به گزارش خبرنگار حیات، رشد استفاده از واژههای انگلیسی در مکالمات روزمره، شبکههای اجتماعی و حتی تبلیغات رسمی به مرحلهای رسیده که کارشناسان آن را تهدیدی جدی برای آینده زبان فارسی میدانند. نتایج چند پژوهش دانشگاهی نشان میدهد که نگرش مثبت نسل جوان به کاربرد این واژهها، سرعت تغییرات زبانی را افزایش داده است. بررسیهای دانشگاه آزاد اسلامی بر روی بیش از ۱۶ هزار و ۹۱۰ واژه در پیامهای کاربران جوان تلگرام نشان میدهد که ۲۸۴ واژه انگلیسی در مکالمات آنها به کار رفته است؛ یعنی حدود ۱٫۷ درصد کل واژگان. این رقم در حوزه فناوری و فرهنگ عامه بالاتر بوده و نشاندهنده نفوذ جدی زبان انگلیسی در محتوای دیجیتال است.
کارشناسان رسانهای میگویند که تولیدات نمایشی و تبلیغات تجاری نقش مهمی در ترویج این روند دارند. بسیاری از آثار دوبله یا دارای زیرنویس، واژه خارجی را دستنخورده حفظ میکنند. در تبلیغات نیز اصطلاحاتی چون «فشن»، «پریمیوم» و «بلک فرایدی» بدون معادل فارسی استفاده میشود که این موضوع به نرمالسازی واژههای بیگانه کمک کرده است. طبق پژوهش «نگرش دانشجویان ایرانی به وامواژههای انگلیسی»، ۶۳ درصد از دانشجویان ترجیح میدهند واژه انگلیسی را به جای معادل فارسی به کار برند. این رقم در میان پسران دانشجو حتی به ۷۰ درصد میرسد.
اغلب پاسخدهندگان دلیل این انتخاب را «پرستیژ اجتماعی» و «نشانه مدرن بودن» ذکر کردهاند. زبانشناسان هشدار میدهند که ادامه این روند میتواند به فراموشی واژگان اصیل فارسی، کاهش توان واژهسازی علمی و فرهنگی، ایجاد شکاف در آموزش و فهم عمومی، و در نهایت تضعیف هویت زبانی منجر شود. صاحب نظران و کارشناسان معتقدند، اگرچه گرایش نسل جدید به استفاده از واژههای انگلیسی تا حدی طبیعی است، اما جایگزینی این واژهها به جای معادلهای فارسی میتواند ما را با بحران هویت زبانی مواجه کند.
مطالعات دانشگاهی نشان میدهد تاکنون بیش از ۳۴۰ واژه انگلیسی به فارسی نوین راه یافته است. اگر روند کنونی مهار نشود، در یکی دو دهه آینده بخشی از هویت زبانی ایرانیان رنگ خواهد باخت. کارشناسان تأکید میکنند اکنون زمان اقدام مشترک رسانهها، نهادهای فرهنگی و جامعه برای پاسداشت زبان فارسی است.
اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی بر این باورند که رسانههای رسمی و نهادهای آموزشی باید به معادلهای فارسی پایبند بمانند و در این راستا چهار محور اصلی مطرح شده است؛ در مرحله اول فرهنگسازی رسانهای از طریق تولید محتوا و پویشهای عمومی؛ رسانهها (تلویزیون، رادیو، شبکههای اجتماعی) میتوانند با برنامهها، کلیپها، یا حتی کمپینهای سرگرمکننده به مردم یادآوری کنند که استفاده از واژههای فارسی بخشی از هویت زبانی و فرهنگی ماست. برای مثال، راه اندازی کمپین تلویزیونی یا پویشهای اینستاگرامی که به جای واژههای خارجی، معادل فارسی رو پیشنهاد بدهد؛
دوم معادلسازی سریع و جذاب برای واژههای جدید هر وقت یک فناوری یا مفهوم تازه وارد میشود اگر معادل فارسی ساده و خوشصدا برای آن ساخته نشود، واژه خارجی آن، جا میفتد بنابراین باید نهادی مثل فرهنگستان یا حتی گروههای خلاق مردمی بلافاصله معادلسازی کنند مثلا برای استارتاپ خیلی زود «نوپا» یا «شرکت نوآفرین» پیشنهاد شد. اگر این معادل دیرتر معرفی میشد، شاید همه فقط از همان واژه انگلیسی استفاده میکردند.
سوم گنجاندن آموزش واژهگزینی در مدارس و دانشگاهها؛ اگر بچهها و دانشجوها یاد بگیرند که معادلسازی یک مهارت خلاقانه است، هم لذت میبرند و هم ناخودآگاه زبان فارسی رو غنیتر میکنند. مثلا در کلاس زبان و ادبیات، معلم میتواند تمرینی بدهد «برای واژههای لپتاپ، استوری، چتروم، معادل فارسی پیدا کنید.» این گونه مشارکت ها در قشر نوجوان و جوان می تواند کمک شایانی به بهبود روند به کارگیری زبان فارسی کند.
در نهایت قانونگذاری در تبلیغات و نامگذاری تجاری، خیلی وقتها برندها و شرکتها برای جذابیت از واژههای خارجی استفاده میکنند در صورتیکه اگر قانونی باشد که نامهای تجاری یا تابلوهای مغازهها بیشتر از یک حد مشخص واژه خارجی نداشته باشند، زبان بومی پررنگتر می ماند. مثلا در فرانسه قانونی وجود دارد که روی تابلوها و تبلیغات باید حتماً از زبان فرانسه استفاده شود؛ در ایران هم میتوان این اقدام را پیاده سازی کرد و مثلا بهجای «Coffee Shop»، «کافه» یا «قهوهخانه مدرن» گذاشت.
واقعیت این است که زبان هیچوقت در یکشب از بین نمیرود، اما اگر بیتوجهی ادامه پیدا کند، کمکم «اصالت» و «هویت» آن بین نسل Z که بیشتر درگیر شبکههای اجتماعی و فرهنگ جهانی است کمرنگ می شود در زیر برخی از اقداماتی که در این راستا می توان انجام داد آورده شده:
۱-جذاب کردن زبان فارسی برای نسل جوان؛ ساختن محتوای سرگرمکننده (انیمیشن، سریال، پادکست، شوهای اینترنتی) با تأکید بر واژهها و اصطلاحات فارسی، استفاده از اینفلوئنسرها و چهرههای محبوب نسل Z برای ترویج واژههای فارسی، طراحی اپلیکیشنها و بازیهای دیجیتال با محوریت زبان فارسی یکی از راه هایی است که می توان به توسعه زبان فارسی کمک کرد.
۲. معادلسازی سریع و هوشمند؛ فرهنگستان و نهادهای زبان باید خیلی سریعتر و خلاقانهتر معادل بسازند؛ نه فقط واژههای خشک و رسمی. اگر واژهی فارسی جذاب، ساده و کوتاه باشد، نسل Z به کار میبرد و از آن استقبال می کند.
۳. آموزش نوآورانه؛ بهجای درسهای خشک ادبیات، در مدارس و دانشگاهها باید کارگاههای خلاقیت زبانی برگزار شود مثلا نوشتن شعر کوتاه، داستانکوتاه، طنز، یا حتی میمسازی با کلمات فارسی؛ یا برگزاری مسابقات آنلاین برای ساخت واژه یا استفاده از معادلهای فارسی در متنها و پستهای شبکههای اجتماعی
۴. نقشآفرینی رسانهها؛ قانونگذاری برای تبلیغات در رسانه ها انجام شود به صورتیکه شرکتها نتوانند هر اسمی را بیدلیل انگلیسی و بدون ریشه فارسی انتخاب کنند؛ از سوی دیگر رسانههای رسمی موظف شوند در زیرنویس، دوبله و برنامهها از معادل فارسی استفاده کنند یا با راه اندازی پویشهای رسانهای روزانه یک واژه فارسی جذاب معرفی کنند.
۵. هویتسازی و افتخار زبانی؛ یادآوری به نسل Z که زبان فارسی یکی از ۱۰ زبان زنده و پرقدمت جهان است و شاعران و نویسندگانی مثل حافظ، مولانا و فردوسی با همین زبان شاهکار جهانی خلق کردهاند.ساخت کلیپها و محتواهایی که نشان دهد فارسی فقط زبان مدرسه نیست، بلکه زبان عشق، موسیقی، طنز و زندگی روزمره نیز هست.
۶. استفاده از فناوری؛ توسعه کیبوردهای هوشمند که معادل فارسی واژههای انگلیسی رو پیشنهاد بدهند، تولید رباتها یا اپلیکیشنهای چت که بهجای واژههای انگلیسی معادل فارسی جذاب پیشنهاد کنند؛ یکی دیگر از روش هایی است که می تواند باعث زنده نگه داشتن زبان فارسی شود زبان وقتی زنده می ماند که «کاربردی» و «جذاب» باشد، نه صرفاً در کتابها؛ اگر فارسی همراه نسل Z در فضای دیجیتال و زندگی روزمره حضور پررنگ و بهروز داشته باشد، هیچوقت از بین نمیرود.
در ذیر تعدادی از واژههای پرکاربرد نسل Z در شبکههای اجتماعی همراه با معادلهای فارسی پیشنهادی گذاشتم بعضی معادلها رسمیاند، بعضی هم غیررسمی و جذابتر تا در گفتوگوی روزمره هم استفاده شوند:
Like........................پسندکردن، پسندک
Comment ...............نظر، دیدگاه کامنتک،حرفک
Story................ .......داستانک روزنگار، استوریچه
Post .......................نوشته، مطلب پستک، نوشتهنما
DM (Direct Message) ....پیام خصوصی پیوی، دایرکت فارسی: «پی خ» (پیام خصوصی)
Trend.......................... داغ، جریان پرطرفدار موج، ترند فارسی: «داغک»
Hashtag......................... برچسب تگ فارسی، هشتگک
Feedback .......................بازخورد واکنش، فیدبک فارسی: «پاسخک»
Challenge........................ چالش بازی، مبارزک
Profile ............................نمایه پروفایلک، کاربرنما
Channel........................... کانال گذرگاه، راهک
Followers.......................... دنبالکنندگان پیگیرها، همراهک
Subscribe.......................... اشتراک دنبالک، آبونه
Update................................ بهروزرسانی تازهسازی، آپدیتک
Online.................................. برخط وصل، آنی
Offline.................................. برونخط بیوصل، بیرون
Emoji..................................... شکلک ایموجی فارسی: «خندهنما»
Selfie.................................... خودعکس سلفی فارسی: «خودنما»
اگر معادلها کوتاه و خوشصدا باشند، نسل Z راحتتر میپذیرند، یا ترکیب پسوندهای کوچکساز فارسی مثل «ـک» یا «ـچه» باعث میشه واژهها صمیمیتر شنیده شوند (مثل «استوریچه» یا «پستک») ،بعضی واژهها بهتر است ترکیبی شوند: مثلاً «بازخورد» رسمی هست، ولی «واکنش» برای گفتوگو خیلی راحتتر است در نهایت اینکه این دست تغییرات کوتاه و ساده می تواند به راحتی و به سهولت جایگزین کلمات انگلیسی شود و خیلی سریع بین نسل زد و نوجوان جا باز کند.
اصطلاحات نسل Z؛ زبان تازه دنیای دیجیتال
نسل Z با تکیه بر رسانههای اجتماعی و فرهنگ دیجیتال، زبان و اصطلاحات تازهای خلق کرده که به سرعت از فضای مجازی وارد مکالمات روزمره و حتی حوزههای حرفهای شده است.در دنیای امروز، تفاوت زبانی میان نسلها بیش از هر زمان دیگری مشهود است. نسل Z، شامل متولدین اواخر دهه ۱۹۹۰ تا اوایل دهه ۲۰۱۰، مجموعهای از اصطلاحات نوین را وارد ادبیات روزمره کرده که بخش زیادی از آنها در بستر شبکههای اجتماعی شکل گرفته است.
کارشناسان میگویند این اصطلاحات تنها واژههای گذرا نیستند، بلکه بازتابی از فرهنگ دیجیتال، سرعت بالای تبادل اطلاعات و هویت اجتماعی این نسلاند. واژههایی مانند Flex (به نمایش گذاشتن)، Cap/No Cap (دروغ یا حقیقت)، Bet (موافقت)، Lit (هیجانانگیز)، Ghosting (قطع ناگهانی ارتباط)، Sus (مشکوک)، FOMO (ترس از دست دادن) و Slay (عملکرد عالی) از پرکاربردترین نمونههای زبان نسل Z به شمار میروند.
رشد سریع شبکههایی مانند TikTok، اینستاگرام و توییتر، بستری برای گسترش این زبان فراهم کرده و موجب شده اصطلاحات نسل Z به سرعت به فرهنگهای مختلف جهان راه یابد. به گفته تحلیلگران، این زبان حتی بر حوزههایی چون تبلیغات، مد، موسیقی و آموزش نیز تأثیر گذاشته است.با وجود این، منتقدان هشدار میدهند که تغییرات سریع زبانی میتواند وضوح ارتباطات را کاهش دهد و به سوءتفاهم بین نسلها دامن بزند. با این حال، بسیاری معتقدند زبان نسل Z نماد پویایی فرهنگی و اجتماعی عصر دیجیتال است و به بخش جداییناپذیر از ارتباطات معاصر تبدیل شده است.
برخی از این اصطلاحات برای گوش بیشتر مردم آشنا باشد، اما کم نیستند کلماتی که مخصوص کاربران یک شبکه اجتماعی و گروههای دوستی در مناطق خاص شهری هستند که با وجود جدید بودن، هنوز جای چندانی در دیالوگهای روزمره جوانان دهه هشتادی ندارند و تنها در میان گروههای محدود مورد استفاده قرار میگیرند.
شبکههای اجتماعی جای تلویزیون را گرفتند
استفاده از اصطلاحات خاص، مخصوص دهه هشتادیها نیست، این زبان مخفی در میان نسلهای قبل هم رواج داشت، اما واقعیت این است که تا یکدهه پیش برنامههای تلویزیونی بودند که نبض جامعه را در ایجاد اصطلاحات جدید در دست داشتند. کافی بود یکسریال ایرانی در تلویزیون پخش شود و بازیگران آن یک واژه خاص را استفاده و تکرار کنند، پس از چند روز در هر جمعی ردی از این اصطلاحات جدید دیده میشد. این روزها برنامههای تلویزیونی نقش چندانی در ایجاد و گسترش اصطلاحات جدید ندارند و شاید به جرأت بتوان گفت که بازیگر اصلی این میدان، شبکههای اجتماعی و بسترهای اینترنتی است که نسل جدید در آن حضور پررنگی دارند. هر دهه هشتادی یک لیست طولانی از اصطلاحاتی دارد که برای برقراری ارتباط با همسن و سالهایش از آن استفاده میکند و گاهی ردی از این اصطلاحات در میان گفتوگو با دیگران هم دیده میشود و از چهرههای متعجب و نگاههای مبهم مخاطبان نسلهای قبل، باید قبول کرد که گفتوگو با این نسل نیاز به دفترچه راهنما دارد و به همین دلیل چند اصطلاح رایج میان این نسل را ترجمه کردهایم:
شاخ: به فردی گفته میشود که در فضای مجازی محبوب یا معروف است.
سینگل: به معنای تنها بودن یا نداشتن رابطه عاطفی.
رل (Rel): مخفف Relationship، به معنی رابطه عاطفی.
کراش: کسی که به او علاقهمند هستی اما این موضوع را ابراز نکردهای.
اکس (Ex): دوستدختر، دوستپسر یا شریک عاطفی سابق.
پارتنر: شریک زندگی یا عاطفی.
دنس: به معنی رقصیدن، بیشتر در مهمانیها یا ویدئوهای مجازی.
فاز: حال و هوای ذهنی یا روحی.
فاز منفی: بیانگیزگی یا حال بد.
کانکت: ارتباط فکری یا احساسی عمیق پیدا کردن.
دیس (Diss): کنایه یا توهین غیرمستقیم، مخصوصاً در موسیقی رپ.
تول: مخفف تولد، مثل «تولدت مبارک».
کرینج (Cringe): چیزی که حس بد یا خجالتآور ایجاد کند.
وایب (Vibe): انرژی یا حال کلی یک فرد یا موقعیت.
گیو آپ (Give up): بیخیال شدن یا تسلیم شدن.
فریک زدن: خیلی هیجانزده یا مضطرب شدن.
پشمام ریخت: به شدت شوکه یا متعجب شدن.
برگام ریخت: تعجب یا حیرت شدیدتر.
پوکرفیس: چهره بیاحساس و بیتفاوت.
هپی (Happy): خوشحال بودن.
ترند (Trend): چیزی که مد یا رایج شده.
کویین / کینگ: خطاب تحسینآمیز برای کسی که عالی یا برجسته است.
سمی (Toxic): به رابطه یا رفتار ناسالم گفته میشود.
انرژیم Drain شده: احساس خستگی و بیرمقی.
ساپورت: حمایت یا پشتیبانی.
چیل کن (Chill): آرام باش یا ریلکس کن.
موود (Mood): حال و هوای خاص یا حس مشترک.
گو تو پیس (Go to peace): یعنی بیخیال شو و رها کن.
دیپ (Deep): عمیق یا پرمعنا.
هارد (Hard): به معنای سخت، شدید یا خشن.
انتهای پیام/
نظر شما