کد خبر 246138
۱۰ فروردین ۱۴۰۳ - ۰۶:۰۰

«حیات» در گزارشی بررسی کرد؛

«آیت‌الله بروجردی»؛ زعیم حوزه، تکیه‌گاه تشیع

«آیت‌الله بروجردی»؛ زعیم حوزه، تکیه‌گاه تشیع

اعتبار مرجعیت بود و اقتدار روحانیت شیعه. مردم در وجود این روحانی و عالم پرنفوذ و مقتدر، سیمای روشن روحانیت راستینی را دیدند که در طول قرن‌ها ملجاء و پناهگاه مردم بود و میراث اصیل فقه و معارف شیعه را در روزگاری که همه هجمه‌ها به سوی معرفت دینی متمرکز شده بود، امانت‌داری و نگاهبانی کرد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، دهم فروردین ۱۳۴۰، عالمی ربانی و فقیهی نورانی، رخ در نقاب خاک کشید و بال بر بلندای لامکانی قرب و رضوان دوست گشود که در سرتاسر عمر شریفش، دمی از خدمت به مآثر دین و احیای تراث معنوی شیعه و روشنگری و معرفت افزایی و قرار گرفتن در جایگاه مرجعیت تامه عالم تشیع و تکیه‌گاه و پناه شیعیان جهان باز نایستاده بود و کارنامه عمرش، یکی از درخشان‌ترین و دوران سازترین فصول تاریخ پرافتخار حوزه و روحانیت در پیوند با تاریخ اسلام و ایران است.

آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی، در روزهای پایانی ماه صفر سال ۱۲۹۲ق، در بروجرد دیده به جهان گشود. پدرش، حاج سیدعلی، عالمی متقی از تبار امام حسن مجتبی (ع) و مادرش از نوادگان علامه مجلسی بود.

سیدحسین، از همان اوان کودکی، به تحصیل علم پرداخت. جامع المقدمات، سیوطی، منطق و گلستان سعدی را در مکتب آموخت و سپس در مدرسه نوربخش، نحو، صرف، بدیع، عروض، منطق، فقه و اصول را فراگرفت، آن‌گاه با کسب اجازه از محضر پدر، راهی حوزه علمیه اصفهان شد و با شور و حالی وصف‌ناپذیر در محضر اختران تابناکی، چون سیدمحمدباقر درچه‌ای، ملا محمد کاشی، میرزا ابوالمعالی کلباسی، سید محمدتقی مدرسی و میرزا جهان‌گیرخان قشقایی به دانش‌اندوزی پرداخت.

«آیت‌الله بروجردی»؛ زعیم حوزه، تکیه‌گاه تشیع

در سال ۱۳۱۴ق، با اصرار پدر به بروجرد بازگشت و ازدواج کرد و پس از اقامتی کوتاه، با خانواده به اصفهان بازگشت. در سال ۱۳۱۹ق، با رجعتی دوباره به بروجرد، از پدر اجازه سفر به نجف اشرف را گرفت و به همراه برادر کوچکش عازم آن دیار مقدس شد و به مجلس درس استاد بی‌بدیل حوزه نجف، آخوند خراسانی، بار یافت.

استاد، خیلی زود به استعداد شگفت وی پی‌برد و بر همین اساس، بارها در هنگام تدریس، نظر او را پیرامون مطلب مورد بحث، جویا می‌شد. به‌تدریج مرتبه علمی آن عالم فرزانه، بر شاگردان مرحوم آخوند نیز آشکار شد؛ به همین سبب، در پایان هر درس، از وی می‌خواستند تا مباحث مطرح‌شده توسط استاد را برای آنان تشریح کند.

سیدبروجردی، در همان زمان، از محضر دیگر استوانه‌های علمی حوزه، مانند شیخ الشریعه اصفهانی و سیدمحمدکاظم یزدی نیز بهره‌ها برد. در طول ۳۳ سال اقامت در بروجرد، مرجعیت تقلید عامّه اهالی غرب و جنوب ایران و قسمتی از خراسان و قسمتی از مملکت عراق، با ایشان بود و نوّاب و وکلای ایشان در اغلب بلاد ایران حضور داشتند. وی، در همان زمان، به تدریس خارج اصول و فقه نیز مشغول بودند.

حضرت آیت‌الله بروجردی، در چهاردهم محرم ۱۳۶۴ق، وارد شهر مقدس قم شدند. ورود ایشان، جانی تازه به کالبد حوزه علمیه قم که بر اثر فشارهای مداوم رضاخان، طراوت و شادابی خود را از دست داده بود، دمید و فصلی دیگر در تجدید حیات علمی و معنوی حوزه و روحانیت و نهاد مرجعیت شیعه را آغاز کرد.

