کد خبر 85243
۱۹ شهریور ۱۳۹۰ - ۰۰:۰۰

یادی از شهید صنیع خانی؛ خاطرات کوتاهی از مرد هزار سنگر

یادی از شهید صنیع خانی؛

 خاطرات کوتاهی از مرد هزار سنگر

تهران _ حیات مادر شهید صنیع خانی می گوید،بعد از این که شهید شد به ما گفتند که سید محمد در عملیات والفجر8 و حلبچه شیمیایی شده. اما خودش هیچ وقت به ما نمی گفت تا مبادا ناراحت شویم.مادر شهید:به لطف خدا بچه ها را با اسلام و انقلاب آشنا کردیم. پدرشان زمانی که آنها دو یا سه ساله بودند را با خودش به مسجد می برد.«بعد شهادتش با خبر شدیم که شیمیایی بوده» هر موقع با او صحبت می کردیم می گفت:«خیالتان راحت باشد، مشکلی نیست که شما ناراحت شوید».بعد از این که شهید شد به ما گفتند که سید محمد در عملیات والفجر8 و حلبچه شیمیایی شده. اما خودش هیچ وقت به ما نمی گفت تا مبادا ناراحت شویم.گاهی که به خانه می آمد، بچه ها دست و پاهایش را ماساژ می دادند، صبح ها هم پدرش این کار را انجام می داد تا قدرت حرکت پیدا کند. درد می کشید، اما به ما چیزی نمی گفت.مدام می گفت: سفره شهادت جمع شد و چیزی به ما نرسید و شهادت قسمت ما نشد.هر وقت به مزار برادر شهیدش می رفتیم می گفت: حسن جان! تو از من جلو افتادی و ما در این دنیا گرفتاریم.او هم بالاخره شهید شد. خدا را شکر که به آرزویش رسید. من راضی هستم.این دنیا برای او تنگ بود. ما خوشی و سعادت او را می خواهیم. انشاء الله در آن دنیا خوش باشد.چهل شبانه روز در حرم امام (ره) خدمت کرد. روز آخر وقتی به خانه آمد، گفت:«مزد خدمتم را گرفتم. خواب دیدم امام(ره) به منزل ما تشریف آوردند و به من گفتند: سجاده ای برای نماز خواندن بیانداز، سپس فرمودند: جلو بایست می خواهم به تو اقتدا کنم».پس کسی که امام به او اقتدا کند البته معلوم است خدا از او راضی بوده است.آموزش راننده:به همت سردار صنیع خانی، براساس طرح مشترک سپاه و وزارت بازرگانی حدود 1000 راننده پایه دوم در محل استادیوم آزادی، با گذراندن دوره آموزش فشرده رانندگی خودروهای سنگین، موفق به اخذ گواهینامه رانندگی «پایه یک» شدند.این نیروها در رفع کمبود راننده پایه یکم برای پشتیبانی شرکتهای حمل و نقل وزارت بازرگانی جهت حمل کالاها از مبادی ورودی و کمک به ترابری سپاه در زمان جابجایی امکانات یگانهای رزم در مناطق عملیاتی خیلی موثر بود.پیشبرد اهداف سپاه در جبهه های مختلف، خصوصا در عملیات خیبر نقش به سزایی را به عهده داشتند. شب بی شام: شهید صنیع خانی نقل می کرد: بعد از پایان یافتن یکی از عملیات ها (عموما ترابری یک ماه قبل و یک ماه بعد از هر عملیاتی می باید در جبهه حضور می یافت) عازم تهران بودم. به یاد خانواده در بین راه، از خوردن شام منصرف شدم. حدود ساعت 11 شب به خانه رسیدم. از قضا خانواده هم آن شب شام نخورده بودند. درخواست کردم سفره پهن کنند تا با هم شام بخوریم.اما چیزی در خانه برای خوردن وجود نداشت.آن شب را بدون شام سحر کردیم. حسن ر فتار:او از اخلاق فوق العاده ای برخوردار بود.با هرکس به فراخور حالی خودش رو به رو می شد. با هر قشری به زبان همان قشر صحبت می کرد.با روحانی ، روحانی،با رزمنده، رزمنده، با راننده... بسیار صمیمی و با محبت بود وخداوند متعال او را از اخلاق ممتازی در معاشرت با دیگران بهره مند کرده بود. عملیات پل قطور:اوائل جنگ چون تحریم اقتصادی شده بودیم،خیلی از کشور ها از ترس آمریکا حاضر به مبادلات تجاری با کشور مان نبودند. قرار بود مقداری کالا توسط قطار، از مرز شمال غربی کشور از طریق ترکیه و از راه پل قطور، پل مواصلاتی ایران و ترکیه، وارد کشور شود.عراق براساس اطلاعاتی که از ارسال این محموله به دست آورده بود، پل قطور را با بمباران هوایی منهدم کرد. رادیوهای بیگانه جنگ روانی شدیدی را با انهدام این پل، علیه ایران به راه انداختند.شهید صنیع خانی به همراه مدیران و همکارانش از پل بازدید نمودند و سپس طرح انتقال واگنها را تهیه کردند و با استعانت از خداوند، با نصب ریل بر روی کمر خودروهای قدرتمند تی تان، لوکوموتیو و واگن های حمل اجناس را از کف رودخانه به این سوی مرز انتقال دادند.با اعلام خبر راه اندازی پل قطور توسط جمهوری اسلامی ایران، رادیوهای بیگانه با ناباوری دچار شوک خبری شدند.این عملیات در دوران دفاع مقدس به «عملیات پل قطور» معروف شد. عید و جنگ:با اینکه شهید صنیع خانی اکثراَ در مناطق عملیاتی حضور فعال داشت، اما برای دلگرمی رانندگان و سایر نیروهای فرماندهی ترابری که در جبهه ها حضور داشتند؛ سعی می کرد ایام نوروز خصوصا شب عید را حتما در جبهه و در کنار رزمندگان اسلام، با راننده های ترابری به سر ببرد. توجه به مستمندان: از آنجایی که قلب سردار صنیع خانی مملو از عشق و علاقه به مردم و خصوصا مستمندان بود. او همه ساله با نزدیک شدن ایام نوروز، از طریق بنیاد جانبازان و سایر نهاد های انقلاب اسلامی مقدار زیادی البسه، کفش و آذوقه تهیه می نمود و به صورت بن، میان نیازمندان تقسیم می کرد.به طوری که افراد نیازمند می دانستند همه ساله در ایام روزهای پایانی سال توسط آقا سید محمد؛ خود و خانواده شان کفش و لباس خواهند داشت. منبع: کتاب شمیم شهادت3 ، زندگی نامه 72 تن از شهدای لجستیک سپاه، انتشارات دارالولایت، چاپ اول، 1385معاونت فرهنگی آماد و پشتیبانی نیروی زمینی سپاه پاسداران. پایان پیام

برچسب‌ها