کد خبر 216957
۲۲ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۴:۰۸

به بهانه سالروز شهادت شهید «خیابانی» حیات گزارش می دهد؛

مروری بر زندگی شهید شیخ محمد خیابانی / ترفند دولت مشیرالدوله برای شهید خیابانی جواب نداد

مروری بر زندگی شهید شیخ محمد خیابانی / ترفند دولت مشیرالدوله برای شهید خیابانی جواب نداد

دولت مشیرالدوله از بیم عکس العمل مردم، به شهادت رساندن شهید شیخ محمد خیابانی را تا مدتها «خودکشی» اعلام کرد؛ اما این ترفند بی حاصل بود، به طوری که مشیرالدوله و مخبرالسلطنه که هر دو در مجلس چهارم وکیل بودند، نزد بسیاری از نمایندگان به «قاتل» مشهور شده بودند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات؛ شروع آشنایی با شهدا اغلب بعد از شهادتشان رقم می‌خورد. شهدایی که ایثارگری، شجاعت و مردانگی‌شان را در سراسر زندگی سرلوحه قرار داده بودند و وقتی برای گفتن خدماتشان و رغبتی برای نمایش خوبی‌هایشان به مردم نداشتند. خوبی می‌کردند اما به شکلی خداپسندانه که وقتی خلق خدا یاد آن‌ها می‌کردند، خدا را سپاس می‌گفتند از آفرینش آن بنده نیک سرشت. راه زندگی هر کدام از شهدا به نحوی می‌تواند ما را در این عصر دگرگونی باورها، مانند نوری در تاریکی، راهیِ راهِ حق کند.

از دیرباز در تاریخ مسلمانان، وقتی صحبت از ایثار می شود، می‌بینیم مسلمانانی در سراسر جهان و کشورمان برای اینکه رهرو راه حق باشند و جلوی ظلم ظالم را بگیرند، از جانشان گذشتند تا دیگر مسلمانان در این راه و ثبات راه حق جان بیشتری بگیرند.

در 22 شهریورماه سال 1299 بود که خبر شهادت مردی به گوش اهالی محله‌ها، شهر و کشور پیچید. گفته شده بود که قزاق‌ها به مخفی‌گاهش پی برده و او را با وعده دروغی که گفته بودند در صورت خارج شدنش از مخفی گاه کاری با او ندارند، به بیرون کشاندند و به محض خروج شیخ محمد خیابانی، سردسته قزاق‌ها ایشان را با بستن رگبار گلوله به شهادت رساند.

آری او شیخ محمدخیابانی نام داشت؛ شهیدی که در نطق‌هایش می‌گفت: در راه زندگی شرافتمدانه باید از جان و مال گذشت و همین نیز برایش رقم خورد و جان پاکش را ایثار کرد و پیکرش بدون هیچ گونه تشریفاتی به خاک سپرده شد.

روایت زندگی

شهید شیخ محمد خیابانی در سال 1259 شمسی در خامنه از توابع شهر تبریز متولد شد، پدر این شهید بزرگوار که حدود سی سال در شهر پتروفسک تجارت می کرد در روسیه نیز تاجر بود. وی دروس ابتدایی خود را در مکتب‌خانه گذراند و بعد از مدتی همراه پدر برای کار و تجارت عازم روسیه شد و بعد از مدتی به تبریز بازگشت.

شهیدخیابانی پس از بازگشت به ایران در عرصه‌های گوناگونی از جمله اجتهاد، هیئت، نجوم، حکمت و طبیعیات، تاریخ و ادبیات و حساب  نزد اساتید بزرگ و نام آور آن دوران  تحصیل کرد و خود، عالمی بزرگ شد.

این شهید گرانقدر که نامش از همان ابتدا به خوبی میان مردم یاد شده بود، حدود 4 سال، ظهرها در مسجد جامع و شب ها و صبح ها در مسجد کریم خان تبریز امام جماعت بود که بیش از هزاران نفر برای اقامه نماز جماعت به او اقتدا می‌کردند.

در سال 1285 شمسی زمانی که حکومت شورایی در ایران حکم‌فرما بود، محمد علی میرزا با سپاهش  تبریز را به محاصره درآورده بودند و آب،خوراک و آذوقه را بر مردم بستند. این شهید گرانقدر وقتی ظلم آن‌ها را دید، تاب نیاورد و برای دفاع از عدالت و آزادی به همراه دیگر همفکرانش تفنگ بر دوش، مقابل دشمن ایستادگی کردند.

او که عضو انجمن ایالتی نیز بود، بعد از پایان سلطنت محمدعلی میرزا با رأی چشمگیری به نمایندگی مردم در مجلس شورای ملی انتخاب شد و این آغاز ورودش به مجلس بود. شهید شیخ محمدخیابانی وقتی برای بار دوم در مجلس انتخاب شد، در طول دوران نمایندگی‌اش تمام تلاشش را برای دفاع از حق و عدالت کرد و شیوه خاص خود را جهت استقلال مردم داشت.

مجاهدت‌ و صلابت این شهید بزرگوار به مذاق حکومت آن دوران خوش نمی‌آمد. او که بزرگمردی شجاع و مبارز با ظلمان بود، در سنگر قانون‌گذاری‌اش خود را وارث خون شهیدان می‌دانست و در کنار آیت الله مدرس به دفاع از مردم مظلوم می‌پرداخت.

شهید خیابانی در طی عمر 40 ساله‌اش خدمات نوینی برای مردم مظلوم و حفظ استقلال و آزادی آن دوران داشت و فراز و نشیب‌های زیادی را در آن دوران تجربه کرد. او برای نجات مردم و کشور از نابسامانی‌ها و حفاظت از دستاوردهای نهضت مشروطه در اندیشه قیام برآمد.  

شهید خیابانی  که حزب دموکرات تبریز را به وجود آورد،  سازمان سیاسی خود را دموکرات ملی و آذربایجان را آزادیستان نام گذاری کرد. با وجود اینکه قیام خیابانی، شوروی‌‏ها را به وسوسه انداخته بود، ولی طولی نکشید که دریافتند رهبر نهضت نه تنها روی خوش به آن‏‌ها نشان نمی‌‏دهد، بلکه نسبت به پیاده شدن قوای شوروی در بندر انزلی سخت معترض است.

شهید شیخ محمد خیابانی در حالی دست به این اقدام زد که مردم به خاطر فروپاشی حکومت تزاری روس، غرق شادی بودند و خروج نظامیان روسیه از تبریز را آرزو می‏‌کردند. وی در این هنگام دوستان آزادی‏‌خواه و مبارز خود را که اغلب دموکرات نامیده می‏‌شدند، گرد آورد و کمیته‌‏ای تشکیل داد و درباره وضع پیش آمده، به تصمیم‌‏گیری و سیاست‌‏گذاری پرداخت. این شهید بزرگوار نمایندگان فرقه دموکرات و دیگر آزادی‏‌خواهان را از سراسر آذربایجان به تبریز دعوت کرد و تشکیلات فرقه دموکرات که از پنج سال قبل تعطیل شده بود را دوباره راه اندازی کرد و این گوشه ای از حضور پررنگش برای دفاع از ستم‌دیدگان بود.

روز 17 فروردین 1299 قیام مسلحانه شهید شیخ محمد خیابانی علیه دولت وثوق الدوله در تبریز آغاز شد. کلانتری تبریز توسط هواداران مسلح خیابان تصرف شد و زندانیان آزاد شدند و پس از آن شهربانی و همه ادارات شهر به دست نیروهای خیابانی افتاد. پس از تبریز، دیگر شهرهای آذربایجان نیز در کنترل نیروهای خیابانی قرارگرفت.

در کتاب علمای مجاهد، نوشته محمدحسن رجبی در خصوص این واقعه آمده است که: «دو روز بعد از این واقعه نخستین بیانیه این هیأت بدین شرح انتشار یافت: «آزادیخواهان شهر تبریز، در مقابل تمایلات ارتجاعی برخی افراد ضد مشروطیت که در حکومت‌های محلی و در مرکز ایالت آذربایجان ظهور کرده بود، به هیجان آمده و دست به اعتراض و قیام زدند. آزادیخواهان تبریز اعلام می‌کنند که برنامه آنان عبارت است از تحصیل اطمینان کامل در احترام به قانون اساسی و اجرای صادقانه آن. آزادیخواهان موقعیت فوق‌العاده حساس فعلی را در نظر گرفته و مصمم هستند که نظم و آسایش را به هر وسیله که باشد برقرار دارند. برنامه آزادیخواهان در دو عبارت خلاصه می‌شود: 1. برقرار داشتن آسایش عمومی؛ 2.از قوه به فعل آوردن رژیم مشروطیت.»

خیابانی از آن پس هر روز پیرامون مسایل سیاسی و دینی در ساختمان تجدد سخنرانی می‌کرد. وی برای خنثی کردن تبلیغات کمونیست‌های قفقاز که در صدد ایجاد جمهوری آذربایجان ـ متشکل از آذربایجان شوروی و ایران ـ بودند، نام آذربایجان را به «آزادیستان» تغییر داد، زیرا آذربایجان را عامل کسب آزادی و مشروطیت ایران می‌دانست. به دستور خیابانی کنسولگری آلمان که محل توطئه سوسیال دموکرات‌ها بود تصرف شد و به قزاق‌های روسی نیز اخطار گردید که دست از شرارت در کوی و برزن برداشته و به قزاقخانه بازگردند. بدین ترتیب به مدت شش ماه آرامش و امنیت و عدالت در تبریز و دیگر شهرهای آذربایجان برقرار شد. او تصمیم داشت که چنان برنامه‌ای را نیز در تهران به اجرا درآورد؛ از این‌رو در صدد ایجاد رابطه با میرازکوچک جنگلی ـ که قیام جنگل را رهبری می‌کرد ـ برآمد و پیکی را به همراه پیام ویژه نزد او فرستاد.

از سویی وثوق‌الدوله برای شکست قیام خیابانی، مخبرالسلطنه هدایت را در اوایل شهریور 1299 شمسی به والیگری آذربایجان فرستاد. او سال‌های قبل والی آذربایجان بود و با خیابانی دوستی و رفاقت داشت. او در عین دوستی با خیابانی با نیروهای مخالف و ناراضی، به ویژه نیروهای قزاق رابطه سرّی بر ضد خیابانی برقرار کرد. به دستور مخبرالسلطنه، نیروهای قزاق در 21 شهریور 1299‌شمسی، مسلحانه به شهر هجوم آوردند و بیش از سیصد خانه آزادیخواهان را غارت کرده و در صدد دستگیری و به شهادت رساندن شیخ محمد خیابانی برآمدند. وی که  به منزل یکی از دوستانش پناه برد اما مخفیگاهش کشف شد و روز بعد به دست گروهی از قزاقان به شهادت رسید.»

دولت مشیرالدوله از بیم عکس العمل مردم، به شهادت رساندن شیخ محمد خیابانی را تا مدتها «خودکشی» اعلام کرد؛ اما این ترفند، بی حاصل بود به طوری که مشیرالدوله و مخبرالسلطنه که هر دو در مجلس چهارم وکیل بودند، نزد بسیاری از نمایندگان به «قاتل» مشهور شده و روزنامه‌ای در آن زمان نیز در مقاله ای این دو را عامل قتل خیابانی و آشوب‌های تبریز معرفی کرد.

 بعد از شهادت شیخ محمد خیابانی،  پیکرش را به مقر فرمانروایی مخبرالسلطنه منتقل کردند و بدون تشریفات، در قبرستان امامزاده سید حمزه دفن کردند. چند ماه پس از شهادتش، خانواده‌اش به تهران مهاجرت کردند و بقایای پیکر او را به تهران منتقل کرده و در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) به خاک سپردند. آرامگاه وی در صحن باغ‌طوطی و در نزدیکی مزار ستارخان قرار دارد.

گفتنی است شرح فعالیت‌ها، مجاهدت‌ها و ایثار این شهید گرانقدر بسیار زیاد است و در کتاب‌هایی همچون «علمای مجاهد»، «شهید شیخ محمد خیابانی: روحانی مبارز و بیدارگر»‏‫، «نهضت آزادیستان و شهید شیخ محمد خیابانی»، «خیابانی به درازای ابدیت» و کتاب «قیام شیخ محمد خیابانی در تبریز» به صورت مشروح به زندگی شهید شیخ محمد خیابانی پرداخته شده است.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha