به گزارش حیات، در یکی از روزهای آرام اواخر دهه شصت میلادی، هنگامی که ماهوارههای جاسوسی آمریکا در حال رصد منطقه دریای خزر بودند، تصویری را شکار کردند که بیشتر شبیه صحنهای خیالی بود.
وسیلهای غولپیکر با پروازی بسیار نزدیک به سطح آب در حرکت بود. اندازه آن بهویژه شگفتانگیز به نظر میرسید؛ طول و عرض بالهایش با بزرگترین هواپیماها برابری میکرد، اما ماندنش در نزدیکی آب یا بر سطح آن این تصور را ایجاد میکرد که شبیه قایق یا وسیلهای دریایی است.
روی بدنه این جسم عجیب، دو حرف «کِیاِم» (KM) نقش بسته بود که تحلیلگران معنای آن را درنیافتند. همین موضوع باعث شد غربیها به آن لقب «هیولای دریای خزر» بدهند. این «هیولا» در آن زمان بزرگترین «هواپیما»ی جهان بود که تنها چند متر بالاتر از سطح دریا پرواز میکرد.
افسانه این وسیله عجیب بهسرعت در محافل اطلاعاتی غرب پیچید. بسیاری آن را ساختهوپرداخته تبلیغات شوروی یا حقهای تصویری دانستند. اما خیلی زود مشخص شد که این «هیولا» کاملاً واقعی است؛ یکی از شگفتیهای مهندسی نظامی قرن بیستم که الهامبخش نسلهای جدیدی از مهندسان برای زنده کردن میراث آن شد.
هیولای دریای خزر
نام رسمی این وسیله «ایکرانوپلان» (Ekranoplan) بود؛ واژهای روسی که بهطور تقریبی به معنای «هواپیمای زمینی» است. این نام به شیوه عملکرد آن اشاره داشت: پرواز با کمک «بالشتک هوای آیرودینامیکی» که در اثر فشردگی هوا بین بالها و سطح دریا ایجاد میشود و امکان سر خوردن وسیله بر فراز آن را فراهم میکند.
روستیسلاو آلکسییف و تیمش در تلاش بودند یک معضلی راهبردی را حل کنند؛ اینکه چگونه میتوان نیرو یا تجهیزات سنگین را با سرعت بالا و در مسافتهای طولانی منتقل کرد، بیآنکه رادار دشمن متوجه شود؟
راهحل نه یک هواپیما بود و نه یک کشتی، بلکه ابتکاری ترکیبی از هر دو بود. بدین ترتیب پروژه «کِیاِم» متولد شد؛ این وسیله با تکیه بر اصل «تأثیر زمینی» میتوانست در ارتفاع بسیار پایین از سطح آب پرواز کند و با فشردن هوای میان بالها و دریا به حرکت درآید.
نسخه نخست «هیولای دریای خزر» بهسرعت افسانهای شد. طول آن به ۹۲ متر و عرض بالهایش به ۳۸ متر میرسید که ابعادی هماندازه بزرگترین هواپیماهای مسافربری داشت. وزن برخاست آن حدود ۵۵۰ تُن بود که آن را به سنگینترین هواپیمای جهان در آن زمان بدل میکرد.
این غول پرنده از هشت موتور جت عظیم در دماغه خود نیرو میگرفت. در نخستین پروازش در اکتبر ۱۹۶۶، تنها ۵ تا ۱۰ متر بالاتر از سطح دریای خزر پرواز کرد و سرعتی بیش از ۵۰۰ کیلومتر در ساعت داشت؛ سریعتر از بیشتر کشتیها و شناورهای هوایی.
مدل تسلیحاتی
در سال ۱۹۸۷ ، نسخهای رزمی از «ایکرانوپلان» به نام «لون» به پرواز در آمد که از نظر شکل ظاهری، ادامه همان «هیولای دریای خزر» بود، اما ویژگی برجسته آن تسلیحاتش بود. بر پشت این وسیله شش موشک ضدکشتی «پی-۲۷۰ موسکیت» نصب شده بود که بهوضوح روی بدنه دیده میشد.
ایده این بود که «لون» با سرعت بالا و بسیار نزدیک به سطح دریا که شناسایی آن را دشوار میکرد، به سمت هدف حرکت کند و رگباری از موشکها را به سمت کشتیها و ناوهای دمشن شلیک ن را برای نابودی کشتیهای دشمن یا حتی ناوهای هواپیمابر شلیک کند.
تصویر مفهومی از مدل تسلیحاتی اکرانوپلان در حال پرواز
به دلیل نهایت محرمانگی، این وسیله عظیم از پایگاهی دورافتاده در سواحل دریای خزر فعالیت میکرد و شوروی سالها وجود آن را انکار میکرد.
غرق هیولا
برنامه «ایکرانوپلان» سرانجام زیر فشار عوامل متعدد متوقف شد. افزون بر مشکلات فنی و پیچیدگیهای عملیاتی، از جمله دشواری استقرار وسیلهای با آن ابعاد در بنادر و ناوگان عادی، فروپاشی شوروی تیر خلاص را زد و بسیاری از پروژههای جاهطلبانه نظامی بیحمایت ماند.
این وسایل هرچند تواناییهای شگفتانگیزی داشتند، اما محدودیتهای بزرگی نیز داشتند. هوای آرام شرط اصلی کارشان بود و در دریاهای مواج کارآیی نداشتند. توان مانورشان در نزدیکی سواحل پایین بود و برخلاف هواپیماها نمیتوانستند به سرعت اوج بگیرند یا تغییر مسیر دهند. هدایتشان هم به مهارت زیاد خلبان وابسته بود. همین کاستیها سبب شد «لون» آخرین نمونه عملیاتی، در دهه ۹۰ میلادی کنار گذاشته شود.
این پرنده عظیم تا سالها در پایگاه دریایی کاسپییسک بر ساحل خزر رها شد. در ۲۰۲۰ برای انتقال به موزه کشیده شد، اما در شنها گیر کرد. سرانجام در ۲۰۲۱ به ساحل کشانده شد و به یک یادمان تبدیل شد.
پروژههای روسی
در ۱۰ سال روسیه کوشیده است جان تازهای به آن بدهد. در ۲۰۱۵ طرح «ای-۰۵۰» مطرح شد؛ نسخهای کوچکتر با ۵۴ تن وزن، توان حمل ۱۰۰ سرنشین یا ۹ تن بار و بردی نزدیک به ۵۰۰۰ کیلومتر. در ۲۰۱۸ نیز طرح «اورلان» معرفی شد که نسخه مسلح بود. با این حال دیگری خبری از این پروژهها در دست نیست، گفته میشود با وجود تبلیغات، تنگنای مالی و دشواریهای فنی آنها را متوقف کرده است.
هیولای چینی
جالب آنکه چین برای نسخهبرداری از هیولای دریای خزر پررنگتر از روسیه پا به میدان گذاشته است. تصاویر درزکرده در ۲۰۲۵ نشان داد وسیلهای خاکستریرنگ در خلیج «بوهـای» آزمایش میشود. بدنه شبیه کشتی، بالهای پهن و چهار موتور جت روی بالها داشت که رو به پایین میدمیدند. هرچند پکن رسما چیزی نگفت، اما ظاهر نظامی و در بزرگی که برای بارگیری در آن تعبیه شده بود، کارکرد لجستیکی یا رزمی را القا میکرد.
کارشناسان گفتند این وسیله میتواند محمولههایی حمل کند که از توان هواپیماهای ترابری فراتر است و همزمان سریعتر از کشتیهاست. چین با چنین ابزاری قادر است در بحرانها تجهیزات سنگین را به نقاط دوردست، بهویژه در دریای جنوبی چین یا پیرامون تایوان، منتقل کند.
مدل آمریکایی
آمریکا نیز با نگاهی تازه به سراغ این ایده رفت. در ۲۰۲۲ پنتاگون پروژه «لیبرتی لیفتر» را آغاز کرد تا هواپیمای دریایی غولپیکری برای حمل بارهای سنگین طراحی کند؛ وسیلهای با توان حمل ۸۰ تن، مشابه «سی-۱۷»، که از آب برمیخاست و در شرایط دریایی سخت هم کار میکرد.
مدلهای اولیه به صورت هواپیماهای آبی با بالهای کوتاه طراحی شدند که میتوانستند هم در ارتفاع پایین و هم در ارتفاع متوسط پرواز کنند. در ۲۰۲۵ مسئولان پروژه اعلام کردند توانستهاند اثبات کنند چنین وسیلهای عملی است. اما پس از صرف ۹۸ میلیون دلار و تکمیل طراحی مرحله نخست، پروژه متوقف شد.
منبع؛ مشرق
نظر شما