به گزارش حیات: انقلابی نوپا با رفتن شاه و از خود گذشتگیهای انقلابیون در حال شکل گرفتن و انسجام بود که منافقین و گروهکها، کارشان را با ترورهای برنامه ریزی شده، آغاز کردند. شاید یکی از اهداف آنان به دست آوردن قدرت اول در کشور بود اما پشت همه این افکار، نفس خود خواهانهای بود که اغراض شخصیشان را در اولویت قرار میداد.
قبل از سال 1360 گروه فرقان که ملقب به «ماتریالیسمِ منافق» بودند،کار خود را با ترور شهدایی مانند شهید محمد ولی قرنی، ترور ناموفق حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی، شهید تقی حاجیطرخانی، آیتالله سیدرضی شیرازی، شهید عراقی و فرزندش حسام عراقی، شهید قاضی طباطبایی، شهید مفتح، آیتالله مرتضی مطهری آغاز کردند. پشت همه ترورها انگیزههای شخصی سرکرده های منافقین بر هر موضوع دیگری اولویت داشت، مانند ترور شهیدان مفتح و تقی حاجی طرخانی که با انگیزه کاملا شخصی مبنی بر طرد «اکبر گودرزی» از مسجد قبا، انجام شد.
«اکبر گودرزی» سرکرده گروه فرقان به همراه برخی از اعضای این گروه در تاریخ 1359/3/3 به دستور امام خمینی (ره) دستگیر و اعضای اصلی این گروهک، به دار آویخته شدند اما «محمد متحدی» که از اعضای اصلی و سرشاخههای گروهک فرقان بود، بعد از اعدام گودرزی، تشکیلاتی را به نام «رهروان فرقان» راه اندازی کرد و نقشه ترور افراد سیاسی دیگری را در دستور کار خود قرار داد. اما به دلایل مختلفی در سال 1360 تصمیمات ترور، مسیر خود را به سمت چهره برجسته و فعال آن زمان تغییر داد.
آیت الله سید علی خامنهای نمایندهی امام در شورای عالی دفاع، نمایندهی مجلس و امامجمعهی تهران، یکی از روحانیون فعالی بود که از زمان شروع جنگ به طور مداوم بین جبهه، مجلس و جایگاههای اقامهی نماز جمعه و سخنرانی برای جوانان در رفت و آمد بود.
ایشان بعد از اقامه نماز جمعه در 5 تیر سال 1360 در سخنرانی خود میگوید: «شما هستید که بعد از آنی که از پدر و مادرهای مسلمانی متولد شدید به طرف کفر رفتید. کتابهای شما در دست است، مبانی مارکسیستی و الحادی و کفرآمیز در حرفها و کتابها و عمل شما مشهود است، شما مرتجعید، شما مرتدید؛ شما هستید که در زندان و در خارج زندان بارها و بارها دوریتان از اسلام بر عناصر مبارز انقلابی مسلمان ثابت شد. بهانهی ارتجاع را به دست میگیرید که با جمهوری اسلامی بجنگید؟ اشتباه کردید، کور خواندید؛ این شواهد محکومیت شماست که همهی دنیا و همهی تاریخ در آینده به اینها خواهند رسید. شما نامتان هم در تاریخ نمیماند، اما اگر بماند با لعن و نفرین همگانی خواهد ماند. برای خاطر اینکه یک انقلابی با این همه خونِ دل پیروز شد و امامی و رهبری با چهرهی استثنائی در تاریخ ما این انقلاب را هدایت کرد و امتی با این رشادت و این ازخودگذشتگی پایههای این انقلاب را با همهی موجودی خودش مستحکم کرد، آن وقت شما چهار نفر خودخواهِ جاهل جاهطلب پرمدعا آمدید دارید محصول این همه تلاش و کوشش را میخواهید مورد تهدید قرار بدهید و مزاحمت میکنید و ایذاء میکنید، تاریخ به شما لعن و نفرین خواهد فرستاد.» و این سخنان همان جرقهای بود که مسیر ترور را به سمت ایشان هدایت کرد.
رهروان فرقان که پیشتر هم مسائل شخصی خود را در ترور شخصیتهای برتر سیاسی جستجو می کردند اینبار سخنان آیت الله خامنه ای در خطبههای نماز جمعه 26 خرداد و 5 تیر، که با هدف آگاه سازی مردم از جنایات گروهکهای منافقین، انجام شده بود را سوژه مناسبی برای طرح نقشه ترور رهبر انقلاب قرار دادند.
محمد متحدی رئیس گروهک رهروان فرقان که عملیات های ناموفقش در ترور افراد، زیاد شده بود، اینبار طراحی جدیدی را انجام میدهد؛ جای گذاری بمب، در ضبط صوت برای ترور رهبر معظم انقلاب محیا و مسعود تقیزاده خود را آماده برای اجرای عملیات میکند.
مسجد ابوذر مکانی است که امام جمعه تهران به سمت آن در حال حرکت بود و مسعود تقی زاده بررسیهای لازم را از روز قبل انجام داده و منتظر ورود سید علی خامنه ای رهبر معظم انقلاب به مسجد ابوذر و آغاز سخنرانی وی شد، با توجه به اینکه هیچ فردی حق گذاشتن ضبط صوت یا دستگاه دیگری را بر روی میز سخنرانی نداشت، اما در میان صحبتهای سید علی خامنهای، تقی زاده به گونهای وانمود میکند که ضبط صوت متعلق به مسجد بوده و آن را روی میز قرار میدهد، سوت کشیدن بلندگو سبب شد تا یکی از محافظین سید علی خامنهای ضبط صوت را جابجا کند که در همین حین صدای مهیبی مسجد را فرا میگیرد.
سید علی خامنهای ترور شد
نمایندهی امام در شورای عالی دفاع، مورد ترور گروهک رهروان فرقان به سرکردگی محمد متحدی قرار گرفت، اما این پایان کار نبود.
محافظین و مردم، سید علی خامنهای را سریعا به بیمارستان رساندند و ایشان در اولین سخنرانی خود خطاب به امام خمینی (ره) می گوید: سر خم می سلامت، شکند اگر صبوحی
بعد از این حادثه سید علی خامنه ای بعد 9 ماه توانست دوباره برای اقامه نماز جمعه به مسجد برگردد اما کمتر از 24 ساعت از ترور رهبر انقلاب نگذشته بود که حادثه 7 تیر رخ داد. از این رو امام خمینی (ره) دستور داد هرچه سریعتر گروهک رهروان فرقان شناسایی و دستگیر شوند که در نهایت در شهریور سال 1360 توانستد، محمد متحدی و مسعود تقیزاده را دستگیر و اعدام کنند.
سال 1360 با همه فراز و نشیبهایش رو به پایان بود اما همچنان ترورهای زیادی در کشور انجام میشد. ایران در تمامی این سالها دستخوش غرض ورزیهای افرادی قرار گرفت که یا به دنبال پست و مقام بودند یا منافع مالیشان تامین نشده بود و یا همانگونه که سید علی خامنهای نسبت به بنی صدر خطاب به مردم گفت بود: «برادران! همانطور که گفتم، آقای بنیصدر شخصاً طرف نیست، یک جریان طرف است. امروز این جریان در این چهره ظاهر شده است، قبلاً در چهرههای دیگری ظاهر شده بود، روز دیگر ممکن است در چهرههای دیگری ظاهر شود. هوشیار باشید. جریان نفاق، یعنی کفر پنهانی و زیر پرده را بشناسید؛ این حرف مال امروز نیست، این حرف مال زمانی که گویندگان و رهبر عظیمالشّأن ما در میان ما است نیست؛ این جریان مال تاریخ انقلاب ما است. ای نسلهای جوان، ای نوجوانهای امروز و مسئولان فردا، ای نسلهایی که هنوز نیامدید یا کودک هستید! بدانید این انقلاب از ناحیهی منافقان از همه بیشتر ضربت میبیند، حواستان را جمع کنید. خطّ درست در انقلاب اسلامی خطّ نه شرقی و نه غربی است،»
در همه این سالها منافقین دست به ترور افرادی زدند که یا میخواستند از حمایت کشورهای غربی برخوردار شوند یا با به شهادت رساندن چهره سیاسی، علمی و ... به نظام جمهوری اسلامی ضربه بزنند. با توجه به اینکه از سال 1357 تا به امروز 45 سال گذشته است، همچنان نقشه ترور چهرههای سیاسی و علمی زیادی در لیست ترور منافیقن و گروهکها قرار گرفته اما جمهوری اسلامی پرقدرت تر از قبل، کار خود را انجام داده و موفقیتهای علمی و نظامی زیادی را به دست آورده است.
نظر شما