«آیت‌الله بروجردی»؛ زعیم حوزه، تکیه‌گاه تشیع

برکات و ثمرات مرجعیت «زعیم شیعه»

مرحوم آیت‌الله بروجردی (رضوان الله علیه)، به جهت موقعیت منحصربه‌فرد و جامعیتی که دارا بود، اقدامات ارزشمندی را در عرصه‌های مختلف به ثمر رساند که برکات این باقیات صالحات تا امروز نیز همچنان به‌جاست که به برخی از مهم‌ترین آنها اشاره می‌کنیم:

۱- رسمیت دادن به شیعه در جهان اسلام:

ایشان از این حقیقت که شیعه با وجود جمعیت زیاد و دارا بودن قلمرو و حکومت مستقل، چندان در مجامع دیگر و نزد پژوهشگران و دین‌پژوهان شناخته شده و معتبر نیست، رنج می‌برد و به همین سبب از آغاز زعامت جامعه شیعی، تلاشی هدفمند را برای مطرح کردن مذهب شیعه در سراسر جهان، پی‌گرفت.

مبارزه با تندروی‌ها و تحریف‌ها، روشنگری علمی و آگاهی‌بخشی به گروه‌های مختلف جامعه، خرافه زدایی، ترویج مشی عالمانه به‌جای روحیه عامیانه و دید کلان‌نگر در نگاه به معارف و ماثورات دینی، موجب آن شد تا مذهب شیعه جایگاه ویژه‌ای در مراکز علمی به‌دست آورد.

فرستادن نماینده به مصر و برقراری روابط دوستانه با مفتیان بزرگ جامعه «الازهر» مصر در راستای همین امر صورت گرفت و نتیجه آن، فتوای تاریخی مفتی الازهر، شیخ محمود شلتوت، مبنی بر جواز عمل به فقه شیعه بود

۲- ایجاد تحول در حوزه علمیه:

با ورود ایشان، حوزه علمیه حیاتی دوباره یافت و عظمت گذشته آن تجدید شد. تشکیل کار گروه‌های مختلف در بخش فقه، اصول، رجال و حدیث و نظارت مستمر بر آنها، این مرکز علمی را به یکی از بزرگ‌ترین مراکز علوم اسلامی در جهان تبدیل کرد. مجالس درس ایشان، مجتهدان و محققان فراوانی را در جهت تضمین آینده اسلام و علوم اسلامی به جامعه تحویل داد.

حوزه که در زمان رضاخان به خمودی گراییده و به حاشیه رانده شده بود، به حدی رشد و تعالی یافت که محمدرضا شاه، برخلاف میل باطنی، مجبور به تمکین شد و تا وقتی که آیت‌الله بروجردی در قید حیات بود، جرات اجرای طرح دیکته شده از سوی غرب (اصلاحات اراضی) را نیافت و از آیت‌الله بروجردی به‌عنوان مانعی بزرگ یاد کرد.

انقلاب بزرگ اسلامی نیز در دامن همین حوزه پرورش یافت و شکوفا شد و به رهبری امام خمینی (ره)، یکی از شاگردان برجسته آیت‌الله بروجردی، به انجام رسید.

۳- اعزام مبلغان کارآمد به مناطق مختلف:

از امور دیگری که در زمان حیات آیت‌الله و با پی‌گیری‌های ایشان سامان یافت، نیازسنجی تبلیغی و اعزام مبلغان کارآمد به مناطق مختلف بود. اعتقاد راسخ به جهان‌شمولی دین اسلام، وی را برانگیخت که مبلغینی توانا و آشنا به زبان و نیازهای زمان را به نقاط مهم جهان بفرستد، مانند فرستادن آیت‌الله میرزا ابوالقاسم محمدی گلپایگانی به هامبورگ آلمان و حاج شیخ مهدی حائری به ایالات متحده آمریکا. سفارش ایشان همواره به مبلغینی که اعزام می‌فرمودند این بود که در تمام امور، عزت اسلام و مسلمین را در نظر داشته باشند.

۴- تاسیس مدارس ابتدایی و راهنمایی در تهران:

از دیگر اقدامات ایشان، تاسیس مدارس ابتدایی و راهنمایی در تهران بود که در آنها علوم دینی و جدید باهم آموزش داده می‌شد. دستور ساخت اماکن مذهبی و فرهنگی در بسیاری از نقاط جهان و شهرهای ایران، از دیگر اقدامات آن مرجع عظیم الشأن بود که برخی از آن مراکز، اکنون نیز منشأ خیرات و برکات بسیار هستند، مانند بنای عظیم مسجد اعظم قم و مسجد باشکوه هامبورگ و ...

۵- نشر اولین مجله علمی- فرهنگی وابسته به حوزه:

از دیگر اقدامات فرهنگی آیت‌الله بروجردی در حوزه علمیه، نشر اولین مجله علمی- فرهنگی وابسته به حوزه بود که به ابتکار و با هزینه ایشان انجام گرفت. این ابتکار، چاپ و نشر مجلات دیگری را در پی داشت.

مجموع این اقدامات و تحول آفرینی ها نشان از یک دید نو و درک و دریافت نوآور، فراگیر و روشن بینانه به حیات دینی و معرفت دینی و بویژه تشیع و ضرورت احیای آن در جهان معاصر با رهیافتی نواندیشانه و آینده پژوهانه و کلان نگر دارد. چیزی که آن عالم و فقیه بزرگ را در جایگاه یک احیاگر «نهاد تاریخی و معنوی مرجعیت شیعه» می نشاند و هرچه می گذرد اهمیت اقدامات او آشکارتر می‌شود.

«آیت‌الله بروجردی»؛ زعیم حوزه، تکیه‌گاه تشیع

فقه «تقریبی»، فقه «استدلالی»، فقه «روزآمد»

از دیگر ابعاد این مرجع معظم، مکتب فقهی اوست. ایشان فقه را به دو بخش اصول متلقات از معصومین (مسائلی که بدون واسطه از معصوم دریافت شده و شرح و بسط زیادی نیافته است) و مشروحات (که شرح همان متلقات توسط علماست)، تقسیم می‌کردند.

وی، به فقه اهل سنت نیز توجه بسیاری داشت و می‌فرمود: «قدمای ما مسائل الخلاف را از حفظ داشتند». بر همین مبنا، برای اولین بار، کتاب «الخلاف» شیخ طوسی را همراه مقدمه‌ای مختصر و تعلیق‌های مربوطه چاپ کرد. ایشان، در درس فقه از «اصول عملیه» کمتر بهره می‌برد و بیشترین همتش را صرف دقت در روایات فقهی و مستندات آن‌ها می‌کرد.

از دیگر ویژگی‌های درس فقه ایشان، ریشه‌یابی علت اختلاف در مسائل بود. وی، بعد از نقل مسئله، اقوال مختلف را در باره آن تبیین می‌کرد و به دور از تعصب مذهبی، به علت اختلاف نظر ائمه(ع) با فقهای اهل سنت می‌پرداخت. ایشان از پرداختن به تقسیم فروعات تا حد امکان پرهیز می‌کرد، ولی در هنگام ورود به فروعاتی مانند علم اجمالی و لباس مشکوک، مسائل را به‌خوبی تبیین می‌کرد.

وی، از توجه به آرای علمای معاصر غافل نمی‌شد و علاوه بر آن به جنبه تقریبی فقه نیز می‌اندیشید و تأکید می‌کرد که علمای شیعی باید به روایات و مبانی فقهی اهل سنت توجه داشته باشند و علمای اهل سنت نیز باید همین کار را در مورد مبانی فقه شیعه صورت دهند.

نتیجه تاکیدات و فعالیت‌های ایشان در این باره، چاپ کتاب «المختصر النافع» توسط وزارت اوقاف مصر، با مقدمه وزیر وقت اوقاف و فتوای معروف شیخ محمود شلتوت، شیخ «جامع الازهر»، مبنی بر جواز عمل به فقه شیعه و بسیاری از آثار مثبت دیگر بود.

«آیت‌الله بروجردی»؛ زعیم حوزه، تکیه‌گاه تشیع

روایت رحلت

اندک اندک فروردین ۴۰ فرارسید و بیماری بر پیکر مرجع نود و سه ساله جهان اسلام غالب گشت. بیماری دشواری که با دیگر رنجوری‌های استاد فقیهان تفاوت داشت.

در چنین روزهایی گروهی از ارادتمندان به عیادتش شتافتند. استاد، که بسیار اندوهگین می‌نمود، سربلند کرد و گفت: خلاصه عمر ما گذشت ما رفتیم و نتوانستیم چیزی برای خود از پیش بفرستیم و عمل باارزشی انجام دهیم. یکی از حاضران گفت: آقا، شما دیگر چرا؟ بحمدالله این همه آثار نیک از خود برجای نهاده‌اید، شاگردان پرهیزگار تربیت کرده‌اید، کتاب‌های پر ارزش به رشته نگارش کشیده‌اید. مسجدها و کتابخانه ها ساخته اید. ما باید چنین سخنی بر زبان برانیم. فقیه پارسای شیعه فرمود: «خَلِّصِ العَمَل فَانَّ الناقِدَ بصیر بصیر؛ باید کردارت را خالصانه برای خدا انجام دهی زیرا او به همه چیز بیناست و از انگیزه‌های بشر آگاه است.» این سخن حاضران را بسیار تحت تأثیر قرار داد.

چند روز پس از این گفتگو پیکر ایشان رنجورتر شد و سرانجام در سیزدهم شوال ۱۳۸۰ هـ.ق برابر با دهم فروردین ۱۳۴۰ هـ.ش، برای همیشه چشم از جهان فروبست و در مسجد اعظم قم، که خود بنیاد نهاده بود، به خاک سپرده شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha