پایگاه خبری حیات - شهین مردانی؛ در مرتبهای فراتر از جدال منطقهای، پرونده نوار غزه اکنون به نقطهای محوری در وجدان جمعی جهانی تبدیل شده است؛ جایی که داستانی از اشک، خشم و مقاومت به روایت جمعی ملتها بدل میشود.
در حالی که سانسور و سرکوب جریان آزادی بیان دوست داشتند حقیقت را در سایه نگاه دارند، اما بار آمار بیسابقه کشتهشدگان، بمبارانهای مداوم، محاصره انسانی و عکسهای لحظه به لحظه از گلولهباران کودکان و زنان فلسطینی، در مقابل دیدگانِ همگان قرار گرفته است. واقعیتی که دیگر امکان پنهانسازی ندارد.
از دهها کشور منطقه تا اتحادیه اروپا، از ملتهای آسیایی و آفریقایی تا قاره آمریکا، صداها در هم ترکیب میشوند: «فلسطین مسئله جهان است». از راهپیمایی میلیونی در رم و مادرید تا تجمعهای پرشور در هنگآنگ، بوئنوسآیرس و قاهره، نگاه انساندوستانه و عدالتخواه به این بحران گره خورده است.
همچنین در جبهه دیپلماتیک، نشستهای عالی و مجامع جهانی مکرراً رژیم صهیونیستی را به چالش کشیدهاند؛ از بیانیه کشورهای ۲۸ تایی علیه «کشتار غیرنظامیان» در غزه تا طرحها برای تحقیق درباره جنایات جنگی. در این میان، نبرد اصلی بر سر چیست؟ آیا صرفاً بازسازی زیرساختها یا پایان بمبارانهاست؟ یا مساله، بنیادیتر از حقوق انسانی، عدالت بینالمللی و مسئولیت جهانی در قبال نسل فلسطینیان است؟ پاسخ به این پرسش، نمودار این گزارش تحلیلی خواهد بود.
اهداف رسمی اسرائیل و واقعیت میدانی
وعدههای بزرگ، واقعیتهای تلخ
پس از عملیات هفتم اکتبر ۲۰۲۳، رژیم صهیونیستی جنگی تمامعیار علیه نوار غزه آغاز کرد. کابینه بنیامین نتانیاهو با لحنی قاطع، اهداف این حمله را «نابودی کامل حماس»، «آزادسازی تمامی اسرای اسرائیلی»، «پایان تهدید از نوار غزه» و «بازگرداندن امنیت به شهرکهای مرزی» اعلام کرد. نتانیاهو در همان روزهای آغاز جنگ گفت: «این نبرد برای بقای اسرائیل است؛ تا نابودی کامل حماس پیش خواهیم رفت.» نتانیاهو بارها بر این جمله تأکید کرد: «برتری نظامی بر حماس هدف عالی این جنگ است.»
در کنار این اهداف رسمی، بخشی از مقامات کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی طرحهایی را برای تغییر ژئوپلیتیک غزه دنبال میکردند. بر اساس گزارش منابع عبری، تلآویو بهدنبال ایجاد یک «کریدور امنیتی» در امتداد مرز شرقی غزه بود؛ طرحی که به معنای تقسیم این منطقه و گسترش کنترل نظامی اسرائیل بر آن است. به ظاهر، هدف جلوگیری از حملات موشکی و نفوذ نیروهای مقاومت عنوان میشد، اما در واقع، این اقدام ادامه سیاست دیرینه اشغالگری برای تضعیف دائمی مقاومت فلسطینی بود. اکنون و پس از گذشت ماهها از آغاز این جنگ، واقعیتهای میدانی و گزارشهای رسمی نشان میدهد که هیچیک از اهداف اعلامی نتانیاهو محقق نشده و آنچه قرار بود «پیروزی» نام گیرد، به شکستی چندوجهی و بحران سیاسی و اخلاقی برای رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.
نابودی حماس؛ آرزویی که به کابوس بدل شد
اصلیترین هدف اعلامشده، نابودی کامل حماس بود. اما پس از ماهها بمباران و عملیات زمینی، ساختار نظامی و تشکیلاتی این جنبش همچنان پابرجاست. گزارشهای اطلاعاتی رسانههای عبری و غربی تأیید میکند که بسیاری از رهبران حماس همچنان در داخل غزه فعالاند و توانستهاند ارتباطات و خطوط مقاومت را حفظ کنند. ارتش رژیم صهیونیستی چندین بار از «پاکسازی کامل غزه» سخن گفت، اما مقاومت هر بار از مناطق جدیدی سربرآورد و نشان داد که توانسته در برابر ارتش تا دندان مسلح تلآویو، جنگی فرسایشی و چریکی بهراه اندازد. تحلیلگران نظامی اعتراف کردهاند که ارتش اسرائیل اگرچه توانست خانهها را ویران کند، اما نتوانست اراده مقاومت را در هم بشکند. به بیان دیگر، اسرائیل در میدانی پیروز شد که هدفش تخریب بود، اما در میدانی که هدفش اراده بود، شکست خورد.

آزادی اسرا؛ از شعار تا فاجعه انسانی
یکی دیگر از اهدافی که نتانیاهو با تأکید بسیار مطرح کرد، آزادی تمامی اسرای اسرائیلی بود. اما پس از ماهها عملیات و چند مرحله تبادل محدود اسرا، تنها بخشی از اسرا آزاد شدند و دهها نفر همچنان در اسارت هستند. گزارشهای منتشرشده از رسانههای اسرائیلی از جمله «هاآرتص» نشان میدهد که تعدادی از اسرا در جریان بمبارانهای ارتش اسرائیل کشته شدهاند؛ مسئلهای که خشم و اعتراض گسترده خانوادههای آنها را در داخل اسرائیل برانگیخته است. این خانوادهها بارها در تلآویو و قدس تظاهرات کرده و نتانیاهو را مسئول مستقیم مرگ عزیزانشان دانستهاند. روزنامه «هاآرتص» در گزارشی نوشت: «برای نخستینبار در تاریخ اسرائیل، خانوادههای نظامیان علیه دولت خود شعار میدهند؛ جنگی که قرار بود آنان را نجات دهد، آنان را قربانی کرد.»
امنیت شهرکها؛ وعدهای که فرو ریخت
امنیت، شعار کلیدی نتانیاهو در آغاز جنگ بود. وی وعده داد که پس از پایان عملیات، شهرکنشینان جنوبی و شمالی در آرامش خواهند زیست و تهدیدها برای همیشه پایان مییابد. اما اکنون، واقعیت چیز دیگری است. هزاران شهرکنشین هنوز به خانههای خود بازنگشتهاند و بسیاری از مناطق مرزی همچنان خالی از سکنه است. در شمال، درگیریهای روزانه با حزبالله لبنان ادامه دارد و بیش از ۸۰ هزار اسرائیلی مجبور به ترک منازل خود در شهرکهای مرزی شدهاند. در جنوب نیز، تهدید موشکها و حملات پراکنده ادامه دارد و دولت تلآویو عملاً نتوانسته امنیت را بازگرداند. در نتیجه، جنگی که با هدف «احیای بازدارندگی» آغاز شد، به تضعیف بیسابقه امنیت داخلی اسرائیل ختم شد.
بازدارندگی منطقهای؛ فروپاشی هیمنه نظامی
نتانیاهو بارها تأکید کرده بود که جنگ غزه، قدرت بازدارندگی اسرائیل را احیا خواهد کرد و دشمنان منطقهای را مرعوب میسازد. اما گزارشهای تحلیلی اندیشکدههای غربی از جمله «چتمهاوس» و «شورای آتلانتیک» نشان میدهد که این هدف نیز به نتیجهای معکوس منتهی شده است. توانایی مقاومت در ادامه جنگ فرسایشی، استفاده از تونلها، پهپادها و عملیاتهای دقیق در عمق غزه، تصویر جدیدی از موازنه قدرت ایجاد کرده است. به گفته تحلیلگران، رژیم صهیونیستی امروز نه تنها در برابر غزه، بلکه در برابر افکار عمومی جهان، بازدارندگی خود را از دست داده است. گادی آیزنکوت، فرمانده سابق ارتش اسرائیل، در گفتوگویی اذعان کرد: «ما توانستیم شهرها را ویران کنیم، اما نتوانستیم اراده دشمن را بشکنیم. این، در تاریخ اسرائیل بیسابقه است.»
هزینه انسانی و سیاسی؛ انزوای تلآویو
جنگ غزه بیش از هر چیز، چهره واقعی اسرائیل را به جهانیان نشان داد. بر اساس گزارشهای نهادهای بینالمللی، بیش از شصتوشش هزار فلسطینی در این جنگ شهید شدند، صدها هزار نفر زخمی و بیش از دو میلیون نفر آواره شدند. بیش از هفتاد درصد زیرساختهای شهری غزه ویران شده و بیمارستانها و مدارس هدف مستقیم قرار گرفتهاند. در مقابل، دستاورد نظامی تلآویو نزدیک به صفر است. در صحنه سیاسی، اسرائیل با موجی از انزوا مواجه شده؛ کشورهای متعددی در اروپا، آفریقا و آمریکای لاتین سیاستهای تلآویو را محکوم کردهاند و حتی برخی دولتهای غربی ازجمله اسپانیا و ایرلند خواستار تحریم تسلیحاتی اسرائیل شدهاند. در داخل اسرائیل نیز بحران سیاسی به اوج رسیده است. شکاف میان ارتش، دولت و جامعه صهیونیستی بیسابقه است و اعتراضات مردمی علیه نتانیاهو هر روز گستردهتر میشود. کابینه وی که با شعار «امنیت و اقتدار» آغاز به کار کرده بود، امروز در آستانه فروپاشی سیاسی قرار گرفته است.
واکنش جهانی؛ وجدان بیدار در برابر سکوت سیاست
خیزش افکار عمومی؛ از نیویورک تا صنعا
جنگ غزه نه تنها فلسطین، بلکه وجدان جهانی را بیدار کرد. از نخستین روزهای بمباران غزه، میلیونها نفر در سراسر جهان به خیابانها آمدند تا در برابر نسلکشی آشکار، صدای اعتراض خود را فریاد کنند. تظاهراتی که در آغاز خودجوش و محلی بود، در مدت کوتاهی به موجی جهانی بدل شد که پایتختهای غربی را درنوردید. بر اساس دادههای رسمی مؤسسهی ACLED، تنها از اکتبر ۲۰۲۳ تا سپتامبر ۲۰۲۵ بیش از ۵۰ هزار تظاهرات مرتبط با فلسطین در سراسر جهان برگزار شده است؛ رقمی بیسابقه در تاریخ اعتراضات مدنی معاصر. به گفته همان گزارش، تنها در ایالات متحده بیش از ۱۲ هزار راهپیمایی و تجمع حمایتی از مردم غزه برگزار شده، در حالی که تظاهرات طرفدار اسرائیل از مرز دو هزار و سیصد مورد فراتر نرفته است.
در اروپا نیز، خیابانهای لندن، پاریس، برلین و مادرید صحنهی حضور میلیونی مردم بود. در لندن، بزرگترین تظاهرات ضداسرائیلی تاریخ انگلیس در ۱۱ نوامبر ۲۰۲۳ برگزار شد؛ بیش از ۸۰۰ هزار نفر از میدان پارلمان تا کاخ باکینگهام شعار «فلسطین آزاد» سر دادند. در پاریس، راهپیمایی گستردهای با حضور حدود ۴۰۰ هزار نفر برگزار شد و در آلمان، بیش از ۲۵۰ شهر شاهد تجمعات اعتراضی بودند. در سمت دیگر جهان نیز، موج حمایت از فلسطین پرشورتر بود. در یمن، ترکیه،اندونزی، آفریقای جنوبی و مالزی راهپیماییهای میلیونی برگزار شد. تنها در یمن، طبق آمار مؤسسهی امنیت ملی اسرائیل (INSS)، بیش از ۴۸۶ تظاهرات در حمایت از مردم غزه برگزار شده است.
موضع دولتها؛ شکاف میان مردم و حاکمان
در حالی که افکار عمومی در سراسر جهان علیه اسرائیل به خروش آمده بود، دولتهای غربی در آغاز همچنان از تلآویو حمایت میکردند. اما فشار افکار عمومی و تداوم جنایات، سبب شد بسیاری از این کشورها مواضع خود را تعدیل کنند. در اروپا، پارلمانهای اسپانیا، ایرلند، نروژ و بلژیک رسماً اقدام اسرائیل در غزه را «جنایت جنگی» خواندند. دولت اسپانیا و ایرلند با شجاعت سیاسی اعلام کردند که رژیم صهیونیستی باید از دیوان کیفری بینالمللی (ICC) تحقیق و پیگرد شود. در آمریکای لاتین، بولیوی روابط دیپلماتیک خود را با اسرائیل قطع کرد و شیلی و کلمبیا سفیران خود را از تلآویو فراخواندند. در آفریقای جنوبی، دولت پروندهای رسمی علیه اسرائیل در دیوان بینالمللی دادگستری تنظیم کرد که با استقبال گسترده جهانی روبهرو شد.
در جهان اسلام، از تهران تا جاکارتا، مردم و دولتها همصدا فریاد «القدس لنا» سر دادند. در تهران ما نیز، راهپیمایی میلیونی روز قدس با حضور گسترده مردم و مقامات برگزار شد. در ترکیه، دهها شهر شاهد تجمعات گسترده بود و رئیسجمهور اردوغان رسماً اعلام کرد که «اسرائیل یک رژیم تروریستی است». در مالزی و اندونزی، اجتماعات پرشوری با شعار «تحریم کالاهای صهیونیستی» شکل گرفت و به موجی از بایکوت جهانی شرکتهای حامی اسرائیل انجامید.

رسانهها و نبرد روایتها
یکی از وجوه برجستهی این جنگ، شکست اسرائیل در جنگ روایتها بود. تلاش رسانههای غربی برای سانسور واقعیتهای غزه، در برابر سیل تصاویر مردمی و خبرنگاران مستقل بینتیجه ماند. شبکههای اجتماعی به میدان نبردی تازه تبدیل شد؛ میلیونها تصویر از کودکان شهید و ویرانی غزه، روایت رسمی تلآویو را در هم شکست. گزارش مؤسسه Media Matters نشان میدهد که تنها در بازه نوامبر تا دسامبر ۲۰۲۴، بیش از ۳۵۰ میلیون پست با هشتگهای #GazaUnderAttack و #FreePalestine در پلتفرمهای جهانی منتشر شده است؛ رکوردی که نشان از گسترش بیسابقه آگاهی عمومی دارد. امروز، رسانههای مستقل در غرب با شجاعت بیشتری از واژههایی چون «نسلکشی»، «آپارتاید» و «پاکسازی قومی» برای توصیف اقدامات اسرائیل استفاده میکنند، واژههایی که تا همین چند سال پیش، تابو محسوب میشدند.
تحلیل پیامدها؛ جنگی که موازنه جهان را تغییر داد
جنگ غزه، صرفاً نبردی در یک جغرافیای محدود نبود؛ نقطه عطفی در سیاست جهانی بود. از منظر ژئوپلیتیک، اسرائیل که خود را «قدرت برتر منطقه» میدانست، امروز در موقعیت انفعالی قرار گرفته است. این جنگ باعث شد محور مقاومت در منطقه از نظر سیاسی و میدانی تقویت شود. حزبالله لبنان، انصارالله یمن، حشدالشعبی عراق و گروههای مقاومت فلسطینی نشان دادند که هماهنگی بیسابقهای دارند. این انسجام نه تنها معادلات نظامی، بلکه موازنه سیاسی خاورمیانه را نیز تغییر داد.
از سوی دیگر، افکار عمومی غربی نسبت به سیاستهای دولتهای خود در قبال اسرائیل بدبینتر شدهاند. در آمریکا، نظرسنجی مؤسسه «پیو» نشان داد که بیش از ۶۷ درصد از جوانان زیر ۳۰ سال معتقدند واشنگتن باید ارسال سلاح به اسرائیل را متوقف کند. این تغییر نگرش، تهدیدی بلندمدت برای مشروعیت سیاستهای صهیونیستی در جهان غرب است. در عرصه اقتصادی نیز، موج تحریم مردمی علیه شرکتهای حامی اسرائیل، خسارات سنگینی به برخی برندهای بزرگ وارد کرده است. شرکتهایی مانند «استارباکس» و «مکدونالد» در گزارشهای مالی سال ۲۰۲۴ خود کاهش فروش جهانی تا ۹ درصد را تأیید کردند؛ افتی که مستقیماً با کارزار تحریم کالاهای صهیونیستی مرتبط است.
در سطح بینالمللی، مشروعیت اسرائیل در نهادهای حقوقی جهانی بهشدت آسیب دیده است. دیوان بینالمللی دادگستری در لاهه، شکایت آفریقای جنوبی علیه اسرائیل را وارد دانست و روند رسیدگی به اتهام «نسلکشی» را آغاز کرد؛ رخدادی که نقطهای تاریخی در حقوق بینالملل محسوب میشود.
نقش رسانههای مستقل و شبکههای اجتماعی در افشای واقعیتها
در جنگ غزه، رسانههای مستقل و شبکههای اجتماعی نقش بیسابقهای در افشای واقعیتها ایفا کردند. هشتگهایی مانند #FreePalestine و #GazaUnderAttack به ابزارهای اصلی برای مستندسازی جنایات و سازماندهی اعتراضات جهانی تبدیل شدند. بر اساس دادههای رسمی، هشتگ #FreePalestine در تیکتاک بیش از ۳۵ میلیون بار استفاده شده است و در اینستاگرام نیز بیش از ۱۱ میلیون پست با این هشتگ منتشر شده است. در تیکتاک، ویدیوهای مرتبط با این هشتگ بیش از ۴ میلیارد بار مشاهده شدهاند که نشاندهنده نفوذ گسترده این حرکت در میان نسل جوان است.
این جریان دیجیتال نه تنها آگاهی عمومی را افزایش داد، بلکه به تحرکات میدانی نیز دامن زد. در ایالات متحده، نیویورک با میانگین ۸٬۲۶۰ جستوجو در ماه برای عبارات مرتبط با «Free Palestine»، پیشتاز در جستوجوهای آنلاین در این زمینه بوده است. این تحولات نشان میدهند که رسانههای مستقل و شبکههای اجتماعی توانستهاند روایتهای رسمی را به چالش کشیده و صدای مردم غزه را به گوش جهانیان برسانند.
![]()
فلسطین، محور وجدان جهانی
جنگ غزه نه فقط آزمون اسرائیل، بلکه آزمون انسانیت بود. در این نبرد، جهان با دو چهره روبهرو شد: چهرهقدرتهایی که در برابر کشتار سکوت کردند، و چهره مردمانی که در سراسر دنیا برای حقیقت برخاستند. فلسطین امروز دیگر صرفاً مسألهای منطقهای نیست؛ به مسألهی وجدان جهانی بدل شده است. تصاویر کودکان بیپناه، بیمارستانهای ویران و اشک مادران غزه، مرزهای سیاسی و مذهبی را درنوردیده و نوعی همبستگی جهانی بیسابقه پدید آورده است. در برابر بمب، دوربین ایستاد؛ در برابر سانسور، حقیقت قد کشید. رسانهها و کاربران عادی، روایت واقعی را زنده نگه داشتند و اجازه ندادند که فاجعه غزه به حاشیه رانده شود. اکنون، هر وجدان بیداری در هر گوشه جهان میداند که عدالت تنها زمانی زنده میماند که فلسطین آزاد شود. در نهایت، رژیم صهیونیستی با قدرت نظامی خود نتوانست پیروز این جنگ باشد. آنچه فرو ریخت، نه فقط ساختمانهای غزه، بلکه افسانه شکستناپذیری اسرائیل بود. در برابر چشمان جهان، قدرت نظامی از انسانیت شکست خورد.
جنگ غزه نشان داد که قدرت واقعی نه در تسلیحات و زور نظامی، بلکه در صدای وجدان بشریت و همبستگی جهانی است. انسانیت، حقیقت و عدالت توانستند در برابر ظلم و سرکوب ایستادگی کنند و جهانیان را به پاسخگویی اخلاقی و همبستگی فرابخوانند. فلسطین دیگر تنها یک سرزمین نیست؛ نماد مبارزه برای آزادی، عدالت و وجدان بیدار جهانی است. تاریخ این نبرد را به یاد خواهد سپرد و به ما میآموزد که در آزمون انسانیت، سکوت هرگز گزینهای قابل قبول نیست.
فلسطین امروز نماد حقیقتی است که دیگر سانسور نمیشود؛ حقیقتی که به جهان یادآوری کرد: آزادیِ قدس، فقط آرزوی یک ملت نیست؛ آزمون وجدان همه بشریت است.
انتهای پیام/
نظر شما