کد خبر 276604
۲۵ تیر ۱۴۰۴ - ۱۸:۵۳

باکو و بازی با آتش در قفقاز جنوبی

باکو و بازی با آتش در قفقاز جنوبی

جمهوری آذربایجان سعی دارد با استفاده از شرایط فعلی روسیه در اوکراین، امتیازاتی را در روابط خود با مسکو دریافت کند و به غرب هم نشان دهد که می‌تواند شریک مهم و مطمئنی برای اتحادیه اروپا باشد.

به گزارش حیات، طی چند روز گذشته، روابط آذربایجان و روسیه به سطحی از تنش رسیده که در تاریخ روابط دو کشور تقریبا بی‌سابقه بوده است. پس از بازداشت و ضرب‌وشتم چندین شهروند آذربایجانی در یکاترینبورگ روسیه به اتهام قتل‌هایی زنجیره‌ای در ۱۵ سال پیش، که به مرگ دو نفر از اتباع دستگیر شده آذربایجانی منجر شد، باکو به شکلی غیرمعمول برای یکی از دولت‌های پساشوروی به این موضوع واکنش نشان داد. مقامات آذربایجانی نه‌تنها نیروهای امنیتی روسیه را به قتل عمدی شهروندان خود متهم کردند، بلکه اقداماتی نظیر لغو تمامی برنامه‌های فرهنگی مرتبط با روسیه، بازرسی دفتر خبرگزاری اسپوتنیک در باکو، بازداشت کارکنان آن و چند شهروند روس فعال در حوزه فناوری اطلاعات را به اجرا گذاشتند.

اتباع روس، طبق تصاویر منتشرشده در خبرگزاری‌های باکو، مورد ضرب‌وشتم قرار گرفته و به اتهام‌هایی مانند قاچاق مواد مخدر و کلاهبرداری سایبری بازداشت شدند. این اقدامات همراه با انتقادهای تند رسانه‌های دولتی آذربایجان از مسکو بود، و حالا شهروندان روس در آذربایجان با بررسی‌های مداوم مدارک و گاه اعمال خشونت مواجه‌اند. این واکنش‌ها از سوی مقامات باکو به نظر غیرمتناسب با رویداد اولیه می‌رسد؛ خشونت و خودسری نیروهای امنیتی چه در روسیه و چه در آذربایجان پدیده‌ای رایج بودو پیش‌تر از این به بحران‌های دیپلماتیک منجر نشده بود.

به نظر می‌رسد مرگ دو شهروند آذربایجانی در یکاترینبورگ صرفاً بهانه‌ای برای باکو بوده تا از این فرصت برای تقویت جایگاه خود در داخل و خارج از کشور بهره‌برداری کند. این اقدامات، که می‌توان آن‌ها را «شیطنت‌های دیپلماتیک» نامید، بخشی از یک استراتژی حساب‌شده برای به چالش کشیدن نفوذ مسکو در قفقاز جنوبی و کسب امتیازات سیاسی و ژئوپلیتیکی از روسیه توسط سران باکو است.

زمینه‌های تنش: زنگزور، هواپیمای سرنگون‌شده و ضعف مسکو

واکنش تند باکو در حالی رخ داد که دو قربانی حادثه یکاترینبورگ، برادران حسین و ضیاءالدین صفراف، دارای با سابقه تاریک بودند و به جرایم سازمان‌یافته و قتل‌هایی علیه دیگر آذربایجانی‌ها در روسیه در ۱۵ سال پیش مرتبط متهم بودند. با این حال، باکو این جزئیات را نادیده گرفت و از این فرصت برای رویارویی با مسکو استفاده کرد. به گزارش واشنگتن پست، کالبدشکافی در باکو نشان داد که این دو نفر بر اثر ضرب‌وشتم شدید و خونریزی داخلی جان باختند، ادعایی که با روایت رسمی روسیه مبنی بر مرگ یکی از آن‌ها بر اثر حمله قلبی در تضاد است.

