پایگاه خبری حیات - شهین مردانی؛ طی دو دهه گذشته، رقابت ژئوپولیتیک آمریکا و چین در حوزههای اقتصادی، فناورانه و امنیتی، فضای رسانهای غرب را تحت تأثیر قرار داده است. بخشی از رسانههای جریان اصلی آمریکا، تصویری کلیشهای از چین ساختهاند: کشوری مملو از آلودگی، صنایع فرسوده، رشد غیرواقعی، محدودیتهای سیاسی، رکود اقتصادی و شهرهایی که صرفاً با نور نئون زیبا شدهاند اما در عمق، فاقد نوآوریاند. در این روایت، چین یا «غول پوشالی» است یا «کشوری متکی بر کپیکاری».
این تصویر در سالهای اخیر با موج سفر بلاگرهای مستقل غربی شکسته شد. بسیاری از آنها که به دعوت برندهای تجاری یا با هزینه شخصی به چین سفر کردند، از شهرهای بزرگ مانند شانگهای، شنژن، گوانگژو و هانگژو، و نیز از بنادر بزرگ شرق و جنوب چین بازدید کردند. واکنش غالب آنها چیزی جز «شوک» نبود. عباراتی مثل «این چین همان کشوری نیست که به ما نشان داده بودند»، «در آمریکا چنین تکنولوژی یک دهه با ما فاصله دارد»، «جابهجایی بار در این بندر مثل فیلم علمیتخیلی است» و «شهرهای چین از بسیاری از شهرهای اروپا آیندهنگرتر است» در بسیاری از ویدئوها تکرار شد.
این شوک اما منحصر به بلاگرها و شهروندان عادی نبود. روایتهایی که از سفر وزیران و هیأتهای رسمی کشورهای مختلف منتشر شده نیز نشان میدهد بازدیدکنندگان خارجی در مواجهه با بنادر هوشمند چین، جایی که کل عملیات بارگیری، انتقال، ترخیص و مدیریت محوطه توسط رباتها انجام میشود، حیرت خود را پنهان نکردهاند. بنادر هوشمند، کارخانههای تمامرباتیک و طرحهای عظیم زیرساختی، تصویری متفاوت از واقعیت چین ارائه میدهند؛ تصویری که بسیاری از سیاستگذاران غربی را غافلگیر کرده، با وجود این پیشرفتها، رخدادهایی همچون فروریختن پل تازهتأسیس یادآور این نکته است که هیچ قدرتی از خطا و چالش زیرساختی مصون نیست. اکنون با اتکا به دادههای رسمی، گزارشهای میدانی و تحلیلهای معتبر، میتوان تصویری دقیقتر از چرایی و چگونگی این جهش بزرگ در چین ارائه داد.
چینِ زیرساختی؛ واقعیتی مبتنی بر داده و مستندات رسمی
استانداردسازی اتوماسیون بندری؛ جهشی که نظم جهانی لجستیک را تغییر داد
تصویر واقعی زیرساختهای چین تنها با مرور رسمیترین دادهها روشن میشود؛ دادههایی که نه بر مبنای روایتسازی، بلکه بر اساس گزارشهای وزارت ترابری چین و نهادهای بینالمللی منتشر شدهاند. طبق گزارش رسمی وزارت ترابری چین در تاریخ ۱۷ اکتبر ۲۰۲۵، این کشور اکنون صاحب ۶۰ ترمینال کانتینری تمامخودکار است؛ رقمی که نهتنها فراتر از هر کشور دیگری در جهان است، بلکه از برنامهریزی بسیاری از قدرتهای اقتصادی برای افق ۲۰۳۰ نیز عبور کرده است. اتوماسیون بندری در اروپا و آمریکا اغلب در حد پایلوت و پروژههای محدود باقی مانده، اما در چین به استاندارد عملیاتی ملی تبدیل شده است. بندرهای شانگهای، نینگبو–ژوشان و تیانجین با استفاده از سامانههای رباتیک، هدایت خودکار جرثقیلها، و مدیریت هوشمند جریان کانتینر، عملاً الگویی از «بندر نسل چهارم» را به نمایش گذاشتهاند؛ الگویی که بسیاری از کشورها آن را هنوز در حد مطالعه نظری دنبال میکنند.

دیجیتالیسازی گسترده آبراهها؛ تسلط کامل بر شریانهای داخلی
در همین گزارش وزارت ترابری، آمار چشمگیر دیگری به چشم میخورد: شبکه نقشهبرداری دیجیتال آبراههای داخلی چین اکنون بیش از ۱۰ هزار کیلومتر را پوشش میدهد. این عدد به معنای آن است که تقریباً همه شریانهای اصلی حملونقل داخلی زیر نظارت لحظهای سامانههای هوشمند قرار گرفتهاند؛ سامانههایی که جریان کشتیها، تراز آبراهها، مسیرهای کشتیرانی و ترافیک دریایی را در لحظه رصد و مدیریت میکنند. این شبکه هوشمند باعث شده جابهجایی بار در آبراههای چین در هشت ماه نخست سال ۲۰۲۵ به ۶٫۵۶ میلیارد تن برسد؛ رقمی که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل رشد ۳٫۸ درصدی را نشان میدهد. همین دوره زمانی نشان میدهد که بنادر دریایی چین نیز ۱۲ میلیارد تن بار دریایی را جابهجا کردهاند و ظرفیت کانتینری کشور به ۲۳۰ میلیون TEU رسیده؛ ظرفیتی که رشد ۶٫۳ درصدی نسبت به سال گذشته را ثبت کرده است.
چین؛ بزرگترین بازیگر دریایی جهان با فاصلهای چند برابر رقبا
آمارهای منتشر شده توسط People’s Daily در ژانویه ۲۰۲۵ نیز این تصویر را تکمیل میکنند. بر اساس این گزارش، بنادر چین در سال ۲۰۲۴ بیش از ۱۶٫۰۴ میلیارد تن کالا و بیش از ۳۰۰ میلیون TEU کانتینر جابهجا کردهاند؛ عددی که رشد سالانه ۷٫۳ درصدی را در بخش کانتینری تثبیت میکند. اما نمایه قدرت چین زمانی آشکارتر میشود که بُعد بینالمللی را نیز وارد معادله کنیم. مطابق دادههای جهانی، بنادر چین تنها در نیمه نخست سال ۲۰۲۴ توانستهاند ۱۶۱٫۸ میلیون TEU را جابهجا کنند که رشد ۸٫۵ درصدی نسبت به سال قبل محسوب میشود. این روند در بازه ژانویه تا اوت همان سال به ۲۲۰٫۵ میلیون TEU رسیده که رشد ۸٫۲ درصدی را نشان میدهد. چنین رشدی در شرایطی ثبت شده که بسیاری از بنادر جهان تحت فشار رکود تجاری قرار داشتهاند.
در نیمه نخست سال ۲۰۲۵، پنج بندر بزرگ چین—شانگهای، نینگبو–ژوشان، شنژن، چینگدائو و گوانگژو—رقمی معادل ۹۵ میلیون TEU را به تنهایی جابهجا کردهاند؛ عددی که نشان میدهد تنها همین پنج بندر بزرگ چین بهتنهایی معادل کل ظرفیت کانتینری چندین کشور بزرگ اروپایی فعالیت میکنند. بر اساس دادههای منتشرشده توسط مؤسسه RWI/ISL در گزارش اکتبر ۲۰۲۵، اگر رشد بنادر چین در سال ۲۰۲۵ ثبت نمیشد، شاخص جهانی کانتینر افت بسیار شدیدتری پیدا میکرد. این گزارش تأکید میکند که چین عملاً «ستون پایداری تجارت جهانی» در سالهای اخیر بوده و بدون نقش این کشور، بخش مهمی از شبکه حملونقل جهانی با اختلال جدی مواجه میشد.

چین نه یک رقیب، بلکه تعیینکننده استانداردهای جدید جهانی
قرار گرفتن این دادهها در کنار یکدیگر بیانگر این موضوع است که چین نهتنها بزرگترین بازیگر لجستیکی جهان است، بلکه سریعترین رشد زیرساختی، گستردهترین شبکه دیجیتالیسازی آبراهی، و پیشرفتهترین اکوسیستم اتوماسیون بندری جهان را نیز در اختیار دارد. واقعیت آن است که امروز زیرساختهای چین در حوزه حملونقل، بندرسازی، و مدیریت هوشمند بار، نه یک گزینه در میان چند قدرت رقیب، بلکه معیار و استانداردی جدید برای جهان است؛ معیاری که کشورهای غربی در سالهای آینده ناگزیر به تطبیق با آن خواهند بود.
بندرهای هوشمند چین؛ حیرت جهان و فاصله چندبرابری با اروپا و آمریکا
یکی از شاخصترین پروژههایی که مهمانان خارجی را به حیرت وا داشته، توسعه ترمینالهای خودکار چین است. طبق گزارش People’s Daily در آوریل ۲۰۲۵، ترمینال Nansha-IV در بندر گوانگژو نمونهای بیسابقه از اتوماسیون کامل را نشان میدهد. جرثقیلهای غولپیکر مجهز به هوش مصنوعی، خودروهای کاملاً خودران و حسگرهای لیزری در تمامی مسیرها عملیات لحظهای را تحت کنترل دارند و ارتباط ۵G، هماهنگی بیوقفه تمام تجهیزات را تضمین میکند. بر اساس دادههای وزارت ترابری چین، این ترمینال توانسته ۲٫۴ میلیون TEU کانتینر را جابهجا کند که حدود ۳۰ درصد بیشتر از میانگین جهانی است و نشان میدهد تنها یک ترمینال چین ظرفیت عملیاتی بیشتری از بزرگترین بندر اروپا دارد.
در مقایسه، بندر روتردام هلند که پرترافیکترین بندر اروپا محسوب میشود، در سال ۲۰۲۴ تنها ۱۳٫۴ میلیون TEU جابهجا کرد و بندر لسآنجلس آمریکا نیز با ظرفیت ۹٫۲ میلیون TEU، فاصله چشمگیری با استانداردهای عملیاتی چین دارد. این اختلاف نه به دلیل اندازه فیزیکی بلکه به خاطر اتوماسیون، مدیریت هوشمند و بهرهوری عملیاتی است؛ در حالی که میانگین زمان تخلیه و بارگیری هر کانتینر در بندر Nansha-IV به ۲۸ دقیقه رسیده، بنادر پیشرفته اروپا و آمریکا هنوز بین ۳۵ تا ۴۰ دقیقه زمان صرف میکنند. این یعنی بهرهوری عملیاتی در بندرهای هوشمند چین حداقل ۲۵ تا ۳۰ درصد بالاتر از استاندارد جهانی است.
بازدیدکنندگان خارجی، از جمله وزیران و مدیران بندری از کشورهای اروپایی و آسیایی، بارها اعلام کردهاند که چنین سطحی از خودکارسازی و هماهنگی یکپارچه در هیچ بنادر غربی دیده نشده است. فیلمهای رسمی منتشرشده توسط CCTV در مه ۲۰۲۵ نشان میدهد که ردیف بلند رباتها، جرثقیلهای هوشمند و خودروهای خودران، باعث واکنشهایی نظیر «بینظیر»، «غیرقابلباور» و «فوقپیشرفته» شده است.
این نمونه تنها یکی از ۶۰ ترمینال خودکار چین است که تا پایان ۲۰۲۵ فعال خواهند شد و مجموع ظرفیت کانتینری آنها بیش از ۲۳۰ میلیون TEU برآورد شده است؛ رقمی که فاصله چین را با اروپا و آمریکا به شکل واضح و غیرقابل انکار نشان میدهد و تأکید میکند چین امروز نه تنها رقیب، بلکه تعیینکننده استانداردهای نوین لجستیک دریایی جهان است.

مقیاس توسعه چین؛ عاملی که روایتهای غربی را زیر سؤال میبرد
چین کشوری است که مقیاس توسعه آن، صرفنظر از کیفیت یا فناوری، بهتنهایی معیاری تعیینکننده برای سنجش قدرت اقتصادی و زیرساختی این کشور محسوب میشود. طبق دادههای رسمی وزارت ترابری چین، در سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵، بنادر این کشور بیش از ۱۲ تا ۱۶ میلیارد تن بار دریایی و بیش از ۲۳۰ تا ۳۰۰ میلیون TEU کانتینر جابهجا کردهاند. برای مقایسه، بزرگترین بنادر اروپا مانند بندر روتردام هلند و بندر هامبورگ آلمان سالانه بین ۱۰ تا ۲۰ میلیون TEU جابهجا میکنند و بندر لسآنجلس آمریکا حدود ۹٫۲ میلیون TEU ظرفیت عملیاتی دارد. این آمار نشان میدهد تنها یک بندر چینی مانند شانگهای بهتنهایی چند برابر ظرفیت کل مجموعه بنادر اروپایی و آمریکایی عمل میکند و فاصله واقعی چین با کشورهای غربی در بخش لجستیک دریایی را آشکار میسازد.
چین این قدرت لجستیکی را در حوزه شبکه ریلی نیز تکرار کرده است. کشور اکنون بیش از ۴۵ هزار کیلومتر شبکه قطار سریعالسیر دارد و هر ساله بیش از ۳ هزار کیلومتر خطوط جدید به این شبکه اضافه میشود، بر اساس گزارشهای رسمی China Daily در ژانویه ۲۰۲۵. بسیاری از بلاگرها و خبرنگاران آمریکایی که در این قطارها سفر کردهاند، تجربه خود را فراتر از استانداردهای آمریکا و اروپا توصیف کردهاند و سرعت، دقت، تمیزی، ثبات زمانی و کیفیت خدمات را شاخصهای برجسته آن عنوان کردهاند. در مقایسه، ایالات متحده هنوز فاقد شبکه ریلی سریعالسیر واقعی است و پروژههای آزمایشی آن در حد منطقهای باقی مانده است، در حالی که چین با سرعت متوسط ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت در مسیرهای طولانی توانسته حملونقل داخلی را به سطح جهانی ارتقا دهد.
در بخش پلسازی، چین بیشترین تعداد پلهای بزرگ جهان را در اختیار دارد. از پلهای معلق چندکیلومتری گرفته تا پلهای مرتفع و پلهای ترکیبی ریلی و جادهای، این کشور در دهه گذشته رکوردهای جهانی متعددی ثبت کرده است. طبق آمار وزارت راه و ترابری چین، تا پایان سال ۲۰۲۵ بیش از ۱۶ هزار پل بزرگ ساخته شده و سالانه چند صد پل جدید به این مجموعه افزوده میشود. نمونه برجسته آن، پل Danyang–Kunshan Grand Bridge با طول ۱۱۴ کیلومتر، طولانیترین پل ریلی جهان است و امکان عبور قطارهای سریعالسیر با سرعت ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت را فراهم میکند. پلهای معلق و مرتفع دیگر چین، مانند پل Hong Kong–Zhuhai–Macau با طول ۵۵ کیلومتر و پل Yavuz Sultan Selim در استانبول با ارتفاع و ظرفیت مشابه، از نظر عملکرد مقیاس و بهرهوری همچنان فاصله قابل توجهی با پروژههای چینی دارند.
همچنین بهرهوری و زمان اجرای پروژهها در چین به مراتب بالاتر است. دادههای منتشرشده توسط World Bank و World Economic Forum در ۲۰۲۴ نشان میدهد سرعت احداث خطوط ریلی، پلها و بنادر چین به طور متوسط دو تا سه برابر سریعتر از استانداردهای جهانی انجام میشود و این در حالی است که بسیاری از کشورهای پیشرفته با تأخیرهای چندساله و مشکلات مالی روبرو هستند. بهرهوری در ترمینالهای بندری خودکار چین نیز به شکل قابل توجهی بالاتر از اروپا و آمریکا است؛ بر اساس گزارش RWI/ISL در اکتبر ۲۰۲۵، متوسط زمان تخلیه هر کانتینر در ترمینال Nansha-IV به ۲۸ دقیقه رسیده، در حالی که این زمان در بنادر روتردام و لسآنجلس بین ۳۵ تا ۴۰ دقیقه است.
این مقایسهها نشان میدهد مقیاس توسعه چین نه تنها در بعد فیزیکی بلکه در بهرهوری و فناوری نیز فراتر از استانداردهای جهانی عمل میکند. یک بندر، یک پل یا یک شبکه ریلی در چین به تنهایی ظرفیت و عملکرد چندین پروژه اروپایی و آمریکایی را دارد و این واقعیت، روایتهای سنتی غربی مبنی بر عقبماندگی چین در زیرساختها و فناوری را به چالش میکشد. چین امروز نه تنها در حال افزایش حجم و گستردگی زیرساختها است، بلکه در بهرهوری، اتوماسیون و هماهنگی هوشمند نیز پیشرو است و استانداردهای جدید جهانی را تعیین میکند.
ثبات حکمرانی؛ موتور نامرئی توسعه چین
تحلیلگران چه در غرب و چه در شرق، بارها تأکید کردهاند که یکی از عوامل اصلی پیشرفت سریع چین، ثبات ساختاری در حکمرانی است. بر اساس گزارش رسمی World Bank در سال ۲۰۲۴، کشورهایی که تغییرات سیاسی مکرر دارند، پروژههای زیرساختی بزرگ خود را بهطور متوسط ۲۵ تا ۳۰ درصد کندتر از برنامه زمانبندی شده اجرا میکنند. چین اما مسیر متفاوتی را انتخاب کرده؛ مسیر سیاستی پایدار و بلندمدتی که از دهه ۲۰۱۰ تا امروز تغییرات اساسی در جهتگیری پروژههای ملی نداشته است. همین ثبات باعث شده طرحهایی که در کشورهای دیگر چند دهه طول میکشند، در چین در یک چهارم زمان تکمیل شوند.
نمونه بارز آن برنامه توسعه شبکه قطارهای سریعالسیر چین است. این برنامه ۲۰ ساله، بدون تغییرات اساسی در سیاستها و اهداف، امروز چین را به دارنده بزرگترین شبکه ریلی سریعالسیر جهان با بیش از ۴۵ هزار کیلومتر خطوط فعال تبدیل کرده است. هر سال بیش از ۳ هزار کیلومتر خطوط جدید به این شبکه افزوده میشود و قطارها با سرعت متوسط ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت خدمات مسافری ارائه میدهند. برای مقایسه، ایالات متحده هنوز فاقد شبکه ریلی سریعالسیر ملی است و پروژههای آزمایشی آن محدود به چند مسیر کوتاه و با سرعت زیر ۱۵۰ کیلومتر بر ساعت است.
در حوزه بندری نیز ثبات حکمرانی چین تأثیر مستقیم داشته است. از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۵، کشور بهطور مستمر بر توسعه اتوماسیون بندری، دیجیتالیسازی آبراهها، اتصال شبکههای لجستیکی و افزایش ظرفیت کانتینری تمرکز کرده است. طبق دادههای رسمی وزارت ترابری چین، ظرفیت کانتینری بنادر چین در این دوره از ۱۲۰ میلیون TEU به بیش از ۲۳۰ میلیون TEU رسیده و حجم جابهجایی بار دریایی از ۱۰ میلیارد تن به بیش از ۱۵ میلیارد تن افزایش یافته است. این روند بدون وقفه و در قالب شبکهای یکپارچه انجام شده و نشان میدهد زیرساختهای چین پراکنده یا قطرهای نیستند، بلکه سیستماتیک و رو به رشد هستند.
فرهنگ کار؛ نیروی انسانیای که نمیخوابد
عامل دیگر، فرهنگ کار در چین است که بسیاری از بازدیدکنندگان خارجی آن را شاخصی اساسی برای پیشرفت سریع زیرساختی میدانند. بلاگرها و خبرنگاران آمریکایی در ویدئوهای سفر خود گزارش کردهاند که چین شبیه «کارخانهای بزرگ و بیوقفه» است. فروشگاهها، کارخانهها، شرکتهای فناوری و خطوط تولید اغلب بهصورت ۲۴ساعته فعالاند و خدمات عمومی در بسیاری از شهرها تا نیمهشب یا بهطور کامل شبانهروزی ارائه میشود. بر اساس گزارش China Labour Bulletin در ژوئن ۲۰۲۴، بیش از ۶۰ درصد شرکتهای صنعتی در شهرهای بزرگ چین دارای شیفتهای شبانه فعال هستند و این سطح از تعهد کاری یکی از عوامل اصلی افزایش بهرهوری ملی و سرعت اجرای پروژههای زیرساختی است.
حتی چینِ پیشرفته نیز بدون خطا نیست
با وجود این حجم عظیم دستاورد، چین نیز مانند دیگر قدرتهای بزرگ دچار خطاهایی شده است. نمونه بارز آن فرو ریختن یک پل تازهساخت در سال ۲۰۲۴ بود که رسانههای رسمی چین، از جمله Xinhua و People’s Daily، گزارش شفاف و مستندی از آن ارائه دادند. این حادثه نشان داد که حتی کشوری با تجربه گسترده در ساخت پلها و پروژههای عظیم میتواند با مشکلات مهندسی، مدیریتی یا نظارتی روبهرو شود. وزارتخانههای مربوطه بلافاصله دستور بازبینی کیفیت ساختوساز، استانداردهای نظارتی و روندهای کنترل پروژه را صادر کردند و این حادثه در داخل چین بهعنوان هشداری برای ارتقای استانداردها و افزایش دقت در پروژههای بعدی مورد استفاده قرار گرفت.

چرا غرب این پیشرفتها را نمیدید؟
پاسخ این پرسش چندلایه است. نخست اینکه رقابت میان چین و آمریکا باعث شده رسانههای غربی بیش از آنکه بر نقاط قوت چین تمرکز کنند، ضعفها و مشکلات آن را برجسته کنند. دوم، حجم کم سفرهای میدانی رسانههای غربی به مناطق پیشرفته چین باعث شده تصویر آنها عمدتاً مبتنی بر کلیشهها و اطلاعات قدیمی باشد. سوم، بسیاری از دستاوردهای چین در حوزههایی انجام شده است که کمتر در رسانههای غربی پوشش داده میشوند؛ حوزههایی مانند اتوماسیون بندری، شبکه ریلی داخلی، هوش مصنوعی صنعتی، شهرهای هوشمند و مقیاس عظیم زیرساختها. برای نمونه، تا پایان سال ۲۰۲۵، چین ۶۰ ترمینال بندری خودکار و بیش از ۱۰ هزار کیلومتر شبکه آبراه هوشمند داخلی فعال میکند که بیش از ۷۰ درصد جریان لجستیکی داخلی را مدیریت میکنند؛ دستاوردهایی که رسانههای غربی به ندرت به آنها پرداختهاند.
چین؛ واقعیتی بزرگتر از روایتها
چین امروز ترکیبی از دستاوردهای زیرساختی بیسابقه، فناوریهای هوشمند، ثبات حکمرانی و فرهنگ کاری سختکوش است که آن را به یکی از مهمترین بازیگران اقتصاد جهانی تبدیل کرده است. دادهها و آمارهای رسمی نشان میدهند ظرفیت بنادر، شبکه ریلی و پلهای چین به مراتب فراتر از استانداردهای جهانی و رقبای غربی است. با این حال، مانند هر قدرت بزرگ دیگری، این کشور با چالشها و خطاهایی نیز روبهرو بوده که پژوهشگران و رسانهها از آن غافل نبودهاند. موج شگفتی بلاگرهای غربی، تحلیلگران مستقل و مقامات خارجی در بازدید از چین نشان میدهد شکافی عمیق میان «روایت رسانهای» و «واقعیت میدانی» وجود داشته است؛ شکافی که امروز با مستندات و دادههای رسمی بیش از هر زمان دیگری روشن شده است.
انتهای پیام/
نظر شما