کد خبر 221431
۲۰ مهر ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۷

امیر فولادی در گفتگو با «حیات»:

روایت تردید مقامی مسئول نسبت به شهدا

روایت تردید مقامی مسئول نسبت به شهدا

رئیس سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس به روایت شهید گمنامی می پردازد که دیگر نخواست گمنام بماند.

امیر سرتیپ دوم محمدرضا فولادی رئیس سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس در گفتگو با خبرنگار فرهنگی حیات، با اشاره به این موضوع که همه می دانیم شهدا زنده هستند و این قضیه برای ما مسجل شده است، گفت: آیت الله صمدی آملی یکی از بزرگانی است که برای منطقه مازندران شناخته شده است و از شاگردان علامه حسن‌زاده آملی است. روستای خوشواش مازندران نیز منطقه ای است که ایشان تابستانها در آن منطقه به سر می برند.

وی در ادامه افزود: آیت الله صمدی آملی تصمیم گرفته بودند که سه شهید گمنام را در این منطقه دفن کنند تا بتوانند هر ساله مراسم باشکوهی در جهت حفظ نام، یاد و خاطره این شهدای گرانقدر برگزار کنند.

امیر فولادی افزود: با پیگیری ایشان از معراج شهدا و سردار باقرزاده، سه شهید گمنام به این منطقه اختصاص پیدا می کند و طبق روال معمول شهدای گمنام در جایی که قرار است تدفین شوند، یادمانی برای آنان ایجاد می شود.

وی اشاره کرد: روز قبل از تدفین این شهدا مراسمی در استان مازندارن برای آنان انجام شده و مراسم تدفین فردای آن روز برگزار می شود.

رئیس سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس بیان کرد: در مسیری که برای تدفین این شهدا انجام می شد، یکی از مسئولان دلش به برگزاری این مراسم نبوده و دائما با خودش کلنجار می رود که این مراسم بی دلیل برگزار می شود و تردید در دل خود راه می دهد.

امیر فولادی تشریح کرد: بعد از اینکه مراسم تمام می شود، این مقام مسئول شب خواب میبیند که در همان مراسم هستند؛ او در مقابل تابوتها نشسته است و می بیند یکی از این شهدا از تابوت بلند می شود و خطاب به آن مسئول می گوید این تو هستی که هنوز نسبت به شهادت ما تردید داری و فکر میکنی ما زنده نیستیم. من خودم را به تو معرفی می کنم تا اگر تردید داری این تردید در ذهن تو از میان برود.

وی ادامه داد: این شهید خودش را معرفی می کند که من شهید محمد ابراهیمی هستم؛ بچه اهواز و پدرم جانباز جنگ تحمیلی است و آدرس خانه شان را هم می دهد. او در ادامه می گوید این دو شهید هم خودشان نمی خواهند به تو معرفی شوند و گمنام بمانند.

امیر فولادی اشاره کرد: فردای آن روز آن مقام مسئول به خدمت آیت الله صمدی می رسد و ماجرا را برای او تعریف می کند. ایشان نیز برای رفع ابهام در ذهن آن فرد، با بنیاد شهید اهواز تماس گرفته و از چنین شهیدی یاد می کند.آنها می گردند و آن شهید را پیدا می کنند. در نتیجه همراه با همین مسئول و جمعی از افراد به خانه این شهید می روند و مادر شهید را می بینند که همچنان پیرهن عزا بر تن دارد و زنده است.

وی اظهار کرد: عین مشخصاتی که این شهید داده بود آنجا وجود داشت و خواهر شهید نیز بیان می کند که من نیز همین خواب را دیدم که برادرم می گوید به مادر بگویید پیرهن عزا را دربیاورد و خواهر در جواب می گوید مادر گفته تا زمانی که پیکر تو پیدا نشود من از اینجا نمی روم. برادر به او پاسخ می دهد که اتفاقا پیکر من پیدا شده است و هفته آینده دفن می شود.

رئیس سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس گفت: مانند این شهید در کشور فراوان وجود دارد و هرکدام ارزشهایی دارند که برای ما ناشناخته است. هنر ما این است که آنان را به جامعه معرفی کنیم تا دیگر جوان ایرانی به دنبال الگو نگردد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha