کد خبر 240544
۲۶ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۶:۳۰

از شهدا بیاموزیم:

گلوله‌ام به هدف نخورَد، آبروی جمهوری اسلامی می‌رود!

گلوله‌ام به هدف نخورَد، آبروی جمهوری اسلامی می‌رود!

می‌گفت: به نظامی‌های سوری گفتم همان نقطه‌ای را که نمی‌توانید بزنید، همان جا را هدف قرار می‌دهیم! می‌خواستم اجرای آتش بکنم که توی دلم گفتم «خدا کند به هدف بخورد.» اگر نخورد آبروی جمهوری اسلامی می‌رود!

 به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، داستانی که می‌خوانید روایتی از احمدرضا بیضائی برادر شهید مدافع حرم «محمودرضا بیضائی» است که در کتاب «تو شهید نمی‌شوی» آمده:

 «همیشه امور و فنون نظامی را به سوری‌ها آموزش می‌داد. خودش تعریف می‌کرد: به سوری‌ها توپ ۱۰۶ داده بودیم. مدت‌ها بود نظامی‌های ارتش سوریه نقطه‌ای را با سلاح‌های منحنی‌زن هدف گرفته بودند ولی نمی‌توانستند بزنند. روزی که آمدم توپ را به آن‌ها آموزش بدهم، بنا بود اولین شلیک را هم خودم انجام بدهم تا آن‌ها ببینند.

 می‌گفت: به نظامی‌های سوری گفتم همان نقطه‌ای را که نمی‌توانید بزنید، همان جا را هدف قرار می‌دهیم! می‌خواستم اجرای آتش بکنم که توی دلم گفتم «خدا کند به هدف بخورد.» اگر نخورد آبروی جمهوری اسلامی می‌رود!

 برداشت من این است که محمودرضا آنجا به خودش به عنوان نماینده جمهوری اسلامی نگاه می‌کرد. می‌گفت: شلیک کردم و به هدف مورد نظر اصابت کرد. بلافاصله از بی‌سیم‌ها صدای فریاد خوشحالی بلند شد.

 می‌گفت: نظامی‌های ارتش سوریه دور ما حلقه زدند. چند دقیقه بعد سروکله فرمانده‌شان هم پیدا شد. آمد از من پرسید شما درجه‌تان چیست؟ فکر می‌کرد من آدم مهمی هستم! گفتم من از نیروهای مردمی هستم!

 می‌گفت بعد از اصابت توپ به هدف، توی دلم گفتم خدایا شکرت که آبروی جمهوری اسلامی نرفت. این جمله‌اش را هیچ وقت فراموش نمی‌کنم!»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha