به گزارش حیات: اگر بخواهیم بپرسیم که چه عاملی باعث بیشترین زیان به اقتصاد کشورمان شده، بیشک و با اختلاف بسیار زیاد «دروغ گویی» سبقت را از همه میرباید.
پایههای اقتصاد ما پیش از اینکه از آمریکا و دشمنان دیگر لطمه دیده باشند، از دروغ لطمه دیده و البته وقتی در جایی «دروغگویی» صورت میگیرد، دو عامل مقصرند، یکی خود «دروغگو» و دیگر و از آن مهمتر آن شخص یا سیستمی که دروغگویی را بهصرفه کرده، یعنی کاری کرده که مردم برایشان صرف میکند که دروغ بگویند .
مثلا مقررات مالیاتی کشور جوری است که اگر مردم راست بگویند احساس میکنند به ضررشان تمام میشود، مثلا اگر راستش را بگوید که امسال ۱۰۰ تومان سود کرده، ممکن است قبول کنند ولی اگر سال بعد باز هم راست بگوید و اعلام کند که ۵۰ تومان سود کرده دیگر قبول نمیکنند و دلیل میآورند که از پارسال نباید کمتر سود نشان بدهی، یا از تولید کننده سوال می کنند که مثلا چه مقدار محصول تولید کردی؟ او هم چون نمیخواهد مالیات زیادتری بپردازد، مقدار محصول تولید شده را کمتر اعلام میکند و کارشناسان و آمارگیران هم بر اساس اعلام او اجازه میدهند ، کمبود آن محصول از خارج وارد شود.
در حالی که برخی دیگر برای بیشتر نشان دادن هزینههای خود، مصرف همان محصول را بیشتر از میزان واقعی گزارش کردهاند و اینکار باعث میشود، که آمارها به غلط ( بخوانید به دروغ) کم بود آن کالا را اعلام کنند، که آن هم باعث میشود واردات بیش از مصرف راجع به آن کالا صورت گرفته و کارخانه سازنده آن محصول متضرر و در نهایت ورشکست شود، و نگاه کنید اگر این اتفاق برای تعداد زیادی از محصولات رخ دهد، چه میشود؟
بنابراین گاهی مشاهده میشود که یک سیستم باعث ترویج دروغ است.
حدود ده سال پیش یکی از بانکهای بزرگ کشور، با تبلیغات وسیع مردم را تشویق به افتتاح حساب خاصی برای نگهداری طلا کرد و گفت بجای نگهداری طلا در منزل که احتمال آتشسوزی و دزدی و غیره آن را تهدید میکند، بیائید نزد ما حساب باز کنید و ما پول شما را بر معیار طلا ، محاسبه و نگهداری میکنیم و یک سودی هم سالانه میدهیم ، مثلا شما یک سکه نزد ما دارید و یا صد گرم طلا. خوب! پیشنهاد خوبی بود جمعی از مردم هم اعتماد کردند و رفتند و حساب باز کردند ولی بعد هر کس که خواست طلای خود را بگیرد، گفتند که نه طلا را به قیمت روز محاسبه نمیکنیم، بلکه براساس قیمتهای خاصی که خودمان میگوئیم محاسبه میکنیم.
خوب این دروغ ممکن است که در یک مقطع زمانی سودی را برای آن بانک ایجاد کرده باشد، ولی مطمئنا زیان بزرگی به اعتماد مردم به سیستم بانکی کشور ایجاد کرده است.
همچنین در مورد نگهداری ارز نزد بانکها، خوب مردم حسابهای ارزی نزد بانکهای ایرانی باز کردند و هر مقدار میخواستند میگرفتند و هر مقدار لازم نداشتند به بانک میسپردند، ولی در یک زمانی که بحران اتفاق افتاد ناگهان بانکها از پس دادن پول مردم به ارز خود داری کرده و اعلام کردند که ارز را فقط با نرخ دولتی خریداری و ریال آنرا میدهیم ، در شرایطی که گاهی دلار در بازار آزاد بیش از سه برابر قیمت رسمی آن بود.
این بد عهدی و به نوعی دروغگویی بانکها باعث صدمه مالی فراوانی به مردم و از آن مهمتر تضعیف اعتماد مردم به سیستم بانکی کشور شد و باعث شد بعد از آن مردم ارز خود را به صورت اسکناس در خانهها یا دفاتر خود و یا در صندوق امانات نگهداری کنند که میدانیم سود این کار مستقیم به جیب بانکهای مرکزی کشورهای بزرگ و صاحب پولهای قدرتمند میرود.
از این دست اتفاقات باز هم در اقتصاد کشور زیاد پیش آمده است، ولی از همه این دروغها مهمتر و مخربتر، اعلام نرخهای غیر واقعی است.
مثلا نرخ فلان خودرو در بازار ۱۰۰ تومان است. ناگهان کارخانه سازنده نرخ آن را۶۰ تومان اعلام میکند و عدهای هم ظرف یک ساعت ثبتنام میکنند و با خرید خودرو به قیمت ۶۰ تومان و فروش آن به قیمت ۱۰۰ تومان یا ۹۰ تومان سودی حاصل میکنند. در حالی که چون قیمت واقعی میباید همین ۹۰ تومان باشد کارخانه سازنده متضرر میشود، کم میآورد و دولت مجبور میشود از جیب مردم به آن کارخانه کمک کند. در حالی که اگر اجازه داده شود هر چیزی به قیمت واقعی خرید و فروش شود، خود بازار خودش را تنظیم و اصلاح می کرد و باعث ایجاد سودهای رانتی و واسطهای نمی شد.