کد خبر 99663
۳۰ دی ۱۳۹۱ - ۰۰:۰۰

شهید جهان آرا: بگویید برخرمشهر چه گذشت

«تو را به خدا بروید. ما که دستمان به امام نمی رسد. شما بروید صحبت کنید. بروید هر چه هست بگویید شاید نگذارند با امام حرف بزنید. اگر نشد، بروید توی مجلس حرف بزنید به همه بگویید. در نماز جمعه ها و هر جا که شد. شهر به شهر بایستد و بگویید برخرمشهر چه گذشت. بگویید که چه عزیزانی را از دست دادیم»

به گزارش حیات، خواهر "سهام طاقتی" در مورد آخرین روزهای حضور در خرمشهر و چگونگی ترک آن اظهار داشت: «شبها در سنگر می خوابیدیم و سگ ها تا صبح بالای سرمان عوعو می کردند. بیشتر مواقع در سنگرها بودیم. سنگرهایی پر از مارمولک، که اگر یک متر کف آن را می کندیم، به آب می رسیدیم. با وجود مشکلات هر کس وظیفه خود را انجام می داد. دیگر کسی از مرگ نمی ترسید و به آن فکر نمی کرد. چند روز بعد با ورود دشمن، به شهر و با تشدید آتش آنها، خمپاره ای به محل تقسیم خواربار اصابت کرد و همه چیز را به هوا فرستاد. عراقی ها همه جا را زیر آتش خمپاره و توپ گرفته بودند. یک شب اعلام کردند که خواهرها دیگر نباید در شهر بمانند، چون گرفتار عراقی ها می شوند. با شنیدن این خبر به زنی که کنارم ایستاده بود، گفتم: حالا که باید برویم، بهتر است به برادرها خبر بدهیم که این جا مهمات قایم کرده ایم. غنیمت هایی را که بچه ها گرفته بودند، زیر گونی ها پنهان کرده بودیم. مانده بودیم که محل اختفای آنها را به چه کسی بگوییم. برادر «فرخی» هم شهید شده بود. نمی توانستیم به هر کس اعتماد کنیم. حتی بعدها فهمیدم که زنی که کنارم ایستاده بود، جاسوس بوده و با بی سیم به عراقی ها اطلاعات می داده است. شب از خرمشهر رفتیم، ولی نتوانستیم طاقت بیاوریم و صبح، دوباره به خرمشهر برگشتیم. حدود ظهر بود که عراقی ها داشتند می رسیدند. فاصله زیادی با آن ها نداشتیم. هر لحظه احتمال اسارت می رفت. بچه ها موافقت کردند که برویم. قبل از رفتن محل غنایمی را که در کمدها و زیر گونی ها مخفی کرده بودیم، به برادرها گفتیم و از شهر خارج شدیم.» برادر جهان آرا که برای نجات خونین شهر به هر وسیله ای متوسل می شود، به خواهران در حال خروج که دیگر ماندنشان میسر نیست، سفارش می کند: «تو را به خدا بروید. ما که دستمان به امام نمی رسد. شما بروید صحبت کنید. بروید هر چه هست بگویید شاید نگذارند با امام حرف بزنید. اگر نشد، بروید توی مجلس حرف بزنید به همه بگویید. در نماز جمعه ها و هر جا که شد. شهر به شهر بایستد و بگویید برخرمشهر چه گذشت. بگویید که چه عزیزانی را از دست دادیم»

برچسب‌ها