سید حسن شکیبی در گفت و گو با پایگاه خبری حیات گفت: از حدود یک ماه قبل از واقعه طبس، شب ها اجسام نورانی در منطقه مشاهده می شد که نمی دانستیم انها چه چیزی هستند. در همان زمان فردی به نام زمانی برای بررسی شرایط کویری طبس وارد منطقه شده بود و خود را نماینده دولت معرفی می کرد.

وی ادامه داد: زمانی با بیان این که از سوی دولت وقت حکم سرکشی به مناطق کویری را دارد توانسته بود با خیال راحت در منطقه تردد پیدا کند. وقتی واقعه طبس رخ داد متوجه شدیم که وی از جاسوسان آمریکایی بوده و برای انجام عملیات آمریکایی ها در طبس حضور پیدا کرده است.

این جانباز دوران دفاع مقدس در خصوص نحوه مطلع شدنشان از حضور نیروهای نظامی خارجی در منطقه، اذعان کرد: من در آن زمان در کمیته انقلاب اسلامی طبس فعالیت می کردم. نزدیکای صبح بود که مسافران اتوبوسی که از طبس رد می شد به ما اطلاع دادند در میانه کویر، هواپیما و هلیکوپترهایی حضور دارند که به شدت مشکوک است. در همان زمان به همراه سایر اعضای کمیته انقلاب با پنج اسلحه ژ3 راهی مکان مورد نظر شدیم.

شکیبی با اشاره به بی اطلاعی از هویت نیروهای نظامی مستقر در بیایان های طبس گفت: در ابتدا نمی دانستیم که هلیکوپترهای فرود آمده متعلق به چه کشوری است. چراکه هیچ نام و نشانی نداشتند. از آنجایی که نیروهای شوروی سابق در افغانستان حضور داشتند و شب قبل طوفان شن آمده بود احتمال دادیم که هلیکوپترهای شوروی چون نتوانستند در طوفان مسیر خود را پیدا کنند اشتباها وارد خاک ایران شدند و در طبس فرود آمده اند.

جانباز 55 درصد دوران دفاع مقدس درباره اولین اتفاقات رخ داده در منطقه گفت: وقتی وارد منطقه شدیم یک هلیکوپتر روشن بود و یک هلیکوپتر در آتش می سوخت. با توجه به شرایط حاکم نمی دانستیم دقیقا باید چه کنیم. با این حال باید در منطقه گشت می زدیم و از وضعیت آنجا کسب اطلاع می کردیم. به همین خاطر با همراهان خود شروع به گشت زنی در منطقه کردیم که با جنازه های آتش گرفته ای مواجه شدیم که در اثر انفجارهای رخ داده روی زمین افتاده بودند.

وی ادامه داد: وقتی خبری از نیروهای نظامی نشد و متوجه شدیم که منطقه از حضور نیروهای آمریکایی خالی است، منتظر ماندیم تا از تهران و یا نیروهای نظامی دستوری برای ما ارسال شود. در همین بین بود که شهید منتظر القائم از سپاه استان یزد وارد منطقه شد. شهید منتظر القائم گفت که باید به داخل هلیکوپترهای سالم برویم و بدانیم چه چیزهایی در آن قرار دارد. من گفتم چون قرار است بار دیگر توفان شن بر پا شود بهتر است که این کار را انجام ندهیم. اما از آنجایی که وقت نداشتیم وارد هلکیوپترها شویم، دیدیم هواپیماهایی برای بمباران وارد منطقه شدند. همان زمان وقتی از هلیکوپتر خارج شدیم در اثر اصابت یکی از بمب ها شهید منتظر القائم به شهادت رسید و من هم دچار موج گرفتگی شدم.

شکیبی تصریح کرد: زمانی که نیروهای نظامی خودی وارد منطقه شدند چیزی در حدود 500 نفر بودند که فرمانده لشکر 77 خراسان هم به همراه آنها آمده بود. فرمانده به من دستور داد که به نیروهای نظامی اعلام کنم از کنار هواپیماها و هلیکوپترها دور شوند. وقتی من این کار را کردم دیدم بار دیگر هواپیماهای جنگنده خودی در آسمان منطقه حضور پیدا کردند و تمامی آثار به جامانده از حضور نیروهای آمریکایی را بمباران کردند و اجازه ندادند متوجه شویم دقیقا چه اتفاقی در آن روز افتاد.