به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، بیست و سوم تا بیست و پنجم مرداد ۱۳۶۴، شاهد تحقق سه عملیات پیروزمند عاشورای ۱، عاشورای ۲ و عاشورای ۳ است که در این گزارش به بررسی و تحلیل دستاوردهای آن خواهیم پرداخت.
عاشورای ۱؛ نبرد با نیروهای ضد انقلاب در تکاب و شاهین دژ
هدف اصلی از طراحی و اجرای عملیات عاشورای یک، پاکسازی بلندیهای منطقه تکاب و شاهیندژ از دشمنان داخلی انقلاب بود. برخی احزاب مخالف جمهوری اسلامی که مبارزه مسلحانه با حکومت مرکزی را انتخاب کرده بودند و در این مبارزه از حمایتهای رژیم بعث نیز بهره میبردند، از مدتی پیش بر شماری از ارتفاعات آذربایجان غربی و کردستان مسلط شده بودند و احتمالاً تصمیم داشتند با تثبیت جای پای خود در بلندیهای تکاب و شاهیندژ، بهتدریج حوزه فعالیتشان را به نواحی دیگر نیز گسترش دهد. عملیات عاشورای یک کوشش نیروهای ما برای مهار این احزاب ضدانقلاب و تسلط کامل بر آن مناطق کوهستانی بود.
البته کار تعقیب این دسته از دشمنان کشور، که عملاً ماهیت تروریستی پیدا کرده بودند، از چند روز پیش آغاز شده بود اما درگیریهای اصلی، بهویژه در دو بلندی آقدره و عبدالرزاق در بیستوسومین روز مرداد آغاز شد، تا روز بیستوچهارم ادامه داشت و با موفقیت به پایان رسید. جالب اینکه نیروهای ما بعد از پاکسازی منطقه، در پایگاههای این گروهها به تسلیحاتی مثل بازوکا و خمپارهانداز برخوردند که احتمالاً از سوی بعثیها برایشان تهیه شده بود. پس از این عملیات، قرارگاه حمزه سیدالشهدا که مسئولیت کار را به عهده داشت اعلامیهای صادر کرد و از همه مخالفان مسلح حکومت در آن منطقه خواست که به جای اصرار به ستیزهجویی و لجاجت در دشمنی با دولت مرکزی، خودشان را تسلیم کنند و مشمول عفو و ارفاق شوند. گویا بعد از انتشار این بیانیه، شماری از ضدانقلابیها – حداقل چهل نفر – خود را معرفی و تسلیم کردند.
عملیات نفوذی و ایذایی عاشورای ۲؛ عبور از میدان های مین «چنگوله»
عملیات عاشورای ۲ در چنگوله استان ایلام اجرا شد. قرار بر این بود که در عملیاتی محدود، برخی بلندیهای آن منطقه از جمله تپه دوقلو از دشمن بازپس گرفته شده، ضدحملات احتمالیاش مهار شده و سپس خط دفاعی مستحکمی برای حفظ آن نواحی شکل گیرد. چهار گردان از نیروهای حاضر در نبرد - از لشکر هفدهم علیابن ابیطالب - در پیشروی اولیه موفق عمل کردند و به بخشی از اهداف عملیات رسیدند، اما در عقب راندن کامل دشمن ناکام شدند و موضع مناسبی برای مواجهه با ضدحملات دشمن را نداشتند. چند ساعتی به مقاومت ایستادند، اما سرانجام دستور به عقبنشینی گرفتند و مناطق فتحشده را نیز تخلیه کردند.
تابستان ۱۳۶۴، قرارگاه خاتمالانبیا ـ مرکز عملیات مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران ـ محور چنگوله را برای اجرای عملیات محدود عاشورای ۲ به منظور شکلگیری و آمادهسازی عملیات گسترده والفجر ۸ انتخاب کرد تا جبهه غرب کشور ـ شهر مرزی مهران ـ فعال باشد و عراق به حال خود رها نشود. در پی این تصمیمگیری، عملیات عاشورای ۲ در ۲۴ مرداد ۱۳۶۴ با هدف پاکسازی مناطق مورد نظر از نیروهای عراق و تصرف تپههای استراتژیک دوقلو و ارتفاعات ۱۴۵ و ۱۵۰ در جنوب مهران طراحی شد.
اجرای عملیات به چهار گروهان از لشکر ۱۷ علیبنابیطالب و سه گروهان از تیپ زرهی ۷۲ محرم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محول شد. عملیات در ساعت ۲ بامداد ۲۴ مرداد ۱۳۶۴ با رمز «یا مهدی(عج) ادرکنی» آغاز شد. نیروهای لشکر ۱۷ علیبنابیطالب در محور یال ارتفاع ۱۴۵ و تپههای دوقلو موفق عمل کردند، اما موفق به تصرف ارتفاع ۱۴۵ نشدند و بدون پاکسازی منطقه عملیاتی، حدود ساعت ۱۱ از مواضع بهدستآمده، عقبنشینی کردند. نیروهای تیپ ۷۲ محرم هم در یکی از معابر تپه دوقلو موفق به عبور از میدان مین نشدند و در معبر دیگر هم نیروها در ارتفاعات ۱۵۰ به دلیل عدم پاکسازی و تصرف نکردن محل عملیات، مجبور به عقبنشینی از این جبهه شدند.
در این عملیات نیروهای ایرانی با حمله به مواضع عراق در محور پاسگاه شهابی واقع در غرب دهلران، رصدخانههای عراق را منهدم کردند. در عملیات عاشورای ۲ نیروهای گردان یک و دو از تیپ ۱۱۴ لشکر ۳۵ عراق منهدم و تجهیزات و مهماتشان به آتش کشیده شد و تعداد زیادی سلاحهای سبک و نیمهسنگین و چندین قبضه خمپارهانداز و مقداری مهمات به غنیمت نیروهای ایرانی درآمد.
نیروهای عراقی در ساعت ۸ بامداد روز ۲۴ مرداد ۱۳۶۴ با جمع کردن گردانهای متشکل از قوای کماندویی میثاق و الشهابی در حوالی ارتفاع ۱۴۵ اقدام به حمله کردند، ولی با مقاومت نیروهای ایرانی مجبور به عقبنشینی شدند.
عملیات عاشورای ۳؛ پیروزی در شمال فکه
اهداف عاشورای ۲ و عقبنشینی از چنگوله، در عملیات عاشورای ۳ تکمیل شد. دو روز بعد از عملیات عاشورای ۲ نیروهای ایران در عملیاتی دیگر، به خط دفاعی بعثیها در فکه حمله کردند و با کمترین هزینه ممکن، به آنچه میخواستند رسیدند. مدتی بود که به تیپ سیدالشهدا (ع) (که بعدها به لشکر تغییر یافت) مأموریتی واگذار نشده بود. این تیپ عنوان یگان خط شکن را داشت و حریف جدی لشکر «گارد ریاست جمهوری عراق» به حساب میآمد. بحث عملیات «عاشورای ۳» به فاصله یک روز پس از انجام عملیات عاشورای ۲ در منطقه عمومی فکه مطرح شد.
با توجه به این که آن محور حدود عملیات والفجر مقدماتی و رمضان بود، قسمتهایی از میدانهای مین قدیمی در آن منطقه باقی مانده و تعدادی نیز به واسطه رمل و طوفان و سیلاب در زیر خاک پنهان شده بود.
در محور شمالی فکه، وضعیت خط پدافندی دشمن اجرای عملیاتی محدود یا ایذایی را برای نیروهای جمهوری اسلامی امکانپذیر ساخته است. در این محور، خط اصلی دشمن در غرب رودخانه دویرج است، اما بودن چند ارتفاع مهم در شرق رودخانه سبب شده بود که دشمن برای تسلط بیشتر بر منطقه، نیروهایی را نیز روی آنها مستقر کند. این ارتفاعات عبارتند از تپههای شیری، رزمی و شتری. اجرای عملیاتی صرفاً ایذایی در این منطقه با اهدافی چون انهدام دشمن و گرفتن اسیر، به تیپ سیدالشهدا واگذار شد.
کار عملیات با همت نیروهای گردان تخریب این تیپ و به فرماندهی شهید «حاج محمود نوریان» باز شد تا نیروهای عملکننده سپاه در ساعت ۲ و ۱۹ دقیقه بامداد روز ۲۵ مرداد ماه ۱۳۶۴ با رمز «یا سیدالشهدا (ع)» دست به حمله زده و با انهدام ۲ گردان از تیپ ۱۰۸ لشکر ۱۶ ارتش عراق در شمال فکه، تعداد ۶۳۵ تن از آنان را کشته و زخمی یا به اسارت بگیرند. این تیپ پس از شناسایی و دیگر اقدامات لازم برای کسب آمادگی، عملیاتی را به استعداد سه گردان در ساعت بیستویک ۲۵ مرداد آغاز کرد و در تاریکی شب موفق شد منطقه را بهطور کامل پاکسازی کند و با آغاز روشنایی هوا به عقب برگردد. به این ترتیب منطقهای با وسعت چهارده کیلومتر مربع پاکسازی شد.
همچنین در این حمله ضربتی یک روزه ۲ دستگاه تانک، و پل ارتباطی، یک پارک موتوری، ۱۹ انبار مهمات، یک دستگاه لودر و تعدادی از ادوات و تجهیزات مهندسی دشمن نابود شده و شماری سلاح سبک و نیمه سنگین به همراه چندین قبضه خمپارهانداز و وسایل مخابراتی و لجستیکی به غنیمت گرفته شد.
نظر شما