به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، خاطرات شهیده نجمه قاسمپور در کتاب «کد ۸۲» گردآوری شده است. نجمه قاسمپور در ۱۲ اسفند ۱۳۵۷ به دنیا آمد، نامش را به خاطر ارادت خانوادهاش به اهل بیت همنام با نام مادر امام رضا (ع) نجمه گذاشتند.
شهیده نجمه قاسمپور بعد از اتمام دوره متوسطه ورود به دانشگاه علوم قرآنی غدیر به حوزه مطالعات دینی پرداخت، او از اعضای ثابت جلسات کانون فرهنگی رهپویان وصال بود و پس از گذشت زمان اندکی وارد کادر و مجموعه انتظامات شد.
او در ۲۴ فروردین ۱۳۸۷ پس از بازگشت از مشهد بر اثر حادثه بمبگذاری یک گروه تروریستی در حسینیه سیدالشهدا واقع در شیراز به شهادت رسید. این اثر شامل ۵۰ فصل است که عنوان برخی از آنان عبارت است از: «کانون رهپویان وصال و ماجرای انفجار»، «عبادتهای کودکانه»، «نماز اول وقتش خوبه»، «تابلوی غیبت ممنوع از زبان دوستان»، «مشغول فعالیت»، «شهیدان زنده اند» و... .
در برشی از کتاب که راوی خانواده و جمعی از دوستان این شهید بزرگوار هستند، آمده است: «اگر کل زندگی ۲۹ ساله نجمه را مرور کنیم؛ بارزترین ویژگی او حجاب و حیا و عفاف اوست. ایام کودکی اولین عکسی که از او به یادگار مانده دختری کم سن و سال است که روسریاش را محکم بسته. او آن قدر روسریاش را دوست داشت که وقتی به او میگفتیم حالا تا زمان بلوغ فرصت داری لازم نیست روسری بپوشی و حجاب داشته باشی می گفت نه من دوست دارم با حجاب باشم.
عکس روی دفترچه بیمه کودکیاش با روسری گرفته شده و این اولین عکسی است که از نجمه به جا مانده. نجمه در ایام کودکی همان روزهایی روسری به سر داشت که خیلی از خانمهای بزرگ سال حجاب درستی نداشتند.
شنیدم که بارها میگفت اگر من مٌردم، مراقب باشید نامحرم حجم بدن من رو نبینه. میگفت، حتی توی قبر هم نامحرم من رو نبینه، برای این موضوع هم به ماجرای حضرت زهرا (س) و تهیه تابوت استناد میکرد. حضرت زهرا (س) میخواست که حتی حجم بدنشان هم مشخص نباشد.
بعد از شهادت نجمه، پیکرش را بردیم پزشک قانونی؛ هنگامی که خواستند از محل ترکش که پشت سرش بود، عکسبرداری کنند لازم بود که سرش چرخانده شود. دکتر گفت: سرش حرکت نمیکند. معمولاً بدن میت خشک میشود، بعد گفتند: پس باید برای کالبد شکافی بدنش را برهنه کنید. برادرش در آنجا حضور داشت، در همین زمان به راحتی سر نجمه تکان خورد و عکسبرداری انجام شد.
دکتر هم گفت همین کافی است و دیگر نیازی به کالبد شکافی و برهنه کردن نیست؛ یعنی حتی در ضمن دفن هیچ نامحرمی حجم بدن او را ندید.
علاوه بر حجابی که نجمه در مقابل نامحرم داشت؛ در مقابل محارم هم حیای خاصی داشت. من با آنکه با نجمه دوست بودم، بیاد ندارم نجمه لباس تنگ و بدن نما پوشیده باشد. حتی مقید بود در مقابل محارمش از لباسهایی استفاده کند که جلب توجه نمیکند.
نجمه با اینکه به حجاب توجه زیادی داشت؛ اما از مهمانیها و دورهمیهای سالم خانوادگی استقبال میکرد و خیلی شیک و تمیز در مراسم حاضر میشد. همیشه میگفت حجاب مانع شیک بودن و آراستگی آدم نیست.
میگفت: اتفاقاً باید ما بچه مذهبیها ظاهر آراسته ولی بدور از جلب توجه نامحرم داشته باشیم تا خانمهای دیگر را بتوانیم جذب کنیم.
نجمه بهطور کلی از پوشیدن لباسهای تنگ و بدننما چه در ملا عام و چه در خانه و نزد خانواده و پدر و مادر و برادرهایش دوری میکرد، حجاب و حیا و عفاف نجمه از ابتدای کودکی تا روز تدفین او ادامه داشت. عکسهایی که از زمان دفتش وجود دارد، مشخص میکند که دور تابوت او را خلوت کردهاند و چادر گرفتند تا فقط محارم و خانمها در اطراف قبر او باشند.»
نظر شما