به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات؛ فیلم سینمایی موقعیت مهدی ساخته هادی حجازی فر در جشنواره چهلم فجر به اجرا درآمد و برنده پنج جایزه از جمله سیمرغ بلورین بهترین فیلم شد.
این فیلم که در شش پرده به تصویر کشیده شده است، زندگی شهید مهدی باکری فرمانده لشگر عاشورا از ترک مدیریت شهرداری تا شهادت در قامت فرمانده لشگر عاشورا در عملیات بدر در زمستان 1363 را روایت میکند.
در قسمتی از فیلم و با ورود صفیه مدرس، با وجه دیگری از زندگی شهید مهدی باکری آشنا میشویم که از عاشقانههای او با همسرش نشات میگیرد.
در حقیقت دفاع مقدس همواره پر از رشادت شیرمردانی است که در پس این زندگی مردانه، شیرزنانی بودند که با قلبشان آنان را همراهی کرده تا به سرمنزل مقصود برسند. صفیه مدرس همسر شهید مهدی باکری در گفتگو با خبرنگار فرهنگی حیات، با اشاره به اینکه همواره یکی از بزرگترین آرزوهای من این بود که از زندگی مهدی فیلم درست کنند، درباره فیلم «موقعیت مهدی» بیان کرد: به نظرم هادی حجازیفر خیلی نامردی کرد؛ یعنی به اندازه شهادت مهدی در دل من داغ گذاشت.
وی در ادامه اظهار کرد: این کارگردان حتی یک جلسه نیامد کنار من بنشیند تا یک خاطره از مهدی برایش تعریف کنم. چیزهایی که در سالهای اول شهادت مهدی صحبت کرده و در کتابها نوشته بودند را برداشت و بعد برای ساخت فیلم به همینها اکتفا کرد.
مدرس همچنین گفت: هادی حجازیفر فقط یکبار با تهیه کننده منزل ما آمدند و گفتند میخواهیم فیلم بسازیم و غیر آن، یک جلسه دیگر گذاشتند و گفتند حتما از شما دعوت میکنیم که یک جلسه سر سکانس بیایی و با آن خانم بازیگری که قرار است نقش شما را بازی کند، مراوده روحی داشته باشید.
همسر شهید مهدی باکری در ادامه افزود: حتی در ستاد مشترک جلسهای که با چهار استان اردبیل، ارومیه، تبریز و زنجان گذاشتند، فرماندهان را دعوت کرده بودند که از آنان برای ساخت فیلم کمک بگیرند. در آن جلسه و جلوی صدنفر مرد صدبار گفتند حتما حاج خانم باید فیلم را تایید کند و من هم منتظر شدم تا فیلم را برای تایید نهایی به من بدهند.
وی همچنین گفت: حتی موقع رفتن به آقای حجازی فر گفتم مهدی دو دست لباس بیشتر نداشت و زانوهای لباس را خودم وصله زدم. یکی را که در میآورد آن یکی را می پوشید و زمانی که من این لباس را میشستم این شعر را زمزمه میکردم و خواهش میکنم آخر سکانس وقتی که مهدی شهید میشود و خبر شهادتش را می خواهند بیاورند، با صدای مهدی رسولی بگویید این شعر را بخواند که «گلی گم کرده ام می جویم او را/ به هر گل می رسم می بویم او را/ گل من یک نشانی در بدن داشت/ یکی پیراهن کهنه به تن داشت» گفت چشم چشم.
مدرس با اشاره به اینکه زمان اکران فیلم در جشنواره فجر از اکران آن مطلع شدم بدون اینکه حتی قبل از آن یکبار فیلم را ببینم، گفت: بعد از آن هر چقدر به من برای اکران فیلم اصرار کردند نرفتم و گفتم اگر این فیلم بهخاطر زندگی ما ساخته شده چرا با من همکاری نشد و الان که فیلم به جشنواره رفته است اگر من انتقادی داشته باشم آیا اصلاح میکنید؟
همسر شهید مهدی باکری با بیان این مطلب که خیلی از آقای هادی حجازیفر دلگیر و ناراحت هستم، اظهار کرد: ایشان را نمی بخشم و به خود شهید می سپارمش؛ چون یکبار نیامدند تا دو تا خاطره از او بشنوند. دلم میخواست حتی یک اشاره به رابطهای که مهدی با بیت المال داشت، چیزی نشان دهند که حتی از خودکار بیت المال برای نوشتن چند جمله استفاده نمیکرد.