کد خبر 245355
۱ فروردین ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۳

گزارش «حیات» به بهانه تحویل شدن سال نو؛

ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی...

ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی...

نوروز از اعیاد باستانی است که قدمتی سه هزار ساله دارد است و ایرانیان باستان بر این باور بودند سرشت انسان‌ها و جهان در سال پیش رو در «نوروز» تعیین می‌شود.

به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات؛ نوروز نخستین روز سال خورشیدی ایرانی برابر با یکم فروردین ماه، جشن آغاز سال نوی ایرانی و یکی از کهن‌ترین جشن‌های به جا مانده از دوران ایران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان است و در مناطق وسیعی در آسیا و دیگر نقاط جهان جشن گرفته می‌شود. زمان برگزاری نوروز، اعتدال بهاری و در آغاز فصل بهار است.

نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب می‌شود و در برخی دیگر از کشورها یعنی تاجیکستان، روسیه، قرقیزستان، قزاقستان، سوریه، عراق (اقلیم کردستان)، گرجستان، جمهوری آذربایجان، آلبانی، چین، ترکمنستان، هند، پاکستان و ازبکستان تعطیل رسمی است و مردمان آن جشن را برپا می‌کنند.

نوروز، با عنوان رسمی «روز بین‌المللی نوروز»، توسط یونسکو به عنوان میراث فرهنگی و معنوی بشر به ثبت جهانی رسیده‌است و حافظ هم تشبیه زیبایی در بیان نوروز دارد:

ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی

چو گل گر خرده‌ای داری خدا را صرف عشرت کن
که قارون را غلط‌ها داد سودای زراندوزی

ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعل است
که زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی

به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی
به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی...

واژه شناسی نوروز

«نوروز» واژه‌ای مرکب است که از دو جزء روی هم به معنای روز نوین است. ابوریحان بیرونی که قدیمی‌ترین نوشته‌ها و آثار را در زمینه نوروز دارد، می‌گوید «نوروز نخستین روز است از فروردین‌ماه و از این جهت روز نو نام دارد.

ایرانیان باستان از نوروز با عنوان «ناوا سرِدا» به معنی سال نو یاد می‌کردند. مردمان ایرانی آسیای میانه مانند سغدیان و خوارزمیان، نوروز را نوسارد و نوسارجی، به معنای سال نو می‌نامیدند.

اولین عید نوروز د ر تاریخ ایران

ایرانیان بر این باور بودند سرشت انسان‌ها و جهان در سال پیش رو «نوروز» تعیین می‌شود و برخی معتقدند که نوروز قدمتی سه هزار ساله دارد و اولین کسی که آن را پایه‌گذاری کرد، جمشید بود. گفته می‌شود روزی از روزها که اتفاقا گویا اولین روز فروردین‌ماه بوده است، جمشید بر اسبش در منطقه آذربایجان و در جنوب دریاچه ارومیه کنونی در حال تاخت و تاز بود و از هوا و طبیعت تازه و زیبا لذت می‌برد؛ به‌همین دلیل اقدام به برگزاری جشن و پایکوبی کرد و از آن به بعد، نخستین روز بهار به نوروز، جشن تحویل سال ایرانیان تبدیل شد.

از سوی دیگر، در برخی از متن‌های کهن ایران از جمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متن‌ها، کیومرث به عنوان پایه‌گذار نوروز معرفی شده‌است.

پدیدآوری نوروز در شاهنامه، بدین گونه روایت شده‌است که: جم(یما) در حال گذشتن از آذربایجان، روی تخت جمشید ارگ جمشید در آنجا فرود آمد و با تاجی زرین بر روی تخت نشست با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نو و جم را جمشید نامیدند.

مهم‌ترین چهره‌های اسطوره‌ای مانند جمشید، سیاوش و کیخسرو پیوندی نزدیک با نوروز دارند. نوروز روز پیروزی بزرگ جمشید بر دیوان است که نماد پلیدی‌هایی چون سرما، تاریکی، جهالت و خشونت بودند و یا اینکه در این روز جمشید جهان غیب را در جام جهان‌نما مشاهده کرد. همان جامی که در آن کیخسرو جای بیژن را مشاهده کرد و رستم را به‌دنبال او فرستاد.

سبز کردن س بزه

ایرانیان باستان چند روز مانده به عید سبزه سبز می‌کردند. آنان دانه‌های گندم، جو، ماش، لوبیا، عدس، کنجد، باقالا، ذرت، ارزن، برنج، نخود و کاجیله را به عنوان «دوازده شماره مقدس برج‌ها» در ستون‌هایی از خشت خام سبز می‌کردند و رشد این دانه‌ها را به فال نیک می‌گرفتند و بر این باور بودند که این جوانه‌ها در سال نو موجب برکت و شادکامی خواهد بود.

من صدای نفس

باغچه را می‌شنوم

و صدای سرفه روشنی

از پشت درخت

عطسه آب از هر رخنه سنگ

چکچک چلچله از سقف بهار

و صدای کفش ایمان را

در کوچه شوق ...

نماد سفره‌ های هفت سی ن در خانه‌های ایرانی

هنوز اطلاعات دقیقی از این سفره در گذشتگان به دست نیامده است؛ اما باستان شناسان معتقدند ایرانیان باستان هر سال سفره‌ای را به بهانه روز طبیعت و برکت آن پهن می‌کردند. اولین نشانه‌ها از سفره‌های هفت سین که همه‌ی اجزای آن با حروف سین آغاز می‌شود، به قرن هشت و نهم باز می‌گردد.

هفت‌سین سفره‌ای متشکل از هفت چیزِ نمادین است که از طبیعت گرفته شده و نام آن‌ها با حرف «سین» آغاز می‌شود و به‌طور سنتی در نوروز، سال نوی ایرانی، گسترانده می‌شود. هفت‌سین از مشهورترین مراسم نوروز است که روی زمین یا میز گذاشته می‌شود و معمولاً اعضای خانواده در زمان گردش سال، در کنار آن می‌نشینند. این سفره از گردهم آوردن و انتخابِ هفت چیز از موارد مقابل است: سیب، سنجد، سماق، سیر، سرکه، سبزه سمنو.

بر حسب عادت، چیزهای دیگری نیز برای تکمیلِ مفاهیم روحانی و نمادینِ سین‌ها بر این سفره قرار می‌گیرند؛ مانند قرآن مجید، آینه و شمعدان، تخم مرغ رنگی، ماهی قرمز، گل، فال حافظ، شیرینی و نظایر آن که بنا به عرف و سنت و اعتقاد مردمانِ نواحیِ گوناگون، مختلف است. سفرهٔ هفت‌سین معمولاً تا پایانِ نوروز در خانه‌ها می‌ماند، و برخی در روز سیزدهمِ نوروز، سبزه و ماهی را به آب می‌سپارند

هر سین در سفره هف ت سین نماد چیست؟

سیب در سفره هفت سین نماد سلامتی و تن درستی، سبزه نماد حیات و شادابی، سمنو نماد خیر و برکت، سرکه نماد جاودانگی، سیر سمبل تندرستی و خواص دارویی آن به‌منظور درمان، سکه نماد رزق و روزی، سماق سمبل شادی، صبر و استقامت، سنجد نماد عشق و دلبخاتگی بین اعضای خانواده است؛ اما برخی افراد بر این باورند که سنجد نماد گرایش به عقلانیت است.

در این قرن بابا طاهر در خصوص اعیاد نوروز شعری می‌سراید:

برچهره گل شبنم نوروز خوش است

در صحن چمن روی دل افروز خوش است

از دی که گذشت هر چه گویی خوش نیست

خوش باش و ز دی مگو که امروز خوش است

چون ابر به نوروز رخ لاله بشست

برخیز و بجام باده کن عزم درست

کاین سبزه که امروز تماشاگه تست

فردا همه از خاک تو برخواهد رست

بنگر ز صبا دامن گل چاک شده

بلبل ز جمال گل طربناک شده

در سایه گل نشین که بسیار این گل

از خاک برآمده است و در خاک شده

از بابا نوروز تا حاجی  فیروز در اعیاد نوروز

برخی معتقدند حاجی فیروز یا خواجه پیروز، یک چهرهٔ افسانه‌ای در فرهنگ ایرانیان است که در نخستین روزهای هر سال، در کنار عمو نوروز، به شهرها می‌آید تا از آمدنِ نوروز به مردم آگهی دهد. او یک مرد لاغراندام و سیاه‌رُخ، با کُلاهِ دوکی، گیوههای نوک‌تیز و جامهٔ سُرخ است که با دایره‌زنگی و تنبک، به خیابان‌ها می‌آید و به خواندنِ آوازِ کوبه‌ای می‌پردازد.

عمونوروز همچنین شناخته‌شده با نام بابا نوروز، خواجه نوروز و یکی از نمادهای نوروز در باور مردمی ایرانیان است که در شب‌های جشنِ نوروز، برای بچه‌ها هدیه می‌آورد و به همراه حاجی فیروز سفر می‌کند. از ویژگی‌های عمو نوروز، می‌توان اشاره کرد به زلف و ریشِ سفید، کلاهِ نمدی، کمربندِ ابریشمیِ آبی، شالِ سفید، شلوارِ کتان و گیوهٔ تخت‌نازک. او از میانِ کوه راه می‌افتد و عصا به دست می‌آید به سمتِ دروازهٔ شهر. در سیستان، به جای بابا نوروز، مردم به بی‌بی نوروز (یا بی‌بی گل‌افروز) باور دارند.

یکی از تاریخ نویسان می‌گوید: «اگر از من بپرسید که بابا نوروز نماد چیست من به شما پاسخ خواهم داد که از دید من بابا نوروز، نماد زمان و به گونه‌ای یادآور «زروان» باستانی یا «زال» شاهنامه است. هم از این روست که پیری است بسیار سالخورده با گیسوان و ریشی بلند و انبوه و سپید ...»

تاریخ نویس دیگر هم حاجی فیروز را اینگونه تفسیر می‌کند: «سیاوش در زبان اوستایی به معنای «مرد سیاه» است. حاجی فیروز در واقع بازمانده‌ی آئین بازگشت سیاوش است؛ چهره‌ی سیاه او نماد بازگشت از جهان مردگان است و لباس قرمز حاجی فیروز نماد خون سرخ سیاوش و حیات مجدد ایزد منان است.»

بدعت‌ها و خ رافات بین‌المللی نوروز

یکی از سنت‌های قدیمی سال نو در ایتالیا این است که لوازم خانگی را از پنجره به بیرون رها می‌کنند تا بدی‌ها از بین برود. در کلمبیا مردم با چمدان خالی در خیابان قدم می‌زنند و بر این باورند با انجام این کار سال پیش رو برایشان پر از ماجراجویی خواهد بود.

از خرافات دیگری که در میان برخی افراد رواج دارد، فال بد زدن است. پیغمبر اکرم(ص) در کمال صراحت فرمودند: «رُفِعَ عَن اُمَّتی الطَّیرهَ؛ در امت من طیره و فال بد وجود ندارد». خود پیغمبر اکرم (ص) اشیاء و حوادث را به فال نیک می‌گرفتند و هرگز فال بد نمی‌زدند و مردم را از این کار منع می‌کردند.

معنای واقعی  سیزده بدر

سیزدَه‌بدَر سیزدهمین روزِ فروردین‌ماه و از جشن‌های نوروزیِ ایران است که که در دامان طبیعت برگزار می‌شود. در گاه‌شمارهای رسمیِ ایران، پس‌از انقلاب، این روز روز طبیعت نامگذاری شده و از تعطیلات رسمی است. به‌طور کلی در میان جشن‌های ایرانی جشن «سیزده‌بدر» کمی مبهم است، زیرا مبنا و اساس دیگر جشن‌ها را ندارد. در کتاب‌های تاریخی اشارهٔ مستقیمی به وجود چنین مراسمی نشده‌است، اما در منابع کهن اشاره‌هایی به «روز سیزدهم فروردین» هست.

گفته می‌شود ایرانیان باستان در آغاز سال نو پس از دوازده روز جشن‌گرفتن و شادی‌کردن که به یاد دوازده ماه سال است، روز سیزدهم نوروز را که روز فرخنده‌ای‌ست به باغ و صحرا می‌رفتند و شادی می‌کردند و درحقیقت با این ترتیب رسمی بودن دورهٔ نوروز را به پایان می‌رسانیدند.

مشهور است که واژهٔ سیزده‌بدر به‌معنای «در کردن نحسیِ سیزده» است. اما برداشت صحیح این واژه اینگونه است که یکی از معانی واژهٔ «به»، «طرف و سوی» است. مانند اینکه می‌گوییم «به فروشگاه». همچنین «در» معنای «دره» (و دشت) می‌دد. به‌عنوان مثال، علامه دهخدا، واژهٔ «در و دشت» را مخفف «دره و دشت» می‌داند.

همچنان که فردوسی آورده است: «چو هر دو سپاه اندرآمد ز جای    -    تو گفتی که دارد در و دشت پای»

پس با نگاهی کلی می‌توان گفت شاید واژهٔ «سیزده‌بدر» به‌معنای «سیزدهم به‌سوی در و دشت شدن» باشد که همان معنی بیرون‌رفتن و در دامان طبیعت و سرکردن را می‌دهد.

در حدیثی آمده است که یکی از یاران امام دهم حضرت علی بن محمد الهادی(ع) می‌گوید: خدمت حضرت(ع) رسیدم در حالی که در مسیر راه انگشتم مجروح شده بود چون سواری از کنارم گذشت و به شانه‌ام صدمه زد و من در وسط جمعیت گرفتار شدم و لباسم پاره شد.

گفتم: «ای روز خدا مرا از شر تو حفظ کند. عجب روز شومی هستی». امام فرمودند: «با ما ارتباط داری و باز چنین می‌گویی. روز که گناهی ندارد که او را گناهکار می‌شماری».

آن مرد از شنیدن این سخن به هوش آمد و به خطای خود پی برد و عرض کرد ای مولای من! من استغفار می‌کنم و از خدا آمرزش می‌طلبم.

امام (ع) افزودند: «ما ذَنَبَ الایام حتّی صِرتُم تتشائمون بها اِذا جوزیتُم بأعمالکم فیها؛ روزها چه گناهی دارند که شما آنها را شوم می‌شمرید هنگامی که کیفر اعمال شما در این روزها دامان‌تان را می‌گیرد.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha