به گزارش خبرنگار بین الملل حیات؛ امروز ۱۰ دسامبر ۲۰۲۳ مصادف با هفتاد و پنجمین سالروز تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر (UDHR) است که «روز جهانی حقوقبشر» نام گرفته و همهساله توسط جامعه بینالمللی گرامی داشته میشود. این سند برای تثبیت حقوق اساسی و غیرقابل انکار که همه انسانهای روی کره زمین باید از آن برخوردار شوند، مانند عدم تبعیض و حمایت برابر تحت قانون، به رسمیت شناخته شده است.
سندی ایدهآل گرایانه UDHR از همان ابتدا مورد انتقاد قرار گرفت، به ویژه به این دلیل که اکثر تهیه کنندگان آن، نمایندگان قدرت های استعماری بودند و تصویب آن نیز همزمان با تأسیس استعمارگونه و غاصبانه رژیم صهیونیستی که مورد حمایت همان قدرتها بود صورت گرفت. از این رو، کسانی که جنبشهای ضد استعماری دهههای ۱۹۵۰ و ۶۰ را رهبری میکردند، به سرعت مشروعیت این چارچوب حقوق بشری را که استعمار مستمر و انقیاد بشر را در خود جای میداد، زیر سوال بردند.
در طول جنگ جهانی دوم، کشورهای ائتلاف متفقین که پس از جنگ به عنوان بنیانگذاران سازمان ملل متحد شناخته شدند، در توافقات فی مابین خود از جمله پیمان آتلانتیک شمالی چهار حق آزادی بیان، آزادی مذهب، آزادی از ترس، و آزادی از نیاز را به عنوان اهداف غایی خود در جنگ به رسمیت شناختند. در اواخر جنگ، منشور ملل متحد مورد بحث، تدوین و تصویب نمایندگان دولتها قرار گرفت تا «ایمان به حقوق اساسی بشر، و حیثیت و ارزش انسان» را تأیید کند و همه کشورهای عضو را متعهد به ترویج «احترام جهانی به رعایت حقوق بشر و آزادی های اساسی برای همه بدون تمایز نسبت به مواردی همچون رنگ، نژاد، جنس، زبان یا مذهب یا هر وضعیت دیگری» کند. هنگامی که جنایات مرتکب شده توسط آلمان نازی پس از جنگ کاملاً آشکار شد، اجماع جامعه جهانی بر این بود که منشور سازمان ملل به اندازه کافی حقوقی را که به آن اشاره میکند تعریف نکرده است و ایجاد یک اعلامیه جهانی که حقوق افراد را مشخص کند تا مقررات منشور در مورد حقوق بشر را اجرایی شود، ضروری تشخیص داده شد.
اعلامیه جهانی حقوق بشر (UDHR) یک سند بین المللی است که توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصویب شده و حقوق و آزادی های همه انسان ها را تضمین میکند. این سند که به صورت قطعنامه توسط کمیتهای در سازمان ملل متحد به ریاست النور روزولت تهیه، و توسط مجمع عمومی به عنوان قطعنامه ۲۱۷ در سومین جلسه آن مجمع در ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ در پاریس، پذیرفته شد. از میان ۵۸ کشور عضو سازمان ملل متحد در آن زمان، ۴۸ کشور از جمله ایالات متحده و ایران به این قطعنامه رای موافق و هشت کشور از جمله عربستان سعودی و اتحاد جماهیر شوروی رای ممتنع دادند. همچنین دو کشور یمن و هندوراس هم در این رای گیری شرکت نکردند.
این اعلامیه که متنی بنیادی در تاریخ حقوق بشر و مدنی است، مشتمل بر ۳۰ ماده است که به تفصیل «حقوق اساسی و آزادیهای اساسی» افراد را تشریح میکند و خصلت جهانی آنها را بهعنوان ذاتی، غیرقابل انکار و قابل اجرا برای همه انسانها تأیید میکن. UDHR که به عنوان یک «استاندارد مشترک موفقیت برای همه مردم و همه ملتها» پذیرفته شده است، ملتها را متعهد میکند که همه انسانها را بدون در نظر گرفتن «ملیت، محل زندگی، جنسیت، قومیت، رنگ، مذهب، زبان یا هر وضعیت دیگری، به عنوان افرادی که آزاد متولد شده و از حیثیت و حقوق برابر برخوردارند» به رسمیت بشناسند.
این اعلامیه همواره به عنوان نقطه عطفی برای گفتمان جهانی حقوقبشر در نظر گرفته میشود که هیچ اشارهای به فرهنگ، نظام سیاسی یا دین خاصی ندارد. این قانون مستقیماً الهامبخش توسعه قوانین بینالمللی حقوق بشر بود و اولین گام در تدوین منشور بینالمللی حقوق بشر بود که در سال ۱۹۶۶ تکمیل شد و در سال ۱۹۷۶ لازمالاجرا شد. اگرچه که UDHR به خودی خود برای دولتها الزامآور نیست، اما محتوای شرح داده شده در این سند در معاهدات بینالمللی بعدی، اسناد حقوق بشر منطقهای، و قوانین اساسی ملی و کدهای حقوقی که بسیاری از آنها بر اساس توافقات مبتنی بر حقوق بینالملل برای دولتها الزاماور هستند گنجانده شده است.
از میان ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل متحد تمام آنهای حداقل یکی، و اکثریت قریب بهاتفاق آنها حداقل چهارمورد از ۹ معاهده الزامآور تحت تأثیر این اعلامیه را تصویب کرده اند. با وجود اینکه امروزه اجماع گسترده ای وجود دارد که خود اعلامیه غیرالزام آور است و بخشی از حقوق بین الملل عرفی نیست، همچنین اجماع وجود دارد که بسیاری از مقررات آن الزام آور هستند و به حقوق اجتماعی عرفی منتقل شده اند.اگرچه دادگاه ها در برخی کشورها تأثیر قانونی آن محدودتر بوده است. با این وجود، UDHR بر تحولات حقوقی، سیاسی و اجتماعی در هر دو سطح جهانی و ملی تأثیر گذاشته است و اهمیت آن را میتوان با توجه به ۵۳۰ نسخه ترجمهای که از آن صورت گرفته میتوان دریافت. این سند بیش از هر سند بینالمللی دیگری به زبانهای مختلف ترجمه شده است و از این منظر رکورددار است.
با وجود اینکه امروز تاثیرات چشمگیر و غیرقابل انکار UDHR در منسجم کردن مفهوم حقوقبشر برهمگان آشکار است. اما در عین حال، با توجه به مبارزات جاری در فلسطین، کنگو، سودان، پاپوآ غربی، هائیتی و بسیاری از دیگر مناطق به حاشیه رانده شده دنیا علیه نسل کشی، نظامیگری و استثمار، به نظر میرسد باید محدودیتهای عمیق مکانیسمهای حقوق بشر بینالمللی مانند این سند را بپذیریم. اگر چارچوب حقوق بشر نه میتواند از نسل کشی جلوگیری کند و نه از افراد حاشیهنشین در برابر آوارگی و پاکسازی قومی محافظت کند، آیا میتوان پذیرفت این اسناد از کرامت انسانی انسانها محافظت میکنند؟ اگر درک جمعی ما از حقوقبشر به شمال جهانی اجازه دهد که برتری اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بر جنوب جهانی را از طریق عملیات نظامی و استخراج نامحدود از منابع طبیعی مانند گاز، کبالت، طلا، نفت، سنگ آهک و مس حفظ کند، آیا تعهدات حقوق بشر اعمال می شود؟
زندگی در دهکده جهانی شده امروز، بر همگان آشکار ساخته است که حفظ هرگونه سلسله مراتب زندگی بشری، شرایط ناامنی را برای جوامع تحت ستم در دنیای امروز ایجاد کرده است و این سلسلهمراتب درواقع زیربنای ایدئولوژیک خشونت و نسل کشی است. تحمل و صدور خشونت علیه اقلیتهای قومی و مذهبی و جنسیتی، و سیاست هایی که افراد به حاشیه رانده شده را هدف قرار می دهند، با گذشت ۷۵ سال از تصویب اعلامیه جهانی حقوقبشر کماکان در جهان امروز اموری رایج و عادی محسوب میشوند. در سطح داخلی، سرکوب و جرم انگاری فعالیتهای جنبشهای اجتماعی حامی آزادی و کرامت انسانی، توسط رژیمهای خودکامه و حتی بسیاری از دولتهای مدعی و سردمدار دموکراسی در جهان امروز دائما تکرار می شود. در سطح بینالمللی هم معافیت ایالات متحده و دیگر قدرتهای دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد برای جنایات جنگی و سایر جنایاتشان علیه بشریت، مکانیسمهای حقوق بشری را عملا برای آسیبپذیرترین گروههایی که تحت ستم سیستماتیک دولتها قرار دارند بیاثر کرده است.
در چنین شرایطی اگر بتوانیم از این لحظهی سراسر وحشت در تاریخ بشر عبرتی بگیریم، این عبرت آشکار این است که نگاه توسعه طلبانه و غیرغربی به حقوق بشر یک ضرورت است. ما اکنون باید شجاع باشیم. ما باید به دانشجویان و فعالانی بپیوندیم که پلها و سالنهای دانشگاهها را اشغال میکنند و به خیابانها میآیند تا چارچوب حقوقبشر سفید و امپریالیستی را قاطعانه رد کنند و جهانی را به تصویر بکشند که در آن پیششرطهای نسلکشی از بین رفته است، جایی که آسیبهای خشونتآمیز تاریخ زنده قدرتهای استعماری و امپریالیستی مورد توجه قرار گرفته و ترمیم میشود، در جایی که ما مسئولیت جمعی خود را برای محافظت از کرامت انسانی فراتر از مرزهای دولت-ملت به رسمیت می شناسیم. این همان چیزی است که ما به عنوان حقوق بشر جهانی اعلام می کنیم و تنها اعلامیهای است که میپنداریم ارزش ارج نهادن مبارزه را دارد.
نظر شما