روسیه، که پس از شروع جنگ اوکراین تحت شدیدترین تحریم‌های غربی قرار گرفته، به آذربایجان به‌عنوان شریکی کلیدی در لجستیک و پروژه‌های زیرساختی مانند مسیر ترانزیتی شمال-جنوب (روسیه-ایران-هند) وابسته شده است. اما در این بین باید به نکته کلیدی اشاره کرد و آن اینست که پس از شروع درگیری در اوکراین، نفوذ مسکو در قفقاز جنوبی به شدت کاهش یافته است.

نیروهای حافظ صلح روسیه که پس از جنگ ۲۰۲۰ ارمنستان و آذربایجان در قره‌باغ مستقر شده بودند، نه‌تنها در برابر محاصره این منطقه توسط آذربایجان واکنشی نشان ندادند، بلکه در عملیات نظامی باکو در سپتامبر ۲۰۲۳، که به حذف کامل منطقه قره‌باغ(استپاناکرت) منجر شد، مداخله نکردند. در بهار ۲۰۲۴ نیز این نیروها زودتر از موعد منطقه را ترک کردند، که به گفته کارشناسان، در نظر مقامات آذربایجانی نشانه‌ای از افول قدرت منطقه‌ای روسیه قلمداد شد.

اولین تلاش باکو برای تحمیل قواعد جدید به مسکو در اواخر ۲۰۲۴ رخ داد، زمانی که یک هواپیمای مسافربری شرکت آزال، که به احتمال زیاد به اشتباه توسط پدافند هوایی روسیه سرنگون شد. این هواپیما، که در مسیر باکو به گروژنی در حرکت بود، در قزاقستان سقوط کرد و ۳۸ نفر از ۶۷ سرنشین آن کشته شدند. در این بین باکو در ساعت‌های اولیه حادثه بدون طی مراحل کارشناسی خواستار مجازات عاملان این حادثه شد. این تنش تنها با عذرخواهی شخصی ولادیمیر پوتین، پرداخت غرامت و نصب یادبود حیدر علی‌اف در مسکو کاهش یافت.

این تجربه به باکو نشان داد که می‌تواند از رویاروییو ایجاد چالش با مسکو به برخی منافع سیاسی دست پیدا کند، و از منظر باکو، حادثه یکاترینبورگ می‌تواند فرصتی جدید برای ادامه این استراتژی را فراهم کند.

شیطنت‌های دیپلماتیک: ابزارهای باکو برای فشار بر مسکو

اقدامات تحریک‌آمیز باکو، که می‌توان آن‌ها را «شیطنت‌های دیپلماتیک» نامید، در چند محور قابل بررسی است:

تحریک رسانه‌ای و انتقاد علنی از مسکو: رسانه‌های دولتی آذربایجان موجی از انتقادهای بی‌سابقه علیه مسکو به راه انداختند، که به گفته آریف یونسوف، تحلیلگر سیاسی، مستقیماً توسط مقامات دولتی باکو هدایت و هماهنگ شده است. این انتقادها نه‌تنها به حادثه یکاترینبورگ، بلکه به سیاست‌های کلی روسیه در قفقاز جنوبی و حتی حمایت ضمنی مسکو از ارمنستان در گذشته اشاره داشتند. به گزارش موسسه جیمزتاون، این موج رسانه‌ای با هدف بسیج افکار عمومی داخلی برضد روسیه و جلب توجه غرب به «استقلال» باکو از سیاست‌های کرملین طراحی شده بود.به عنوان مثال، تورال گنجعلی، نماینده پارلمان آذربایجان، در اظهاراتی تند، روسیه را به «شوونیسم، تبعیض و اسلام‌هراسی» متهم کرد و مدعی شد که سیاست‌های کرملین علیه مهاجران و اقلیت‌ها سیستماتیک است.

اقدامات نمادین و کاهش نفوذ فرهنگی روسیه: لغو تمامی برنامه‌های فرهنگی مرتبط با روسیه، از جمله کنسرت‌ها و رویدادهای مشترک، و تعطیلی دفتر «خانه روسیه» (Rossotrudnichestvo) در باکو، نشانه‌هایی از تلاش باکو برای کاهش نفوذ فرهنگی مسکو بود. به گزارش رسانه‌های جمهوری آذربایجان، این مرکز فرهنگی متهم به تسهیل عملیات اطلاعاتی روسیه در آذربایجان شده بود، و تعطیلی آن پیامی روشن به کرملین بود که باکو دیگر حاضر به تحمل نفوذ غیرمستقیم مسکو نیست.

همچنین، لغو دیدارهای پارلمانی و بازدید مقامات ارشد روس، مانند معاون نخست‌وزیر الکسی اوورچوک، به گفته الجزیره، بخشی از این استراتژی برای نشان دادن استقلال باکو بود.

بازداشت اتباع روس و اتهام‌زنی‌های هدفمند: بازداشت کارکنان دفتر اسپوتنیک در باکو و چند شهروند روس دیگر، که برخی از آن‌ها به‌عنوان مأموران سرویس امنیتی فدرال روسیه (FSB) معرفی شدند، یکی از جسورانه‌ترین اقدامات باکو بود. به گزارش یورونیوز، این افراد به اتهام‌هایی مانند کلاهبرداری گسترده، فعالیت تجاری غیرقانونی و پولشویی بازداشت شدند، اما تصاویر منتشرشده از آن‌ها که آثار ضرب‌وشتم را نشان می‌داد، به گفته تحلیلگران، تلاشی برای تحقیر مسکو و نشان دادن توانایی باکو در پاسخ متقابل به کرملین بود.

به عنوان مثال، یکی از پست‌های شبکه ایکس اشاره می‌کند که بازداشت این افراد پاسخی مستقیم به رفتار خشونت‌آمیز پلیس روسیه با آذربایجانی‌ها در یکاترینبورگ بود. همچنین، باکو در اقدامی بی‌سابقه، نیکولای والویف، قانون‌گذار روس، را به دلیل اظهاراتش علیه آذربایجان «شخص غیرمطلوب» اعلام کرد.

نزدیکی به رقبای مسکو و تحریک ژئوپلیتیکی: تماس تلفنی الهام علی‌اف با ولادیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، در میانه بحران میان دو پایتخت و اعلام حمایت باکو از کی‌یف در برابر «زورگویی» روسیه، به گفته نیویورک تایمز، اقدامی عمدی برای تحریک کرملین بود. زلنسکی در این تماس از باکو در برابر «تهدیدات» روسیه حمایت کرد، و دمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، این تماس را تلاش اوکراین برای «افزودن هیزم به آتش» اختلافات توصیف کرد.

علاوه بر این، تقویت روابط با ترکیه، به‌ویژه پیشنهادهایی برای استقرار پایگاه نظامی ترکیه در آذربایجان، که توسط الدار نمازوف، مقام سابق دولت حیدر علی‌اف، مطرح شده، نشانه‌ای از تلاش باکو برای جایگزینی نفوذ روسیه با ترکیه است. به گزارش الجزیره، موفقیت آذربایجان در جنگ دوم قره‌باغ در ۲۰۲۰ با حمایت نظامی ترکیه، به‌ویژه با استفاده از پهپادهای بیرقدار، به باکو اعتمادبه‌نفس بیشتری برای به چالش کشیدن هزمونی مسکو در قفقاز جنوبی داده است.

همچنین، برخی پست‌های ایکس به توافق احتمالی بر سر «گذرگاه ترانزیتی زنگزور» بین ترکیه، آذربایجان و ارمنستان اشاره دارند که هدف آن کنار گذاشتن روسیه از معادلات منطقه‌ای است که البته به نظر می‌رسد یک شیطنت رسانه‌ای باشد.

بهره‌برداری از ضعف‌های منطقه‌ای مسکو: باکو به‌خوبی از کاهش نفوذ روسیه در قفقاز جنوبی آگاه است. به گزارش کی‌یف ایندیپندنت، خروج نیروهای حافظ صلح روس از قره‌باغ و عدم مداخله مسکو در عملیات نظامی ۲۰۲۳ آذربایجان علیه این منطقه، از سمت باکو به نشانه‌ای از ضعف استراتژیک روسیه برداشت شد. این وضعیت، همراه با تحریم‌های غربی مسکو به دلیل جنگ اوکراین، به باکو فرصت داده تا با اقدامات تحریک‌آمیز، مانند محدود کردن فعالیت رسانه‌های دولتی روسیه مانند اسپوتنیک، به مسکو فشار بیاورد. به گفته پایگاه تحلیلی ریدل روسیه، آذربایجان حتی حملات سایبری منتسب به روسیه علیه وب‌سایت‌های دولتی خود را به‌عنوان بهانه‌ای برای تشدید اقدامات علیه مسکو استفاده کرده است.

منافع داخلی و بین‌المللی باکو

این شیطنت‌ها باکو ریشه در دو انگیزه اصلی دارند. در داخل، پیروزی‌های خارجی از زمان موفقیت در جنگ دوم قره‌باغ در ۲۰۲۰، اصلی‌ترین منبع محبوبیت الهام علی‌اف بوده است. این کشور با چالش‌هایی مانند نابرابری اقتصادی، درآمد پایین اکثریت مردم و سرکوب هرگونه فعالیت سیاسی یا مدنی غیرکنترل‌شده مواجه است. حتی مرزهای زمینی آذربایجان از زمان همه‌گیری کرونا در ۲۰۲۰ بسته مانده به خصوص مرز این کشور با ایران که نشانه‌ای از حس ناامنی مقامات این کشور است.

این درحالی است که موفقیت در بازپس‌گیری قره‌باغ دیگر مانند گذشته جامعه را متحد نمی‌کند و درگیری مستقیم با ارمنستان به دلیل ریسک بالا و عدم حمایت احتمالی ترکیه، گزینه‌ای باریسک بالا برای سران باکو است. در این شرایط، تنش با روسیه به‌عنوان دشمنی قابل‌قبول، ابزاری کارآمد برای انسجام اجتماعی و انحراف افکار عمومی از مشکلات داخلی و مشروعیت متزلزل علی‌اف، که از سال ۲۰۰۳ به صورت موروثی قدرت را در دست دارد، به شمار می‌رود. در عرصه بین‌المللی، باکو از مدت‌ها پیش تلاش کرده خود را به‌عنوان شریکی قابل‌اعتماد در حوزه انرژی و جایگزینی باثبات و سکولار در منطقه به ساختارهای غربی معرفی کند.

اما سرکوب‌های داخلی این تصویر را در میان برخی کشورهای غربی مخدوش کرده است. تنش کنونی با مسکو به باکو اجازه می‌دهد توجه غرب را از نقض حقوق بشر به موضع «مستقل» و حتی «ضدروسی» خود منحرف کند. این موضع‌گیری، به‌ویژه با حمایت علنی از اوکراین و تماس تلفنی اخیر علی‌اف با زلنسکی، به باکو کمک می‌کند تا خود را به‌عنوان متحد استراتژیک غرب در برابر روسیه معرفی کند و از حساسیت‌های غرب نسبت به مسائل داخلی‌اش بکاهد. به گزارش میدل ایست آی، باکو از انزوای روسیه به دلیل جنگ اوکراین بهره‌برداری می‌کند تا نفوذ خود را در بازارهای انرژی و کریدورهای ترانزیتی افزایش دهد، به‌ویژه با تقویت روابط با ترکیه.

مرزهای بحران و مدیریت تنش

با وجود این رویارویی، باکو مراقب است که تنش از کنترل خارج نشود. روابط دیپلماتیک قطع نشده، توافق‌های موجود اجرا می‌شوند، سفرا در پست‌های خود باقی مانده‌اند و هیچ محدودیتی بر تجارت اعمال نشده است. این نشان می‌دهد که در صورت لزوم، دو طرف می‌توانند به سرعت تنش را کنار گذاشته و به روابط عادی بازگردند. به گفته کارشناسان آذری، باکو به دنبال روابطی برابر با مسکو است، نه تبعیت از آن مانند بلاروس. واکنش منفعلانه روسیه، که درگیر جنگ اوکراین است، به باکو اجازه داده تا این شیطنت‌ها را بدون هزینه‌های جدی ادامه دهد. کرملین حتی به بازداشت و ضرب‌وشتم شهروندان خود در باکو واکنش جدی نشان نداده و ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه، روابط دو کشور را «اتحاد استراتژیک» توصیف کرده و اوکراین را مقصر این «تنش موقتی» دانسته است. هرچند در روزهای اخیر از سوی افکار عمومی و فعالات سیاسی و اقتصادی روسیه واکنش‌های بسیار منفی نسبت به سیاست‌های باکو مطرح شده و این دسته از جامعه روسیه خواهان تشدید برخورد با منافع سیاسی و اقتصادی جمهوری آذربایجان در روسیه شده‌اند به شکلی که برخی بازاهای تجاری خصوصی از فعالیت شرکت‌های آذری جلوگیری به عمل آورده‌اند و یا برخی دیگر خواهان بازگرداندن مناطق«زاگالاتا» و «بالاکن» به داغستان شده‌اند. این مناطق دارای جمعیتی لزگی، آوار و داغستانی هستند که در گذشته نیز هدف برخی پروژه‌های روس‌های ناسیونالسیست بوده است.

چشم‌انداز: بازی با آتش بدون سوختن

باکو به دلیل وابستگی اقتصادی به روسیه، از جمله تأمین قطعات، سوخت و بازار فروش محصولات کشاورزی، نمی‌تواند ریسک قطع کامل روابط با مسکو را بپذیرد. حدود ۴۶ درصد از حواله‌های مالی به آذربایجان از روسیه می‌آید و بیش از 3 میلیون آذربایجانی در این کشور کار و زندگی می‌کنند. تشدید فشار مسکو بر این مهاجران و اجبار به بازگشت آنان به جمهوری آذربایجان می‌تواند برای باکو هزینه‌های اقتصادی و سیاسی سنگینی داشته باشد. البته این رویکرد باکو شباهت زیادی به سیاست خارجی ترکیه دارد: اقدامات تهاجمی، اما بدون قطع کامل روابط، و مانور بین بلوک‌های مختلف قدرت یا همان حرکت آونگی میان قدرت‌های بزرگ.

به احتمال زیاد، این تنش‌ها مانند ماجرای هواپیمای سرنگون‌شده، بدون پیامدهای جدی برای روابط دوجانبه فروکش خواهد کرد. اما خود این واقعیت که باکو جرأت چنین شیطنت‌هایی را پیدا کرده، نشان‌دهنده تغییر مهمی در قفقاز جنوبی است. خروجی این نوع از کنش‌های کشورهای پساشوروی که بدون واکنشی خاص و عبرت‌آموز از سوی مسکو پیگیری می‌شود می‌تواند نشان دهنده این امر باشد که دیگر در آسیای مرکزی و قفقاز روسیه دیگر به‌عنوان قدرتی که باید از آن حساب برد، دیده نمی‌شود. در آینده بازسازی این جایگاه برای کرملین در منطقه‌ای که نفوذش روزبه‌روز کاهش می‌یابد، به چالشی بزرگ تبدیل خواهد شد.

کارشناس مسائل روسیه*

منبع؛ باشگاه خبرنگاران

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha