَ الْمَلاَّئِکَةِ و َالنّاسِ اَجْمَعینَ اَتَیْتُکُمْ یا اَهْلَ التَّوْحیدِ زائِراً وَبِحَقِّکُمْ عارِفاً وِبِزِیارَتِکُمْ اِلَی اللّهِ مُتَقَرِّباً وَ بِما سَبَقَ مِنْ شَریفِ الاْعْمالِ وَ مَرْضِی الاْفْعالِ عالِماً فَعَلَیْکُمْ سَلامُ اللّهِ وَ رَحْمَتُهُ وَ بَرَکاتُهُ وَ عَلی مَنْ قَتَلَکُمْ لَعْنَةُ اللّهِ وَ غَضَبُهُ وَ سَخَطُهُ اَللّهُمَّ انْفَعْنی بِزِیارَتِهِمْ وَ ثَبِّتْنی عَلی قَصْدِهِمْ وَ تَوَفَّنی عَلی ما تَوَفَّیْتَهُمْ عَلَیْهِ وَ اجْمَعْ بَیْنی وَ بَیْنَهُم فی مُسْتَقَرِّ دارِ رَحْمَتِکَ اَشْهَدُ اَنَّکُمْ لَنا فَرَطٌ وَ نَحْنُ بِکُمْ لاحِقُونَ

سلام بر رسول خدا سلام بر پیامبر خدا سلام بر محمد بن عبداللّه سلام بر خاندان پاکش سلام بر شما ای شهیدان با ایمان سلام بر شما ای خاندان ایمان و توحید سلام بر شما ای یاران دین خدا و یاران رسول خدا - که بر او و آلش سلام باد - سلام بر شما بدان شکیبائی که کردید پس چه خوب است خانه سرانجام شما گواهی دهم که براستی خداوند شما را برای دین خود انتخاب فرمود و برگزیدتان برای رسول خود و گواهی دهم که شما در راه خدا جهاد کردید آن طور که باید و دفاع کردید از دین خدا و از پیغمبر خدا و جانبازی کردید در رکاب رسول خدا و گواهی دهم که شما بر همان راه رسول خدا کشته شدید پس خدای تان پاداش دهد از جانب پیامبرش و از دین اسلام و مسلمانان بهترین پاداش و بشناساند به ما صورت های شما را در جایگاه رضوان خود و موضع اکرامش همراه با پیمبران و راستگویان و شهیدان و صالحان و چه نیکو رفیقانی هستند آن ها گواهی دهم که شمائید حزب خدا و هر که با شما بجنگد مسلماً با خدا جنگ کرده و براستی شما از مقربان و رستگارانید که در پیشگاه پروردگارشان زنده اند و روزی می خورند پس لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آن که شما را کُشت آمده ام به نزد شما برای زیارت ای اهل توحید و به حق شما عارفم و بوسیله زیارت شما بسوی خدا تقرب جویم و بدان چه گذشته از اعمال شریف و کارهای پسندیده دانایم پس بر شما باد سلام خدا و رحمت و برکاتش و لعنت خدا و خشم غضبش بر آن کس که شما را کُشت خدایا سود ده مرا به زیارت شان و بر آن نیتی که آن ها داشتند مرا هم ثابت بدار و بمیرانم بر آن چه ایشان را بر آن میراندی و گرد آور میان من و ایشان در جایگاه خانه رحمتت گواهی دهم که شما بر ما سبقت گرفتید.

روایت تصویری زندگی جانباز شهید «احمد مومنی»

روایت تصویری زندگی جانباز شهید «احمد مومنی»

روایت تصویری زندگی جانباز شهید «احمد مومنی»

روایت تصویری زندگی جانباز شهید «احمد مومنی»

روایت تصویری زندگی جانباز شهید «احمد مومنی»

روایت تصویری زندگی جانباز شهید «احمد مومنی»

روایت تصویری زندگی جانباز شهید «احمد مومنی»

روایت تصویری زندگی جانباز شهید «احمد مومنی»

روایت تصویری زندگی جانباز شهید «احمد مومنی»

روایت تصویری زندگی جانباز شهید «احمد مومنی»

روایت تصویری زندگی جانباز شهید «احمد مومنی»

روایت تصویری زندگی جانباز شهید «احمد مومنی»

روایت تصویری زندگی جانباز شهید «احمد مومنی»

روایت تصویری زندگی جانباز شهید «احمد مومنی»

روایت تصویری زندگی جانباز شهید «احمد مومنی»

روایت تصویری زندگی جانباز شهید «احمد مومنی»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha