کد خبر 244804
۲۶ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۱:۳۰

ساسان مویدی در گفتگو با «حیات»:

شهر حلبچه پس از بمباران مانند فیلم‌های سینمایی شده بود

شهر حلبچه پس از بمباران مانند فیلم‌های سینمایی شده بود

عکاس جنگ گفت: وقتی وارد شهر حلبچه شدم شهر مانند صحنه سینما شده بود، در آن زمان من عکاسی تئاتر و سینما هم انجام می دادم و گویی کاملا صحنه پردازی شده بود.

به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، ۲۵ اسفند سال ۶۶ را میتوان به جرات روزی تلخ در تاریخ سرنوشت بشری نام برد، رژیم بعث در عصر این روز شهر حلبچه که از شهرهای کردنشین عراق به شمار می رفت را آماج کینه توزی هایش قرار داد و با بمباران شیمیایی آن شهر قریب به ۵ هزار نفر از مردم که عمدتا غیرنظامی بودند، کشته شدند. 

حالا دیگر پس از گذشت سالها «عمر خاور» به سمبل مظلومیت شهدای حلبچه تبدیل شده است، ساسان مویدی عکاس جنگ از ثبت تصویر عمر خاور و طفل شیرخوارش می‌گوید. 

شهر حلبچه پس از بمباران مانند فیلمهای سینمایی شده بود

ساسان مویدی عکاس جنگ در گفتگو با حیات؛ درباره ثبت لحظات تلخی که در حلبچه ماندگار شد، گفت: حملات موشکی تهران از ۱۱ اسفندماه آغاز شده بود و در آن زمان درگیر جنگ آنجا بودیم‌ یادم می آید در آن زمان فرزندانم را به خارج از تهران در پردیس کرج فرستاده بودم و خودم در تهران مانده بودم. عراق تهران را به حمله شیمیایی تهدید کرده بود و بعد خبر موشکباران حلبچه رسید. چند ساعت بعد که خبر رسید عازم حلبچه شدم.

وی ادامه داد: علی رغم مخالفت‌های بسیاری که به وجود آمده بود، من عازم حلبچه شدم و قرار شد از زمانی که به آنجا رسیدم یک ساعت عکاسی کرده و برگردم. من به کرمانشاه رفتم و با هلی کوپتر ارتش به حلبچه رسیدیم خلبان از ما خواست دقیقا یکساعت بعد برگردیم چون نمی‌توانست منتظر ما بماند.

مویدی اظهار کرد: وقتی وارد حلبچه شدم شهر مانند صحنه سینما شده بود. در آن زمان من عکاسی تئاتر و سینما هم انجام می دادم و گویی کاملا صحنه پردازی شده بود. سه فرم که عکس گرفتم، با خودم فکر کردم که نمیتوان این واقعه را در دوساعت عکاسی کرد، هرگز دنبال تک عکس نبودم و با خودم کلنجار رفتم و رفتن های کوپتر را تماشا کردم. در نهایت دوباره به شهر حلبچه برگشتم. دو روز در شهر بودم. شهر کاملا مرده بود، با یکی از ماشین‌هایی که متعلق به رزمنده های خودمان بود به یک روستایی در پایین تر رفتم که جنازه ها به آنجا منتقل شده بود. آنجا بسیار وحشتناک بود و زن و بچه های زیادی مرده بودند. 

وی تشریح کرد: با اولین خبرنگاران خارجی که برگشتند وارد کرمانشاه شدم. در آنجا نیز در بیمارستان از مریضهای بدحال عکاسی کردیم. با یکسری از مجروحان های شیمیایی که حالشان بهتر بود به تهران با هواپیمای ۳۳۰ برگشتم و در استادیوم ۱۲ هزار نفری مجموعه آزادی نیز که مردم به آنجا منتقل شده بودند، عکاسی کردم . مردم بیشتر درد شیمیایی نداشتند بلکه درد روحی داشتند. 

مویدی بیان کرد : عکس «عمرخاور» را من گرفتم بسیار ثبت لحظه لحظه واقعه حلبچه برایم دشوار بود و بیش از هر چیزی کودکان مظلوم من را ناراحت میکرد . سال ۷۶ تعدادی از عکاسان ایرانی که از او عکس داشتند را پیدا کردم و انصافا عکسهای خوبی گرفته شده بود، چون عکاسان خارجی دیر رسیدند، عکاسان ایرانی عکسهای برتری ثبت کرده بودند و اینگونه در مجامع جهانی از آنها استفاده شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha