کد خبر 249125
۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۵

«حیات» گزارش می‌دهد؛

«شهید سپهبد قرنی»؛ نخستین شهید ترور در تاریخ انقلاب

«شهید سپهبد قرنی»؛ نخستین شهید ترور در تاریخ انقلاب

«می‌دانید که حضرت امام خمینی (ره) از هیچکس بی‌جهت تعریف نکرده‌اند، تنها کسی را که نزدیک ۱۰ بار از او تعریف کرده‌اند، تیمسار قرنی بوده است.» این جمله یکی از امرای ارتش درباره شهید «ولی‌الله قرنی» است...

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی حیات؛ سوم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۵۸ روزی است که اولین رئیس ستاد ارتش انقلابی و مردمی، اولین شهید ترور به دست منحرفان کژ اندیش و جنایتکار شد و خونش مهر و امضایی بر عهد مقدس این ارتش مومن، مکتبی و خداجو با خط اصیل انقلاب و ولایت زد. شهید سپهبد «سیدمحمدولی قرنی» چهره تابناک این ارتش پیوسته به انقلاب است که در نظم و سامان نخستین ستاد ارتش انقلاب نقش مهمی ایفا کرد و الگویی از فرماندهی ارتشی مبتنی بر اخلاص و ایمان در خط تبعیت از رهبر را در تاریخ انقلاب اسلامی ترسیم کرد.

اینکه تنها پنج روز پس از نام‌گذاری روز ارتش توسط حضرت امام خمینی(ره)، دشمنان با دست مزدوران خود این چهره خدوم را از میان برداشتند و او را نخستین قربانی ترور ساختند، نشان از میزان اثرگذاری این شخصیت برجسته دارد.

از ستاد و فرماندهی رکن دو ارتش تا زندان

سیدمحمدولی قرنی در سال ۱۲۹۲ در تهران به دنیا آمد و به‌دلیل اینکه پدرش را که یکی از مدیران مخابرات بود، در سن ۱۰ سالگی از دست داده بود، زندگی سخت و دشواری را در کنار مادرش سپری کرد. وی بعد از گذراندن دوران ابتدایی تحصیل، در دوران متوسطه وارد مدرسه نظام شد که مربوط به افراد ارتشی بود. بعد از طی تحصیلات مقدماتی در مدرسه نظام، در سال ۱۳۰۹ وارد دانشگاه افسری ارتش شد.

وی تحصیلات متوسطه‌اش را در دبیرستان دارالفنون آغاز کرد و در دبیرستان نظام ارتش به پایان رساند. در سال ۱۳۰۹ وارد دانشکده افسری شد و در سال ۱۳۱۳ با درجه ستوان دومی، در رسته توپخانه فارغ‌التحصیل شد. وی از هوش و استعدادی سرشار برخوردار بود چنان که در دبیرستان نظام در بین ۳۲ نفر از همکلاسانش نفر دوم شد. در دانشکده افسری هم با معدل ۱۷/۶۸ نفر سوم شد. پس از فارغ‌التحصیلی از دبیرستان به ارتش شاهنشاهی پیوست و دوره دانشکده افسری را با رتبه بالا به پایان رساند و در واحد توپخانه شروع به خدمت شد. در سال ۱۳۲۹ درجه سرهنگی گرفت و فرمانده پادگان رشت شد؛ سپس به درجه سرتیپی ترفیع گرفت و در سن ۳۲ سالگی به ریاست رکن دوم ستاد ارتش منصوب شد.

قرنی در این مقام علاوه بر ریاست امور اطلاعات نظامی، به دستور محمدرضا پهلوی اخبار و اطلاعات سیاسی کشور را در اختیار شاه قرار ‌داد. گزارش‌های قرنی در شمار منابع مهم اطلاعاتی کشور به شمار می‌رفت و در سرنوشت مقامات مملکتی بسیار تاثیرگذار بود. به این ترتیب او در زمره مهم‌ترین مقامات نظامی و امنیتی کشور با شخص اول مملکت ارتباط نزدیک داشت. چهار سال بعد از مشارکت سرتیپ محمدولی قرنی در کسوت فرمانده پادگان رشت در کودتای انگلیسی - آمریکایی ۲۸ مردادماه ۱۳۳۲، نقشه کودتای دیگری لو رفت.

قصد شهید قرنی در آن دوران اجرای کودتایی علیه رژیم پهلوی با حمایت آمریکا بود، اما با لو رفتن برنامه‌ها این اتفاق رخ نداد که برخی از نظامیان در آن دوران عامل لو دادن اطلاعات به رژیم پهلوی را کشور آمریکا اعلام کردند.

«شهید سپهبد قرنی»؛ نخستین شهید ترور در تاریخ انقلاب

چگونگی لو رفتن طرح کودتای قرنی علیه شاه به روایت «فردوست»

ارتشبد سابق حسین فردوست از دوستان صمیمی دوران مدرسه شاه مخلوع، در سوئیس در کتاب خاطراتش تحت عنوان انگلیسی‌ها و کودتای قرنی به تشریح چگونگی لو رفتن طرح کودتای سرتیپ قرنی و زندانی شدن او و شبکه اطلاعاتی‌اش پرداخت.

سرهنگ قرنی از افسرانی بود که در کودتای ۲۸ مردادماه ۱۳۳۲ شرکت کرد و سپس به علت اعتماد فوق‌العاده آمریکایی‌ها به او با درجه سرلشگری رئیس رکن دو ستاد ارتش شد. در آن زمان ساواک وجود نداشت و شهربانی هم از نظر اطلاعات فوق‌العاده ضعیف بود. در این شرایط رئیس رکن دو ستاد ارتش مهم‌ترین مقام اطلاعاتی کشور به‌شمار می‌رفت و از نظر اطلاعات نظامی و حتّی غیرنظامی یکه‌تاز میدان بود.

آمریکایی‌ها همانطور که فرمانداری نظامی تهران و سپس ساواک را به «تیمور بختیار» سپردند، طبق روحیه خود، رکن دو را نیز به دست فردی سپردند که فوق‌العاده جسور و آماده قمار با زندگی، با هوش و اهل ایجاد باند در ارتش و غیر ارتش برای وصول به هدف بود. تماس با «بختیار» و تأثیرات او نیز به این روحیّات مزید می‌شد و «قرنی» را برای ریسک بزرگ زندگیش مستعدتر می‌ساخت.

پس از کشف ماجرا، مشخص شد که قرنی مشغول بررسی طرح یک کودتای نظامی بوده که «محمدرضا» را برکنار کند و یک حکومت نظامی را سر کار بیاورد. این طرح از مدت‌ها قبل به‌طور کاملا سری تهیه می‌شد و با توجّه به شغل «قرنی» استتار آن آسان بود. «قرنی» موفق شده بود که موافقت آمریکایی‌ها را به خود جلب کند. این طرح توسط سفارت آمریکا در تهران هدایت نمی‌شد، بلکه ایستگاه «سیا» در آتن در جریان آن بود. افرادی که مستقیما در جریان طرح بودند، عده اندکی بودند «قرنی»، چند افسر مورد اعتماد «قرنی» و «اسفندیار بزرگمهر» یک غیرنظامی که مدتی رئیس اداره تبلیغات همان سازمانی که بعدا به وزارت اطلاعات و جهانگردی تبدیل شد، واسطه بین قرنی، آتن و بزرگمهر بود که مسافرت‌های متعددی بین تهران و آتن انجام داد.

جریان به اطلاع محمدرضا رسید و با ترتیب دقیقی چنان عمل شد که قرنی از ماوقع مطلع نشود. بزرگمهر در یکی از دفعاتی که از آتن مراجعت می‌کرد، در فرودگاه دستگیر شد و به‌نحوی عمل شد که دستگیری او مخفی بماند. با استناد به مدارکی که انگلیسی‌ها در اختیار گذارده بودند، بزرگمهر اعتراف کرد و اسامی اعضای شبکه را در اختیار گذارد. قرنی و سایر افراد دستگیر شدند اما محمدرضا به خاطر وساطت آمریکایی‌ها برخورد شدید نکرد. قرنی به سه سال زندان محکوم شد که پس از مدتی بخشیده و آزاد شد.»

«شهید سپهبد قرنی»؛ نخستین شهید ترور در تاریخ انقلاب

در مسیر پیوند با روحانیت انقلابی

سیدمحمدولی قرنی پس از گذرانیدن دو سال و ۸ ماه از محکومیت سه ساله‌اش، مورد عفو شاه قرار گرفت و در تاریخ ۸ آبان ۱۳۳۹ آزاد شد اما با اخراج از ارتش اجازه نیافت به محل کارش برگردد. نزدیکی قرنی با روحانیون مذهبی و چهره‌های سیاسی منتقد پهلوی به خصوص روابط او با آیت‌الله سیدمحمود طالقانی باعث شد بار دیگر در پنجم بهمن ۱۳۴۲ دستگیر و به ۹ ماه زندان در زندان‌های قزل حصار و قصر محکوم شود.

دوره محکومیت قرنی در پاییز ۱۳۴۳ پایان یافت. این شهید والامقام بعد از اینکه از زندان آزاد شد و با علل لو رفتن عملیات آشنا شد، تغییر موضع داد و با نزدیک شدن به افرادی نظیر آیت‌الله طالقانی (ره) و آیت‌الله میلانی (ره) به فردی مذهبی و انقلابی تبدیل شد و به اذعان مقامات ارتشی که در کاخ سلطنتی شاه مشغول بودند، قرنی به دیواری برابر اقدامات رژیم پهلوی تبدیل شد. قرنی در این برهه نیز به سه سال حبس محکوم شد.

تحت کنترل و شنود ۲۴ ساعته ساواک

با آزادی از زندان همچنان تحت نظر ماموران سازمان اطلاعات و امنیت کشور-ساواک - قرار گرفت و از کشور ممنوع‌الخروج شد. او پس از آزادی از زندان تا پایان حکومت پهلوی تحت نظر ساواک بود. عملیات ساواک شامل شنود ۲۴ ساعته تلفنی، سانسور مکاتبات و کنترل منزل قرنی بود.

«شهید سپهبد قرنی»؛ نخستین شهید ترور در تاریخ انقلاب

اولین رئیس ستاد ارتش «جمهوری اسلامی ایران»

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) در ۲۲ بهمن‌ماه سال ۱۳۵۷ سرلشکر قرنی با حکم رهبر کبیر انقلاب و بنیان‌گذار نظام جمهوری اسلامی، به‌عنوان اولین رئیس ستاد مشترک ارتش انتخاب شد. اما عمده فعالیت قرنی در ارتش بود و اولین چالش آن‌ها، ناآرامی‌هایی بود که بعد از انقلاب در کردستان به‌وجود آمد که ارتش با درایتی که داشت، توانست اوضاع کردستان را کنترل کند.

همزمان با اقدامات ارتش در سراسر کشور، سازمان مجاهدین خلق و منافقین در پی تضعیف ارتش و به نوعی، نامناسب جلوه دادن چهره این نیروی انقلابی بین مردم برآمدند و همین موضوع منجر شد تا گروه‌های مخالف نظام به فکر از میان برداشتن سپهبد قرنی بیافتند.

روایت شهادت به‌دست تروریست‌های گروه «فرقان»

روایت محسن شجاعی، راننده و محافظ سپهبد قرنی که تنها شاهد ماجرا بوده، از نحوه ترور ایشان توسط اعضای گروه فرقان در کتاب «مرزبان؛ زندگی‌نامه شهید قرنی» اینگونه آمده است: «یک روز متوجه شدم یک گروه نقاش به خانه ایشان آمده تا جاهایی از منزل را رنگ کند. به نقاش گفتم شما که دارید اینجا کار می‌کنید، مواظب باشید که یک‌وقت در حیاط را باز نکنید. کُلتم کنارم بود و لب حوض نشسته بودم. یکی از نقاش‌ها روی نردبان بود و دیگری هم داشت نقاشی می‌کرد. یک پسربچه هم همراه‌شان بود که سطل‌ها را تمیز می‌کرد.

سپهبد قرنی یک سینی چای آورد. گفتم این‌ها که بالا نشسته‌اند، مدام دارند ما را کنترل می‌کنند؛ منظورم کسانی بودند که از بالکن یکی از اتاق‌های هتل واقع در روبه‌روی خانه مشرف بودند.

قرنی گفت: تو چقدر به این‌ها گیر می‌دهی. حدود ساعت ۹ صبح بود، همین‌طور که داشتیم چای می‌خوردیم در خانه را زدند، تا من بلند شوم که در را باز کنم، پسربچه‌ای که کمک نقاش‌ها بود، بی‌اختیار دوید و در را باز کرد. تا من بیرون برسم، یکی از فرقانی‌ها، اسلحه کلاشینکف را زیر گلویم گذاشت. کُلتم که کالیبر ۴۵ داشت را از من گرفت و با ضربه‌ای خشابش را بیرون پراند و خشاب را گوشه باغچه انداخت و کُلتم را پرتاب کرد طرف دیگر حیاط.

مهاجمان مرا هُل دادند و به رویم رگبار بستند، من هم اشهدم را خواندم و به دیوار چسبیدم. فقط مدام می‌گفتم تو را به خدا به تیمسار کاری نداشته باشید، آدم خوب و خیرخواهی است. گفتند ساکت شو حرف نزن و بعد داخل خانه دویدند. دو تیر شلیک کردند و سوار موتور شدند و به سرعت از محل رفتند. دو گلوله به سینه و پای قرنی اصابت کرده بود. پیکر وی با وانتی به بخش جراحی بیمارستان مهر منتقل شد، اما سرلشکر قرنی چند لحظه بعد از انتقال به بخش جراحی درگذشت.» عامل ترور این شهید، «حمید نیکنام» از اعضای گروه فرقان بود.

«شهید سپهبد قرنی»؛ نخستین شهید ترور در تاریخ انقلاب

شهیدی که محل دفنش را امام تعیین کرد

سرهنگ زمانی از امرای ارتش درباره شهید قرنی گفته است: «می‌دانید که حضرت امام خمینی (ره) از هیچکس بی‌جهت تعریف نکرده‌اند، تنها کسی را که نزدیک ۱۰ بار از او تعریف کرده‌اند، تیمسار قرنی بوده است. وقتی به شهادت رسید و پیکر او را به بهشت زهرا (س) می‌بردند که دفنش کنند، من همه کاره مراسم بودم. امام (ره) به یکی از مقامات روحانی می‌فرمایند او را یک راست به قم ببرید و در صحن حضرت معصومه (س) در کنار آیت‌الله حائری یزدی (ره) دفن کنید.»

محبوب امام بودن جرم کمی برای قرنی نبود. اولین شهید ترور در تاریخ جمهوری اسلامی باید هم بدلیل همین مورد اعتماد و اعتقاد معمار و مقتدای انقلاب بودن، هدف تیر اولین گروهک تروریستی ضد انقلاب قرار می‌گرفت و اولین شهید ارتش اسلام و ایران می‌شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha