پایگاه خبری حیات - شهین مردانی؛ در روزگاری که جهان با سرعت نور در بستر اینترنت میچرخد، نوجوانان در قلب یک زندگی تمامدیجیتال رشد میکنند؛ زندگیای که در آن گوشی هوشمند و تبلت دیگر فقط ابزار سرگرمی نیست، بلکه «دفترِ کارِ همیشه باز» و دروازهای به جهانی بیپایان از ارتباط، رقابت و نمایش است.
زمانی، عصرها وقت استراحت و بازی در کوچه بود، اما حالا همین ساعتها به اسکرول کردن صفحهها، پاسخ دادن به پیامها و ساختن پستهای تازه در شبکههای اجتماعی میگذرد. در این دنیای همیشهروشن، مرز میان فراغت و فشار از میان رفته است؛ نوجوان دیگر نمیداند کِی باید استراحت کند، چون حتی زمان استراحتش هم پر از اعلان، لایک و گفتوگوست. و دیگر فقط «دانشآموز» یا «فرزند» نیست؛ کاربرِ دائمآنلاین است، تولیدکننده محتواست، همتیمی در بازیهای اینترنتی است و در عین حال، داور و تماشاگر خودش هم هست. هر حرکتش، هر عکسی که میگذارد، هر پیامی که میفرستد، در معرض قضاوت فوری دوستان و دنبالکنندگانش قرار میگیرد.
در جهانی که همهچیز با سرعت سنجیده میشود، آرامش تبدیل به امتیازی کمیاب شده است. نوجوان امروز نهتنها با دوستانش در محله، بلکه با میلیونها کاربر در سراسر جهان مقایسه میشود. در چنین فضای پرهیاهو و متصل، فشار دیدهشدن، اضطرابِ عقب نماندن از جمع و خستگی ذهنی مداوم، بخش ثابتی از روزمرگی او شده است. شبکههای اجتماعی، که قرار بود راهی برای ارتباط باشند، اکنون به میدانی برای رقابت تبدیل شدهاند؛ رقابتی برای بهتر بودن، زیباتر دیده شدن و هرگز جا نماندن. در این میان، آنچه آرامآرام محو میشود، آرامش است؛ همان حس ساده بینیازی از دیده شدن، همان لحظهای که ذهن در سکوت، فارغ از اعلان و هشدار، به خود فرصت فکر کردن میدهد.
عصر دیجیتال برای نوجوانان فقط زمانه پیشرفت نیست؛ زمانه فشارهای نو، هویتهای تازه و بحرانهایی است که آرام و بیصدا در پسِ صفحهنمایشها شکل میگیرد. و حالا، در این گزارش، از دلِ همین زندگی همیشهآنلاین، ردِ پای اضطراب، فشار و بحران آرامش نسل جدید را دنبال میکنیم؛ از مدارس تهران تا کلاسهای جهانی.
آسیبهای روانی نوجوانان در فضای مجازی
فضای مجازی برای نوجوانان، همزمان فرصت و تهدید است. در این بخش به آسیبهای ویژهای میپردازیم که از مطالعات بینالمللی استخراج شده و مرتبط با نوجوانانیاند که ساعتهای طولانی در فضای دیجیتال حضور دارند.
اضطراب، افسردگی، استرس
مطالعهای نشان داده است که نوجوانانی که روزانه ۴ تا ۶ ساعت یا بیشتر صفحهنمایش دارند، نسبت به کسانی که کمتر از دو ساعت دارند، احتمال بیشتری برای تجربه علائم افسردگی، اضطراب، و استرس دارند. برای مثال، در ایالات متحده، نوجوانانی که چهار ساعت یا بیشتر صفحهنمایش دارند، ۲۵.۹ درصد احتمال داشت که علائم افسردگی داشته باشند، در مقایسه با ۹٫۵٪ درصد در نوجوانان با کمتر از چهار ساعت.
آسیبهای وابسته به نوع استفاده
تحلیلها نشان دادهاند که استفاده خاص از شبکههای اجتماعی نه صرفاً «زمان» میتواند مهم باشد. در مطالعهای آمده است که صرف «بیش از سه ساعت» در شبکههای اجتماعی با اختلالات درونیشده (مثل افسردگی، اضطراب) ارتباط دارد، مخصوصاً در دختران.
اختلال خواب و کاهش فعالیت بدنی
افزایش استفاده از صفحهنمایش اغلب با خواب دیرتر، خواب کمتر یا کیفیت پایینتر خواب همراه است. این مسأله از طریق کاهش فرصت استراحت و بازسازی روانی به شکل مستقیم به سلامت روان آسیب میزند. به علاوه، وقتِ زیاد جلوی صفحه ممکن است به کاهش فعالیت بدنی منجر شود، که خود عاملی برای اختلال روانی است.
احساس انزوا و کاهش کیفیت رابطههای اجتماعی واقعی
گرچه فضای دیجیتال امکان اتصال فراهم میکند، اما ارتباطات سریع و سطحی گاهی جایگزین تعاملات عمیقتر انسانی نمیشوند. همچنین برخی نوجوانان گزارش میدهند که پس از استفاده زیاد از شبکهها احساس ترکشدگی یا فشار اجتماعی میکنند.
بازیهای آنلاین و فشارهای ویژه
بازیهای آنلاین در مواردی که به شکل رقابتی، چندنفره، و دارای طراحی اعتیادآور باشند فشارهایی مانند: «باید همیشه فعال باشم»، «نباید تیم را تنها بگذارم»، «اگر نباشم عقب میافتم»، «دنبال لول بالا بودن هستم» را ایجاد میکنند. طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت، 34 درصد نوجوانان هر روز بازیهای دیجیتال انجام میدهند و حدود ۲۲ درصد از روزهایی که بازی میکنند، حداقل ۴ ساعت صرف بازی شده است. نوجوانانی که در بازی غرق میشوند ممکن است خوابشان عقب بیفتد، ممکن است تغذیهشان مختل شود و در حالت ایدهآل تعاملات واقعیشان کاهش یابد.
آزار آنلاین و تهدیدهای روانی
فضای مجازی نوجوان را در معرض اشکال جدیدی از آزار مانند Cyberbullying (آزار سایبری)، انتشار سریع شایعات، مقایسه بیوقفه با تصویرِ ایدهآل دیگران، و مشاهده محتوای نامناسب قرار میدهد. این موارد میتوانند به شکل مستقیم یا غیرمستقیم باعث کاهش عزت نفس، افزایش اضطراب و حتی خودآزاری شوند.
تصور کنید نوجوانی که شبها تا ۲ بامداد آنلاین است؛ صبح دیر بیدار میشود، چند بار کلاس را از دست میدهد، در گروه بازیهای آنلاین شرکت میکند چون تیمش «بدون او» نمیخواهد شروع کند، و پس از چند هفته خودش احساس میکند که خسته، حواسپرت است. در کنار آن، در شبکه اجتماعی پستی میبیند که همه دوستانش در مهمانی هستند و او نیست؛ سپس احساس میکند از حلقه اجتماعی خارج شده است. تمامی اینها مجموعاً فشار روانی ایجاد میکند که اگر مدیریت نشود، ممکن است منجر به اختلالات جدیتر شود.
ایران در آیینه جهان؛ نشانههای یک بحران خاموش
«مدرسهها زیر سایه نوتیفیکیشن»
در مدارس، دیگر سکوت زنگ تفریح به صدای خنده و بازی نمیماند؛ موبایلها جای توپ و طناب را گرفتهاند. در گزارش میدانی از چند دبیرستان تهران و تبریز، بیشتر دانشآموزان گفتهاند که میانگین استفاده روزانهشان از تلفن همراه بیش از پنج ساعت است؛ بخش عمدهاش در شبکههایی مانند اینستاگرام، تیکتاک و بازیهای آنلاین. یکی از معلمان دبیرستان در منطقه ۲ تهران میگوید: «نوجوانان ما دیگر نمیتوانند چند دقیقه بیتماس با گوشی بمانند. اگر گوشیشان را بگیری، انگار بخشی از هویتشان را گرفتهای.» نتیجه این عادت، چیزی فراتر از اتلاف وقت است؛ افت تمرکز در کلاس، خوابآلودگی مزمن، اضطراب دیدهنشدن و ناتوانی در گفتوگوهای چهرهبهچهره.
«والدین نگران، اما بیابزار»
خانوادهها نخستین قربانیان ناآگاهی از خطرات دیجیتالاند. والدینی که از آسیبها خبر دارند نیز نمیدانند چگونه باید فرزندشان را از این چرخه خارج کنند. در گفتوگو با والدین دانشآموزان تهرانی، بسیاری گفتهاند که توان کنترل زمان استفاده از گوشی را ندارند، چون خودشان نیز درگیر همان عادت شدهاند. یک مادر ۴۲ ساله از تبریز میگوید: «وقتی از پسرم میخواهم گوشی را کنار بگذارد، میگوید خودت هم همیشه با گوشیای! نمیدانم چه جوابی بدهم.»
کارشناسان معتقدند بدون آموزش خانواده، هیچ طرح مدرسهای مؤثر نخواهد بود. در واقع، خانواده و مدرسه باید همزمان در مسیر «سواد رسانهای و بهداشت روان دیجیتال» حرکت کنند.
«طرحهای نیمهتمام؛ از آموزش مجازی تا مشاوره فراموششده»
پس از دوران کرونا، چند طرح برای تقویت سلامت روان دانشآموزان مطرح شد؛ از جمله «طرح غربالگری سلامت روان» و «طرح پایش فضای مجازی در مدارس»؛ اما بسیاری از این طرحها بهدلیل کمبود نیرو، بودجه یا نبود هماهنگی میان نهادها نیمهتمام ماندهاند. بر اساس بررسی صورت گرفته توسط رسانهها از اسناد داخلی وزارت آموزشوپرورش، از میان ۱۵۰۰ مشاور مدرسه در کشور، بیش از نیمی از آنها آموزش تخصصی درباره «اختلالات ناشی از استفاده افراطی از رسانه» ندیدهاند. در نتیجه، بخش زیادی از مشکلات رفتاری و اضطرابی دانشآموزان تشخیص داده نمیشود. یک مشاور مدرسه در کرج میگوید: «بچههایی داریم که ساعت سه صبح بیدارند چون در تورنمنت آنلاین بازی میکنند، اما صبح در کلاس نمیتوانند چشم باز کنند. ما آموزش ندیدهایم که چطور باید به این موارد رسیدگی کنیم.»
«مقایسه با جهان؛ عقبماندگی در آگاهی، نه در آسیب»
اگرچه وضعیت کشور در شاخصهای دیجیتال مشابه کشورهای دیگر است، اما تفاوت در نحوه برخورد و پیشگیری است. کشورهایی مانند استرالیا یا فرانسه از سالها قبل، آموزش «سواد دیجیتال» را در مدارس آغاز کردهاند. در حالیکه در ایران، چنین آموزشهایی یا وجود ندارد یا صرفاً در قالب سخنرانی کوتاه برگزار میشود. به گفته یکی از پژوهشگران حوزه جامعه و رسانه: «ما در استفاده از فناوری، سرعت گرفتیم؛ اما در تربیت دیجیتال، جا ماندیم. نوجوان ایرانی یاد گرفته با گوشی کار کند، اما هنوز یاد نگرفته با خودش ارتباط داشته باشد.»
«نوجوان ایرانی میان دو جهان»
شاید بتوان گفت نوجوان ایرانی امروز در دو جهان زندگی میکند؛ جهانی واقعی که در آن با فشار تحصیلی و عدم تخلیه هیجانات روبهروست، و جهانی مجازی که در آن میتواند در ظاهر آزادانه و بدون دردسر تخلیه هیجانی کند اما این دو جهان بهجای آنکه مکمل باشند، اغلب در تضادند. وقتی واقعیت نتواند نیازهای هیجانی نوجوان را پاسخ دهد، او به جهان دوم پناه میبرد؛ جایی که هر لایک، حکم یک تأیید موقتی دارد. ایران، مانند بسیاری از کشورها، درگیر نسل تازهای از چالشهای روانی است که با اینترنت، گوشی و شبکههای اجتماعی پیوند خورده است. اما تفاوت در اینجاست که بسیاری از کشورها با آموزش، گفتوگو و سیاستگذاری هوشمندانه به استقبال بحران رفتهاند، در حالیکه در کشور ما بحران در سکوت رشد کرده است. در نبود نظام آموزشی جامع برای «سلامت روان دیجیتال»، مدارس، خانوادهها و نوجوانان به تنهایی در برابر این موج ایستادهاند؛ موجی که اگر مهار نشود، آینده یک نسل را با خود خواهد برد.

وضعیت جهانی و تجربه کشورها
«جهانی که نوجوانانش در سکوت خستهاند»
مسئله سلامت روان نوجوانان در فضای دیجیتال، محدود به ایران نیست. در بسیاری از کشورها، خانوادهها و نهادهای آموزشی با همین چالش روبهرو هستند؛ چالشی که مرز جغرافیا نمیشناسد. سازمان جهانی بهداشت (WHO) در گزارش سال ۲۰۲۴ اعلام کرد: «افسردگی، اضطراب و اختلالات خواب در میان نوجوانان، در ده سال اخیر بیش از ۴۰ درصد افزایش یافته است.» علت اصلی این رشد، به گفته سازمان، «افزایش زمان استفاده از رسانههای دیجیتال، کاهش تعاملات واقعی و مقایسه دائمی در شبکههای اجتماعی» عنوان شده است.
بر اساس دادههای رسمی این سازمان، از هر هفت نوجوان در جهان، یک نفر با نوعی اختلال روانی زندگی میکند. سازمان جهانی بهداشت در سالهای اخیر هشدار داده که افزایش مصرف رسانههای دیجیتال، بهویژه شبکههای اجتماعی و بازیهای آنلاین، یکی از مهمترین عوامل تشدید اضطراب و افسردگی در این گروه سنی است. در کشورهای توسعهیافته مانند ایالات متحده، نوجوانان بهطور متوسط روزانه ۴ ساعت و ۸ دقیقه در شبکههای اجتماعی وقت میگذرانند. نظرسنجی گالوپ نیز تأیید میکند که ۵۱ درصد نوجوانان آمریکایی حداقل چهار ساعت در روز در شبکههای اجتماعی هستند. این میزان در برخی کشورهای اروپایی و آسیایی نیز تفاوت چندانی ندارد.
در گزارش منطقهای WHO درباره اروپا (۲۰۲۴)، آمده است که ۱۲ درصد نوجوانان رفتارهایی از خود نشان میدهند که «استفاده مشکلساز از بازیهای دیجیتال» تلقی میشود؛ یعنی زمانی که بازی به حدی میرسد که زندگی روزمره، خواب، یا روابط خانوادگی را مختل میکند. حدود ۲۲ درصد از نوجوانان گزارش کردهاند که در روزهایی که بازی میکنند، بیش از ۴ ساعت را صرف بازی میکنند.
در همین گزارش تأکید شده که افزایش زمان صفحهنمایش با کاهش خواب، کاهش فعالیت بدنی و ضعف عملکرد تحصیلی ارتباط مستقیم دارد. سازمان جهانی بهداشت توصیه کرده است که نوجوانان حداکثر ۲ ساعت زمان تفریحی دیجیتال در روز داشته باشند، اما در واقعیت، در بیشتر کشورها این عدد بین ۴ تا ۷ ساعت است.
در سراسر جهان، دولتها و نهادهای آموزشی به دنبال راههایی برای بازگرداندن تعادل به زندگی نوجوانان هستند. اما واقعیت این است که فناوری با سرعتی پیش میرود که قوانین، آموزش و آگاهی عمومی هنوز از آن عقب ماندهاند.

«آمریکا؛ بحران خاموش در مدارس»
در آمریکا، موضوع سلامت روان نوجوانان به یکی از جدیترین بحرانهای اجتماعی دهه اخیر تبدیل شده است. طبق گزارش مرکز کنترل و پیشگیری بیماریها (CDC) در سال ۲۰۲۳، بیش از ۴۲ درصد از دانشآموزان دبیرستانی احساس «افسردگی یا ناامیدی مداوم» داشتهاند و از میان آنها، حدود ۲۲ درصد حداقل یک بار در سال گذشته به فکر آسیب به خود افتادهاند. در همین گزارش، ارتباط مستقیمی میان «زمان حضور در فضای مجازی» و «احساس نارضایتی از زندگی» دیده میشود.
بر اساس یافتههای سی دی سی، نوجوانانی که بیش از سه ساعت در روز در شبکههای اجتماعی فعالاند، دو برابر بیشتر از دیگران نشانههای اضطراب دارند. دولت آمریکا در سال ۲۰۲۴ برنامهای با عنوان Digital Wellness Act را معرفی کرد که هدفش افزایش آموزش دیجیتال در مدارس و محدود کردن دسترسی شبانه نوجوانان به شبکههای اجتماعی است. در ایالت یوتا، قانونی تصویب شد که شرکتهای فناوری را موظف میکند دسترسی کاربران زیر ۱۸ سال به پلتفرمهای اجتماعی را بین ساعات نیمهشب تا ۶ صبح محدود کنند. همچنین، مدارس در چند ایالت گوشی را هنگام حضور در کلاسها ممنوع کردهاند؛ اقدامی که به گفته کارشناسان، «افزایش تمرکز و کاهش اضطراب» را بهدنبال داشته است.

«ژاپن؛ فناوری زیاد، ارتباط کم»
ژاپن یکی از پیشرفتهترین کشورهای دیجیتال جهان است، اما پشت این پیشرفت، بحران تنهایی و انزوا در نسل نوجوان پنهان شده است. در سالهای اخیر، واژهی هیکیکوموری (Hikikomori) – به معنای «کنارهگیری از جامعه» درباره نوجوانانی به کار میرود که ماهها از خانه بیرون نمیروند و ارتباطشان فقط از طریق اینترنت است.
وزارت آموزش ژاپن گزارش داده که در سال ۲۰۲۳ بیش از ۲۴۴ هزار دانشآموز به دلیل اضطراب یا انزوا، از مدرسه بازماندهاند؛ رقمی بیسابقه در تاریخ این کشور. برای مقابله با این بحران، دولت ژاپن برنامهای ملی با عنوان School Mind Project راهاندازی کرده که شامل کلاسهای آموزش سلامت روان، گفتوگوی گروهی در مدارس و محدودیت ساعات آنلاین برای دانشآموزان است. به همین دلیل در ژاپن، مدارس از مقطع ابتدایی موظف شدهاند واحدی با عنوان «زندگی متعادل در دنیای دیجیتال» تدریس کنند. این آموزشها شامل مدیریت هیجانات، تفکیک فضای واقعی از مجازی و آموزش نحوه حفظ روابط انسانی در دنیای تکنولوژیک است. در کنار آن، شرکتهای فناوری ژاپنی با دولت همکاری میکنند تا الگوریتمهایی طراحی کنند که زمان استفاده نوجوانان از اپلیکیشنها را بهصورت خودکار محدود کند.
یکی از معلمان در توکیو میگوید: «بچهها از گفتوگو چهرهبهچهره میترسند. راحتترند که پیام بفرستند تا حرف بزنند. این ترس از تماس واقعی، مهمترین چالش ماست».

«کرهجنوبی؛ فشار تحصیلی در کنار فشار دیجیتال»
کرهجنوبی بهعنوان یکی از پیشرفتهترین کشورهای دیجیتال جهان، نخستین کشوری بود که اصطلاح «اعتیاد اینترنتی» را در سیاستهای بهداشت ملی خود گنجاند. در کرهجنوبی، که از بالاترین نرخ استفاده از اینترنت در جهان برخوردار است، نوجوانان میان دو فشار گرفتارند: رقابت آموزشی و رقابت دیجیتال. مطالعه مؤسسه Korea Information Society نشان میدهد بیش از ۹۰ درصد نوجوانان کرهای روزانه حداقل چهار ساعت از تلفن همراه استفاده میکنند.
دولت کره در واکنش، پروژهای با نام Digital Detox Camps را اجرا کرده است؛ اردوهایی که نوجوانان در آن چند هفته بدون گوشی، در طبیعت زندگی و مهارتهای ارتباطی واقعی را تمرین میکنند. به گفته مسئولان این طرح، بیش از ۷۰ درصد شرکتکنندگان پس از بازگشت، کاهش اضطراب و بهبود تمرکز را گزارش کردهاند. در سئول، بیش از ۲۵۰ مرکز مشاوره تخصصی برای نوجوانان وابسته به بازیهای آنلاین فعالیت میکنند.
وزارت علوم و فناوری کره همچنین سامانهای راهاندازی کرده که به والدین اجازه میدهد میزان استفاده فرزندشان از بازیها را کنترل و گزارش هفتگی دریافت کنند. طبق آمار دولت کره، در سال ۲۰۲۴ میزان اعتیاد به اینترنت در میان نوجوانان نسبت به سال ۲۰۱۹، ۱۶ درصد کاهش یافته که بخشی از آن را نتیجه آموزشهای هدفمند مدارس میدانند.

«فرانسه؛ قانون محدودیت برای شبکههای اجتماعی»
فرانسه از نخستین کشورهایی است که رسماً برای استفاده نوجوانان از شبکههای اجتماعی محدودیت قانونی وضع کرد. در سال ۲۰۲۳، پارلمان فرانسه لایحهای تصویب کرد که بر اساس آن، کودکان زیر ۱۵ سال فقط با اجازه والدین میتوانند حساب کاربری در پلتفرمهایی چون اینستاگرام و تیکتاک داشته باشند. وزارت بهداشت فرانسه نیز کمپینی با عنوان Pause Digitale (مکث دیجیتال) راه انداخت که نوجوانان را تشویق میکند روزی یک ساعت از تلفن همراه فاصله بگیرند. بر اساس دادههای دولت فرانسه، پس از اجرای این طرح، میانگین زمان استفاده روزانه از شبکههای اجتماعی در میان نوجوانان حدود ۲۵ دقیقه کاهش یافته است.
«استرالیا؛ آموزش از دوران ابتدایی»
در استرالیا، سیاستگذاران از سالها قبل به مسئله سلامت دیجیتال توجه کردهاند. وزارت آموزش این کشور از سال ۲۰۱۹ درس جدیدی با عنوان Digital Citizenship (شهروندی دیجیتال) را در مدارس ابتدایی گنجانده است تا کودکان از همان سالهای اول مدرسه یاد بگیرند چطور با رسانههای اجتماعی رفتار مسئولانه داشته باشند. همچنین برنامهای با عنوان eSafety Kids توسط دفتر ایمنی الکترونیکی استرالیا راهاندازی شده که به نوجوانان و والدین آموزش میدهد چگونه از فضای مجازی بدون اضطراب استفاده کنند. سامانهای برای گزارش محتوای آسیبزا نیز در دسترس نوجوانان قرار دارد که ظرف ۴۸ ساعت رسیدگی میشود.

طبق گزارش سال ۲۰۲۴ شورای سلامت استرالیا، نرخ اضطراب ناشی از فضای مجازی در نوجوانان ۱۵ تا ۱۸ ساله حدود ۱۸ درصد است؛ عددی پایینتر از میانگین کشورهای توسعهیافته. به گفته کارشناسان، این کاهش نتیجه «آموزش زودهنگام و گفتوگوی باز خانوادهها» درباره فضای مجازی است.
«چین؛ ساعتشمار هوشمند برای نوجوانان»
چین در سالهای اخیر به یکی از سختگیرترین کشورها در زمینهی استفاده نوجوانان از فضای دیجیتال تبدیل شده است. دولت این کشور از سال ۲۰۲۳ مقرراتی را به اجرا گذاشت که بر اساس آن، کاربران زیر ۱۸ سال تنها سه ساعت در هفته اجازه بازی آنلاین دارند؛ آن هم فقط در روزهای جمعه، شنبه و یکشنبه. در کنار این قانون، پلتفرمهای اجتماعی چینی مانند Douyin (نسخه چینی تیکتاک) و WeChat نیز موظف شدهاند الگوریتمهایی طراحی کنند که رفتار کاربر نوجوان را رصد کند. اگر استفاده از برنامه از حد مشخصی فراتر رود، پیام هشدار ظاهر میشود و در صورت ادامه، سیستم بهطور خودکار قفل موقت را فعال میکند.
مقامهای پکن میگویند هدف این سیاستها «حفاظت از ذهنهای جوان در برابر فرسودگی دیجیتال» است. در مدارس چین، حتی واحدی آموزشی با عنوان تعادل زندگی دیجیتال تدریس میشود تا دانشآموزان بیاموزند چگونه از شبکهها استفاده کنند، بیآنکه در آن غرق شوند. با وجود انتقادهایی درباره محدود شدن آزادی انتخاب، آمار رسمی وزارت فناوری چین نشان میدهد که در دو سال گذشته میانگین زمان استفاده نوجوانان از گوشیهای هوشمند حدود ۲۸ درصد کاهش یافته است. برخی رسانههای چینی از این روند بهعنوان «بازگشت آرامش به خانههای نوجوانان» یاد کردهاند.

«انگلیس؛ قانون جدید برای محافظت از ذهنهای جوان»
در انگلیس، پس از انتشار گزارشهایی درباره افزایش خودآزاری در نوجوانان بهدلیل الگوریتمهای شبکههای اجتماعی، دولت در سال ۲۰۲۴ قانون Online Safety Act را تصویب کرد. این قانون شرکتهای فناوری را موظف میکند در برابر محتوای مضر برای سلامت روان کودکان مسئولیت قانونی داشته باشند و در صورت تخلف، تا ۱۰ درصد درآمد جهانیشان جریمه شوند. در کنار آن، مدارس انگلیس موظف شدهاند جلسات هفتگی «Digital Reflection» برگزار کنند که در آن دانشآموزان درباره تجربههای خود در فضای مجازی گفتوگو میکنند؛ اقدامی که کارشناسان آن را مؤثرترین ابزار در کاهش اضطراب اجتماعی دانستهاند.

«یونیسف و نهادهای جهانی؛ هشدار درباره نسل همیشهمتصل»
صندوق کودکان سازمان ملل در گزارشی در سال ۲۰۲۳ اعلام کرد که نوجوانان جهان بهطور میانگین روزانه ۴ تا ۶ ساعت در فضای مجازی هستند و یکسوم از آنها «علائم خستگی دیجیتال» را تجربه میکنند. یونیسف از دولتها خواسته تا برنامههایی برای آموزش والدین و معلمان درباره سلامت روان دیجیتال طراحی کنند. همزمان، سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) در پژوهشی گسترده بر ۳۴ کشور عضو تأکید کرده است:
«سلامت روان نوجوانان اکنون عامل اصلی افت عملکرد آموزشی در مدارس جهان است».
سازمان جهانی بهداشت نیز در سال ۲۰۲۴ راهنمای جامعی با عنوان Digital Mental Health Guidelines منتشر کرد که در آن، بر آموزش سواد رسانهای، خواب کافی، فعالیت بدنی و محدودیت زمان استفاده از صفحهنمایش تأکید شده؛ هدف این برنامه، تدوین استانداردهایی برای استفاده ایمن از فضای دیجیتال در مدارس، طراحی کمپینهای آگاهیرسانی و آموزش والدین است.
بررسی وضعیت جهانی نشان میدهد که هیچ کشوری از پیامدهای روانی زندگی دیجیتال در امان نیست. تفاوت کشورها در میزان استفاده نیست، بلکه در نحوه مدیریت و آموزش است. هر جا آموزش و آگاهی زودتر آغاز شده، آسیبها کمتر بوده است. کشورهایی که رویکردی ترکیبی از آموزش، قانونگذاری و مشارکت والدین در پیش گرفتهاند، توانستهاند اثرات منفی فضای دیجیتال بر سلامت روان نوجوانان را کاهش دهند. اما آنچه در همه این کشورها مشترک است، درک خطر و اقدام پیشدستانه است؛ درکی که در بسیاری از کشورها از جمله کشور ما هنوز بهطور جدی نهادینه نشده است.
بحران سلامت روان نوجوانان، دیگر مسئلهای فردی یا خانوادگی نیست؛ یک مسئله جهانی است که از نیویورک تا توکیو، از سئول تا پاریس، نشانههای مشترکی دارد: اضطراب، بیخوابی، خستگی ذهنی و احساس جا ماندن.
چشمانداز آینده
«نسلی میان دو جهان؛ آرامش گمشده در عصر اتصال»
در پایان این مسیر پرهیاهو، یک واقعیت آشکار است: نوجوان امروز در دو جهان زندگی میکند؛ جهانی واقعی با فشار درس، خانواده و آیندهای مبهم؛ و جهانی مجازی که در آن آزادی، هیجان و ارتباط بیوقفه جریان دارد. اما مرز میان این دو جهان چنان باریک شده که گاهی تشخیص واقعیت از مجازی برای او دشوار است. آنچه زمانی ابزار ارتباط بود، حالا به منبع اضطراب تبدیل شده است. هر نوتیفیکیشن میتواند مثل تپش قلبی بیقرار، آرامش ذهن نوجوان را بر هم بزند. پدیدههایی چون «ترس از جا ماندن» (فومو)، مقایسه مداوم با دیگران و نیاز به تأیید آنلاین، آرامآرام در ذهن نسل جدید جا باز کردهاند؛ نسلی که شاید بیشتر از هر زمان دیگری در معرض ارتباط است، اما در عین حال احساس تنهایی عمیقتری دارد.
«آسیب خاموش، بحران آینده»
روانشناسان هشدار میدهند که اگر امروز برای این وضعیت چارهاندیشی نشود، در دهه آینده با نسلی مواجه خواهیم شد که مهارت ارتباط چهرهبهچهره را از دست داده و آرامش ذهنیاش وابسته به اتصال اینترنت است. به گفته یکی از روانپزشکان نوجوانان، «نسل جدید در ظاهر هوشمندتر است، اما ذهنی خستهتر دارد. هرچه بیشتر آنلاین میشوند، کمتر درون خودشان آرامش پیدا میکنند». این بحران در سکوت پیش میرود؛ چون نشانههایش همیشه آشکار نیست. نوجوان افسرده ممکن است همان کسی باشد که در شبکههای اجتماعی شادترین تصاویر را منتشر میکند.
«دنیا چه کرده، ما کجای کاریم؟»
همانطور که در گزارش اشاره شد، کشورهای مختلف از فرانسه و کره تا استرالیا و چین، سالهاست برنامههای گستردهای برای کنترل استفاده نوجوانان از فضای مجازی اجرا کردهاند؛ از قوانین محدودکننده ساعات استفاده گرفته تا آموزش والدین و معلمان. در ایران، هرچند برنامههایی مانند «طرح ملی صیانت از کودکان در فضای مجازی» یا «برنامه ملی آموزش سواد رسانهای» آغاز شدهاند، اما اغلب در سطح بخشنامه باقی ماندهاند. در عمل، هنوز مدرسهها، خانوادهها و حتی رسانهها فاقد آموزش منسجم برای مدیریت سلامت روان دیجیتال هستند.
«راهی به سوی آرامش دیجیتال»
سازمان جهانی بهداشت پیشنهاد کرده کشورها مفهوم تازهای با عنوان Digital Wellbeing (زیستِ سالم دیجیتال) را در سیاستهای آموزشی و سلامت خود بگنجانند. این مفهوم بهجای تمرکز بر محدودیت، بر «تعادل» تأکید دارد؛ تعادل میان استفاده، استراحت، گفتوگو و حضور واقعی در زندگی.
برای رسیدن به چنین تعادلی، سه گام حیاتی وجود دارد:
۱.آموزش مهارتهای رسانهای از دبستان تا دبیرستان، بهعنوان بخشی از دروس رسمی؛
۲. آگاهسازی خانوادهها و تربیت والدین دیجیتالفهم؛
۳. طراحی پلتفرمهای بومی که سلامت روان کاربران نوجوان را در اولویت قرار دهند.
اگر این مسیرها جدی گرفته نشود، هر روز فاصله نسلها بیشتر و گفتوگو میان والد و فرزند دشوارتر میشود.
کلام آخر
نسل نوجوان امروز، نخستین نسلی است که در جهانی کاملاً دیجیتال بزرگ میشود. آنها نه میتوانند از این جهان جدا شوند، نه باید بیپناه در آن رها بمانند. مسئولیت جامعه، آموزشوپرورش، خانواده و رسانهها این است که پلی میان دو جهان بسازند؛ پلی میان واقعیت و مجازی، میان اتصال و آرامش، میان حضور و خلوت. چراکه در نهایت، پرسش اصلی این نیست که «چقدر آنلاین باشیم»، بلکه این است که در میان این اتصال بیپایان، چقدر از خودمان باقی میمانیم؟
انتهای پیام/
نظر شما