به گزاش گروه اجتماعی حیات؛ در اولین جلسه دادگاه که ۲۱ آذرماه ۱۴۰۲ برگزار شد نماینده دادستان اتهامات ۴ نفر از متهمان پرونده یعنی تشکیلات موسوم به مجاهدین خلق (معروف به گروهک منافقین) متهم ردیف اول، مسعود رجوی متهم ردیف دوم، مریم قجر عضدانلو (رجوی)  متهم ردیف سوم و مهدی ابریشمچی متهم ردیف چهارم پرونده را قرائت کرد.

در جلسه دوم دادگاه در  ۲۸ آذرماه ۱۴۰۲، کیفرخواست متهمان ردیف ۵ تا ۲۳ پرونده اعم از زهره اخیانی، فهمیه اروانی، مهدی براهی، مژگان پارسایی، زهرا مریخی، محمد علی توحیدی خانیکی، علی خدایی، مهدی خدایی، عباسعلی داوری فیضی پورآذر، سید مجید سید المحدثین، صدیقه حسینی، مسعود طریقت، مهوش سپهری، قدسی خرازیان، مهناز سلیمیان، محسن سیه گلاه، مریم فضل مشهدی، بهشته شادرو، ژیلا دیهیم قرائت شد.

در جلسه سوم دادگاه در ۵ دی ماه ۱۴۰۲، نماینده دادستان کیفرخواست متهمان ردیف ۲۴ تا ۳۳ اعم از ابوالقاسم رضایی، حمیرا حجتی امامی، محمود عطایی کاریزی، گلناز جواهری ساعتچی، مهربان حاجی‌نژاد، مرتضی اسماعیلیان مارنانی، دولت نوروزی، زهرا بخشایی، محمد حیاتی و نیکو خائفی اشکذری را قرائت کرد.

در چهارمین جلسه دادگاه در ۱۲ دی ۱۴۰۲، نماینده دادستان قبل از قرائت ادامه کیفرخواست به تشریح جنایات گروهک تروریستی منافقین پرداخت.

در پنجمین جلسه دادگاه در ۱۹ دی ماه، کیفرخواست متهمان ۳۴ تا ۴۲ پرونده قرائت شد.

در ششمین جلسه دادگاه در ۲۶ دی ماه، کیفرخواست متهمان ۴۳ تا ۷۰ قرائت شد.

در هفتمین جلسه دادگاه در ۳ بهمن ماه، کیفرخواست متهمان ۷۱ تا ۸۹ قرائت شد.

در هشتمین جلسه دادگاه در ۱۰ بهمن ماه، کیفرخواست متهمان ۹۰ تا ۱۰۵ قرائت شد. پس از آن عناوین اتهامی متهمان و شکات قرائت شد.  

در نهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات اعضای سازمان مجاهدین (منافقین) در ۱۱ بهمن ماه نماینده دادستان خواستار اشد مجازات برای متهمین شد.

این پرونده ۱۰۴ متهم حقیقی و یک متهم حقوقی (تشکیلات گروهک منافقین) دارد.

قاضی دهقانی در ابتدای جلسه دهم گفت: نظر به اتمام قرائت کیفرخواست و بیان دلایل و اظهارات نماینده دادستان از این لحظه به بعد استماع شکایات شکات را می شنویم و چنانچه نماینده محترم دادستان صحبتی داشته باشند،  وکلای شکات و متهمان نیز می توانند تقاضای صحبت کنند لکن قبل از اینکه از شکات دعوت کنم صحبت کنند، نماینده دادستان آخرین صحبت ها را خواهند داشت.

نماینده دادستان با حضور در جایگاه گفت: هویت این گروهک (منافقین) سلاحش است که در لوگوی آنها تجلی دارد. سلاح‌هایی که در دست منافقین بوده از دو منشا برخوردار است یک منشا سلاح هایی است که یا قبل انقلاب خریداری کردند یا بعد از انقلاب از شهربانی آن زمان غارت کردند.

وی افزود: آنها ار روز اول سلاح به دست بودند و در برابر خلع سلاح هم‌ می ایستادند.

نماینده دادستان ادامه داد: بر اساس قوانین وزارت خارجه آمریکا، این کشور وقتی می‌خواهد گروهی را تروریستی اعلام کند باید دلایل و مصادیق آن را مشخص کند. در گزارش سالانه تروریسم آمریکا مصادیق تروریستی‌بودن گروهک منافقین وجود دارد و  از ترورهای کور تا بمب‌گذاری و همکاری اطلاعاتی و عملیاتی در این گزارش قید شده است.

وی افزود: پس از اشغال عراق توسط آمریکا این کشور بر خلاف موضع‌گیری سابق گروهک منافقین را غیرنظامی تلقی می‌کند؛ با وجود اینکه این فرقه در لیست تروریستی قرار داشت. آمریکایی‌ها که سازمان منافقین را تروریستی می‌دانستند بعد از اشغال عراق آن را غیرنظامی خواند. موسسه رند نوشته است که این اقدام آمریکا یک معما بود!

نماینده دادستان تاکید کرد: گروهک منافقین از روز تاسیس مسلح بوده و ماهیت آن انجام اقدامات مسلحانه بوده است. موسسان این گروهک هیچگاه توسط امام خمینی (ره) تایید نشدند و پس از انقلاب انبارهای سلاح را تحویل ندادند. این گروهک به بهانه‌ مبارزه با امپریالیسم شاخه نظامی تشکیل داد در حالی که بعدها در دامن آمریکایی‌ها افتاد.

در ادامه جلسه وکیل شکات با حضور در جایگاه گفت:  مسعود رجوی به‌دلیل همکاری با ساواک از حکم اعدام رهایی پیدا کرد. رجوی در طول بازجویی تمامی گروه‌ها و اشخاص مبارز را لو داده و باعث شد در مسیر مبارزات اختلال ایجاد شود. کاظم رجوی برادر مسعود  در آن سال‌ها  مسئول دفتر رژیم پهلوی در ژنو بود و نقش قابل توجهی در تخفیف حکم سرکرده منافقین داشت!

نماینده دادستان گفت: نشریه تروریستی منافق (مجاهد) در شماره ۱۴۲ نوشته است که  هدف از تشکیل ملیشیای منافقین ایجاد یک گروه مسلح بود که آمادگی رویارویی و نبرد قطعی با مردم ایران داشته باشد. نشریه مجاهد در شماره ۱۴۶ می‌نویسد که  اکنون ملیشیا در دومین نبرد در هزاران پایگاه در سراسر کشور آماده مبارزه است!

وی افزود: جعفر حسنی از اعضای فرقه (بخش اجتماعی) در اعترافات خود می‌گوید که کارکرد ملیشیا در جهت براندازی بود؛ در مشهد مانور خیابانی می دادیم تا آمادگب خود را حفظ کنیم.  این اعترافات به‌خوبی نشان می‌دهد که گروهک منافقین از همان سپیده‌دم پیروزی انقلاب اسلامی به دنبال جنگ مسلحانه بوده است.

وی افزود:  در کتاب بهرام آذرافروز از اعضای جداشده گروهک تروریستی منافقین آمده است که رجوی اصرار می‌کرد که خشونت را باید در ۳۰ خرداد بالا برد سازمان تصمیم گرفته بود به‌دلیل تخریب آخرین دژ خود (بنی‌صدر) در آن روز دستور آتش داد.

وی افزود: نشریه مجاهد (منافق) می‌نویسد که ۱۰ روز پیش از سی خرداد دسته‌های ۱۰۰ نفره به خیابان می‌رفت تا مبارزه مسلحانه را تمرین کند. سازمان مجاهدین خلق که با رهبری مسعود رجوی خیال تسلط بر حاکمیت سیاسی را در سر می‌پروراند، پس از شکست در فرآیند مردمی تعیین حاکمیت و به‌دنبال یک سری فعل و انفعالات سریع در ساخت حاکمیت سیاسی کشور هرگز انتظار شکست جناح بنی‌صدر را نداشت چرا که آن‌ها با تأکید بر این مسئله که بنی‌صدر حمایت بخشی از جامعه (به ویژه مجاهدین) را پشت سر دارد رسماً اعلام داشتند که بنی‌صدر می‌تواند در این مقطع کمر ارتجاع را بشکند!

نماینده دادستان ادامه داد: به‌دنبال شکست جناح بنی‌صدر، سازمان با «بن‌بست» جدی سیاسی تشکیلاتی مواجه شد. بنابراین کادر رهبری مجاهدین برای خروج و یا شکستن این بن بست سیاسی تشکیلاتی و به طمع تصاحب قدرت، گام در مسیری نهاد که نهایت آن تقابل مسلحانه با جمهوری اسلامی بود.

در ادامه وکیل شکات با حضور در جایگاه سندی را خواند که در آن عنوان شده که  مسعود رجوی از همکاران ساواک بوده است.

وکیل مدافع شکات ادامه داد: برگه‌های بازجویی مسعود رجوی نشان می‌دهد که رجوی ریز جزئیات اعضا را لو داده بود. کمک رجوی به ساواک در حدی بود که زاهدی رئیس ساواک برای شاه نامه نوشت تا برای رجوی تخفیف بگیرد، همکاری مسعود رجوی با ساواک باعث کشته شدن ۱۰ نفر از اعضا شد.

قاضی دادگاه گفت: دادگاه ادعاهای وکیل شکات را بررسی خواهد کرد.

وکیل شکات گفت: اسناد ساواک نشان می‌دهد که مسعود رجوی در سطحی بالا با سازمان اطلاعات و امنیت شاه همکاری کرده تا جایی که ساواک او را همکار خود نامیده است. رجوی در اسناد بازجویی کروکی همه مبارزان را در اختیار ساواک قرار داده است. این اسناد نشان می‌دهد که مسعود رجوی نه یک مبارز بلکه عامل نفوذی ساواک در میان مبارزین بوده است!

در ادامه جلسه سیدعبدالله متولیان پژوهشگر تاریخ معاصر با حضور در جایگاه گفت: دادگاه رسیدگی به پرونده گروهک منافقین یک کلاس درس در جنگ ادراکی است. در دورانی که جوانان خیلی اسناد تاریخی را نمی‌خوانند این دادگاه جهاد تبیین برای آن‌ها محسوب می‌شود. ماهیت سازمان مجاهدین خلق را نمی‌توان مجزا از گروهک نهضت آزادی مورد بررسی قرار داد. بازرگان می‌گفت اعضای این سازمان فرزندان من هستند و افرادی چون سعید محسن از اعضای نهضت آزادی بودند. اعضای کادر مرکزی و موسسان گروهک عضو نهضت آزادی بودند.

وی ادامه داد: مسعود رجوی همکار ساواک بود  نه کارمند رسمی آن. در اسناد پژوهشی همکار سطوحی دارد در اینجا مراد فردی است که منبع و حقوق‌بگیر محسوب می‌شود. کاظم رجوی ماهیانه ۱۰ هزار فرانک از ساواک حقوق می‌گرفت. پدر مسعود رجوی برای شاه نامه نوشت که خانواده رجوی سرسپرده شاه است این نامه را کاظم رجوی به پرویز ثابتی داد تا به دست شاه برساند!

وی افزود: مسعود رجوی ارتباط ایدئولوژیک سازمان با نهضت و شخص مهندس بازرگان را این‌گونه عنوان می‌کند که مهندس بازرگان  از نمایندگان سازمان مجاهدین خلق بشمار می آید و مجاهدین نبز پیوستن از این نظر خود را مدیون او می دانند. این در حالی است که محمد حنیف‌نژاد و سعید محسن که از موسسین مجاهدین خلق نام‌ برده می‌شوند، از نیروهای نهضت آزادی و جبهه ملی بودند که تحت تاثیر اندیشه‌های بازرگان و مجاهدین خلق را بنیان نهادند و اندیشه التقاطی از بدو زایش در این سازمان وارد شد و مهندس بازرگان آن‌ها را فرزندان مجاهد خود خطاب می‌کند.

متولیان  ادامه داد: کتاب اصلی آموزش ایدئولوژی سازمان یعنی کتاب «راه انبیا، راه بشر» به‌شدت تحت تاثیر کتاب «راه طی‌شده» مهندس بازرگان است.  همچنین بازرگان در بیانیه‌ای از نامزدی مسعود رجوی در اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی حمایت همه جانبه می‌کند ابراز امیدواری می‌کند که «برای تامین وحدت و حقوق گروه های اقلیت، امیدوارم آقای مسعود رجوی که معرف جناح پرشوری از جوانان با ایمان است، نیز به مجلس راه یابد (روزنامه مجاهد،۱۷ اردیبهشت۵۹)» گروهک منافقین اگرچه از نظر ذهنی چپ‌گرا بود اما تمامی اعضای آن پناهنده به اردوگاه غرب شدند و حتی رجوی پاریس را برای اقامت انتخاب کرد؛ مجاهدین خلق گروهی التقاطی بود که توسط نهضت آزادی بازیچه دست سازمان های جاسوسی غربی شد.

در ادامه جلسه دادگاه،  زهره سادات لاجوردی فرزند شهید لاجوردی به عنوان کارشناس تاریخی در جایگاه حاضر شد و گفت: سازمان مجاهدین خلق با قتل عام مردم بی گناه و به قتل رساندن سران نظام نام خود را در فهرست جنایتکاران ثبت کرد. مستندات نشان می دهد این گروهک قبل  و بعد از انقلاب ترورهای زیادی را داشتند.

در ادامه جلسه یکی از وکلای تسخیری متهمان در دادگاه گفت: وکلای شکات حق ورود غیر رسمی و دادن انتساب جدید به پرونده را ندارد.

قاضی دادگاه در پاسخ گفت: طبق ماده ۳۴۱ قانون کیفری دادگاه تکلیف دارد نسبت به ادعاهای صورت گرفته تحقیقات انجام دهد و استمرار جرم در قبل از انقلاب که در کیفرخواست به آن توجه نشده را نیز بررسی کند.

مهدی چیذری یکی دیگر از شکات گفت: در ۲۳ اسفند سال ۷۸ در حمله منافقین در مجتمع مسکونی نور با پرتاب خمپاره مجروح شدم و پای چپم را از دست دادم. من مهندس ناظر در یک پروژه شهرداری بودم و در روزی این اتفاق برایم افتاد که یک کودک یک ساله داشتم. در آن حمله به منازل و خودرو مردم آسیب وارد شد. از دادگاه می‌خواهم برای رسیدگی به حقوق قربانیان از هیچ تلاشی فروگذاری نکند. با توجه به صدمات تقاضای دیه و قصاص هم دارم و علاوه بر صدمات به پا حدود ۷۵ ترکش در بدن دارم و هنوز تحت درمان هستم.

محمد تقی سمرقندی فرزند شهید غلامرضا سمرقندی یکی دیگر از شکات نیز گفت: پدرم عازم جبهه بود که توسط یک تیم تروریستیِ به شهادت رسید. در سال ۶۰ و پس از فتح یکی از خانه‌های تیمی منافقین آنجا را به درمانگاه تبدیل کرد.  این حرکت خشم منافقین کوردل را علیه او برانگیخت و در سپیده دم روز ۸ اردیبهشت ۱۳۶۱ هنگامی که این روحانی بزرگوار به همراه پاسدار جان برکفش شهید قربان اطاعتی، عازم جبهه‌های نبرد حق علیه باطل بودند در مقابل بیمارستان امام خمینی با شلیک گلوله‌های منافقین به شهادت رسیدند.

این فرزند شهید ادامه داد: منافقین فرقه‌ای ساخته شده از کینه است در نشریه منافقین نوشتند که پدرم را مجاهدین شهید کرده است.خانواده ما در شرایطی پدر را از دست داد که ۱۳ بچه یتیم روی دست مادرم مانده بود؛ از دادگاه می‌خواهم که عوامل و آمرین ترور را به مجازات برساند.

کبری قنبری مادر شهید داود ارجمندی در نیز گفت: پسر من مانند همه جوان‌های ایرانی در زمان جنگ تصمیم گرفت که به‌صورت داوطلبانه به جبهه برود؛ به همین دلیل برای آموزش از طریق بسیج اقدام کرد. شهید ارجمندی، زمانی که دوره آموزشی را می‌گذراند، در حالی که با همکارانش در خودرو بودند، از سوی منافقین تعقیب شدند، این تعقیب و گریز خیابانی به درگیری منجر شد که شهادت ۲ سرنشین از سه سرنشین خودرو را به دنبال داشت.

این مادر شهید ادامه داد: چرا منافقین باید آزادانه بگردند؛ آمریکا همان‌گونه که حامی منافقین بود، حامی جنایت‌های رژیم صهیونیستی در غزه نیز است؛ آمریکا اَبَر قدرت نیست، بلکه اَبَر ظالم است. برای مجازات منافقین از هیچ خدمتی کوتاهی نمی‌کنم، امیدوارم ریشه این منافقین از روی زمین کنده شود.

در این هنگام قاضی دادگاه گفت: با توجه به اینکه ماه مبارک رمضان را پیش رو داریم ادامه رسیدگی به پرونده، ۲۸ فروردین ماه سال  ۱۴۰۳ خواهد بود.

وی در پایان گفت: هر تعداد از افرادی که نسبت به اقدامات این گروه  آسیب و صدمه دیدند،  چه در داخل و چه در  خارج از کشور، اگر  شکایتی دارند  یا به دادسرا و یا به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران مراجعه کنند.