به گزارش خبرنگار سیاسی حیات؛ جواد منصوری عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، اولین فرمانده سپاه پاسداران و سفیر اسبق ایران در پاکستان و چین با حضور در پایگاه خبری حیات در رابطه زمانیکه به عنوان اولین فرمانده سپاه انتخاب شد و چرایی استعفایش از این سمت و روزهایی که کشور درگیر جنگ با رژیم بعث عراق بود سخن گفت.

مشروح مصاحبه حیات با جواد منصوری در ۴ بخش تدوین شده است که بخش دوم آن به شرح ذیل است:

به دلیل مخالفتم با بنی صدر از فرماندهی سپاه استعفا دادم

حیات: دلیل مخالفتتان با بنی صدر چه بود؟ چرا از سمت فرماندهی سپاه استعفا دادید؟

منصوری: در زمان آغاز جنگ بنده فرمان سپاه نبودم، بنی صدر با حکم امام (ره) به عنوان فرمانده کل قوا انتخاب شد و در آن زمان من فرمانده سپاه بودم. با توجه به شناختی که از ماهیت بنی صدر داشتم گفتم که می دانم این فرد خائن به مملکت است و به من ربطی ندارد که چرا امام (ره) این آدم را به عنوان فرمانده کل قوا انتخاب کرد، من با این فرد همکاری نمی‌کنم به همین دلیل از فرماندهی سپاه استعفا دادم. هرچند اصرار کردند که من جز شورای فرماندهی سپاه باشم ولی پاسخم منفی بود. بعدها این موضوع ثابت شد و هیچ یک از  فرماندهان سپاه نتوانستند با بنی صدر کار کنند و بعدها خیانت های این فرد آشکار شد، البته من بر اساس تحلیل می‌گفتم بنی صدر خائن است نه بر اساس سند.

تحلیلم این بود؛ اولاً بنی صدر در جریان اسلامی نه، بلکه در جریان ملی بود و  ثانیاً ایشان در زمانی که امام پاریس بودند اصرار عجیبی داشت تا به امام نزدیک شود و مدعی بود که "من مشاور امام هستم" ولی من گفتم این جاسوس سیا است و با این کار آمریکا و غرب در حال چیدن افرادشان در کنار امام هستند تا انقلاب را زمین بزنند البته آن زمان به من این حرف های من خندیدند ولی من روی نظرم ایستادگی کردم که در نهایت حرف من درست از آب درآمد.

من در آن زمان از اسناد سفارت آمریکا خبری نداشتم ولی پس از آنکه اسناد سفارت آمریکا منتشر شد مشخص شد که حرف من درست بود پس از صحبت‌هایی که بنی صدر در جلسه مجلس خبرگان داشت مطمئن شدم که او خائن است .به عنوان مثال بحث ولایت فقیه در جلسه مجلس خبرگان به عنوان یک اصل در قانون اساسی  تصویب شد فردای آن روز، روزنامه انقلاب اسلامی که متعلق به بنی صدر بود ، کاریکاتوری با این مضمون که بر سر قبر  شهدا کلاهی بر سر یک میله ای آویزان است نقاشی شده بود و تیتر زده بودند که " شهدا سرتان کلاه رفت" و آن را منتشر کرده بود.   

حیات: ایا این امکان وجود داشت که جنگ در همان ماه‌های اولیه به پایان برسد؟

منصوری: نه خیر امکان نداشت. دو سال و حتی می‌توان گفت یک سال قبل از پیروزی انقلاب عراق تدارکات لازم و آمادگی‌های لازم را برای حمله به ایران را داشت و حدود یک سال قبل از آغاز جنگ کمک‌های بسیار زیاد نظامی را از سمت کشورهای غربی دریافت کرده بود .

در حالی که در آن ایام ایران درگیر انقلاب و حوادث بعد از آن بود و از لحاظ آمادگی رویارویی با دشمن خارجی در کمترین و پایین‌ترین سطح خود بود و حتی سپاه نیز قادر نبود که در برابر یک ارتش تا دندان مسلح شده مقابله کند به همین دلیل صدام در ۲۷ شهریور ۱۳۵۹ در مقابل خبرنگاران عراقی و بین‌المللی صریحاً قرارداد ۱۹۷۵ با ایران را پاره کرد و اعلام کرد که آن زمان ماه ضعیف بودیم و آمریکا حامی شاه بود، الان حامی ماست و ایران ضعیف شده است وی در پاسخ به سوال خبرنگار مبنی بر اینکه پس از این کار چه پاسخی برای ایران خواهید داد گفت هفته دیگر بیایید تهران آنجا جوابتان را خواهم داد انقدر مطمئن بر پیروزی بود بود زیرا که فرمانده کل قوا بنی صدر بود، این فرد کسی نبود که بخواهد در مقابل ارتش عراق ایستادگی کند. بنی صدر ۱۷ شهریور ۱۳۵۹ به مناسبت این سالروز ۱۷شهریور ۵۷ سخنرانی کرد و در آن سخنرانی به عراق چراغ سبز نشان داد که اگر حمله کرد کسی جلودارش نخواهد بود که فردای آن روز فرماندهان سپاه نامه مفصلی خطاب به امام رحمت الله نوشتیم از ایشان علت بروز چنین رفتارها را جویا شدیم.

 بنی صدر هر بار اطمینان می‌داد که صدام به ایران حمله نمی‌کند ولی چند روز پس از این سخنرانی به ایران حمله و جنگ را آغاز کرد. موضوع حائز اهمیت این است که یک مسئله معادله را به هم ریخت آن اینکه طرف ضعیف شکست خورده، بدون فرمانده و بدون امکانات پس 8 سال به طرف برنده تبدیل شد این همان چیزیست که تاریخ باید به آن بپردازد. حضرت امام دو روز پس از آغاز  جنگ سخنرانی داشتند و در آنجا فرمودند که دیوانه‌ای آمد و سنگی را  انداخت و رفت ولی سرنوشت و پایان جنگ را ما تعیین می‌کنیم کسی متوجه حرف  امام نشد و دیدیم که اولین بار در ۲۵۰ سال گذشته یک وجب از خاک ایران جدا نشد، این همان پیروزی است.

در اوایل جنگ حتی فشنگ و سیم خاردار به اندازه کافی نداشتیم

ما بزرگترین پیروزی ۲۵۰ سال اخیر را در این جنگ 8ساله ای که با رژیم بعث عراق داشتیم بدست آوردیم زیرا ما زمانی درگیر جنگ شدیم  که حتی فشنگ، تفنگ معمولی و سیم خاردار برای حفاظت از مراکز نظامی خود نداشتیم از سوی دیگر فرمانده کل قوای جنگ یک مرد ضد انقلاب بود ولی امروز به جایی رسیدیم که دنیا به فکر مقابله با ایران است. ما بزرگترین تغییرات را در نظام جهانی بوجود آورده‌ایم آمریکا هم متوجه این موضوع شده است ولی به روی خود نمی‌آورد و قادر به اعتراف نیست، باید تاکید کنم که  امروز بزرگترین مکتب‌های فکری و فلسفی دنیا در مقابل ما و انقلاب اسلامی ما رنگ می‌بازند.

گزارش: صفورا طالب زاده

انتهای پیام/