کد خبر 237147
۵ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۱:۰۱

گزارش «حیات» در وصف مولود سیزدهم رجب؛

ای علی (ع) که جمله، عقل و دیده‌ای ...

ای علی (ع) که جمله، عقل و دیده‌ای ...

سیزدهم رجب، روز میلاد حضرت علی (ع) جانشین بر حق حضرت ختم المرسلین و نخستین امام شیعیان جهان است، ولادت مردی مبارک که تمام وجودش بینش است و کمال و رشد و اوج و معراج ...

به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، سیزدهم رجب، روز میلاد مردی است که تجسم تمامیت توحید بود و تجلیگاه تمامی فضیلت‌های خداگونه که او را در سخن پیامبر(ص) معیار و مدار و میزان حق و عدل نمایانده است. علی (ع)، آینه تمام نمای خداوند رحمان و رحیم است و به تعبیر شگفت «مولانا جلال الدین» سخن گستر سترگ عرفان و ادب ایرانی و اسلامی، پای تا سر، عقل و دیده است یعنی ذره ذره‌ی او بینش است و یقین، چنانکه خود فرمود: «لو کشف الغطاء ماازددت یقینا»: اگر همه پرده‌ها و حجاب‌های ماده به کنار روند، ذره‌ای بر یقین من افزون نمی‌شود.

امیرمومنان(ع) که در بیان رسول خدا(ص)، تحقق و تجلی تمامی حقیقت است و در روز خندق، که تیغ آن حضرت بر سر عمربن عبدود سرکرده سپاه کفر نشست، ضربت او را پرفضیلت‌تر از تمامی عبادات جن و انس شمرد و فرمود:

«برز الایمان کله الی الشرک کله»: امروز تمام ایمان برابر تمام کفر و شرک، ظاهر شد.

در ضمن خطبه مشهور به شقشقیه، در بیان فضیلت خویش، سخنی شگفت دارد:

«یَنْحَدِرُ عَنِّی السَّیْلُ وَ لَا یَرْقَی إِلَیَّ الطَّیْرُ ...»:

من آن قله‌ام که سیل علم و حکمت از بلندایم جاری و جوشان است و مرغ دور پرواز اندیشه به منتهای معرفتم نمی‌رسد.

سبط اکبر امام اول شیعیان، حضرت امام حسن مجتبی(ع) در اولین خطبه‌ای که فردای شهادت پدرش در مسجد کوفه، معراجگاه آن حضرت، ایراد کرد، در همین معنا فرموده است:

«لَقَد فارَقَکُم رَجُلٌ بِالاَمسِ لَم یَسبِقهُ الاَوَّلونَ بِعِلمٍ ولا یُدرِکُهُ الآخِرونَ»

دیروز مردی شما را ترک کرد که نه پیشینیان به علم او رسیدند و نه پسینیان خواهند رسید.

اینکه در حدیث متواتر مشهور به «مدینه العلم» که از مصادر روایی شیعه و سنی در بیان عظمت مولی الموحدین(ع) به شمار می‌رود و سیوطی در «اللئالی المصنوعه فی الاحادیث الموضوعه»، این حدیث را که ده صحابی جلیل پیامبر- از جمله خود امیر مومنان(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، عبدالله بن عباس، عبدالله بن مسعود، حذیفه بن یمان، جابربن عبدالله انصاری و...- راوی آن بوده‌اند از جمله احادیث «حسن»، «صحیح» و «مسلم الصدور» معرفی می‌کند، می‌بینیم که رسول خدا آن حضرت را بمنزله‌ی دروازه علم خود می‌شناساند.

به آن معنا که هرکس خواهان این شهر علم است، باید از در آن وارد شود و: «فمن اراد الحکمه فلیات الباب»، نشان از این حقیقت دارد که وصول به شهر علم نبوی، که همان گوهر حقیقت وحی و حکمت الهی است جز از مسیر تشرف و تمسک به ولایت حضرت علی (ع) ممکن و میسر نخواهد شد.

این بدان معناست که تنها راه شناخت معارف وحی و حقایق قرآن، خوشه چینی از خوان بصیرت ائمه طاهرین است که در بیان قرآن، به «اهل ذکر» تعبیر شده‌اند: «فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون»: از اهل ذکر بپرسید اگر نمی‌دانید.

در تفسیر «نورالثقلین» از حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(ع) در تفسیر این آیه نقل شده است که: «نحن اهل الذکر و نحن مسئولون»: مائیم آن اهل ذکر که در قرآن آمده است و مائیم که از ما باید پرسیده شود.

در روایتی دیگر، حضرت امام باقر(ع) در تفسیر همین آیه فرموده اند: «الذکر القرآن، وآل الرسول اهل الذکر، و هم المسئولون»: ذکر، قرآن است و اهل ذکر، خاندان پیامبر و عترت طاهرین هستند و از آنان باید پرسید.

حضرت امام خمینی(ره) که سخن و نگاهش با حکمت و معرفت وحی گره خورده بود و احیاگر همان سیره و سنت بود، در پیام نوروز سال 1366 خود به‌مناسبت واقع شدن این عید در میان دو عید سیزدهم رجب: روز میلاد امیرمومنان و بیست و هفتم رجب: روز مبعث رسول اکرم، در تبیین معنای اتحاد این دو بزرگوار در عوالم غیب و شهود، سخنی دارد که بی‌شک، نازله‌ای از آن نزل حکمت شهودی است:

«مبعث که مال بعثت ولی‌الله ‏‎‏اعظم، ولی الله مطلق بالأصاله است، و مولود که باز عید ولی الله بالتبع است. و این دو‏‎ ‎‏بزرگوار در عوالم غیب با هم بودند، متحد بودند و در شهادت در این عالم یکی مظهر آن‏‎ ‎‏غیب مطلق است در بعثت و یکی مظهر آن غیب مطلق است در امامت.‏ امامت و بعثت دو امر هستند که اینها به ظهور آن معنویت بزرگ عام است و آن‏‎ ‎‏ولایت است.»

امام خمینی (ره)، که فرزند کوثر معنوی نبوت و امامت است، این دو را در امتداد هم تفسیر می‌کند و می‌افزاید:

«این دو بزرگوار همان طوری که در عالم غیب و غیبِ غیب با هم بودند و متحد‏‎ ‎‏بودند، در عالَم هم که آمدند، در این دنیا هم که آمدند اینها اخوت داشتند، برادری‏‎ ‎‏داشتند و یک بودند.‏ و ما بین دو عیدی واقع شدیم که صاحبان آن دو عید در همۀ نشئات با هم بودند و در‏‎ ‎‏این نشئه هم برادر بودند...»

محدث نامور؛ ابن شهرآشوب در «مناقب آل ابی طالب» از «ابن عباس» صحابی بزرگ و پسرعم رسول خدا و امیرمومنان روایت می‌کند:

«عِلْمُ النّبِیّ(صلی الله علیه وآله) مِنْ عِلْمِ الله تَبَارک وَ عِلْمُ عَلِیٍّ مِنْ عِلْمِ النَّبِیِّ(صلی الله علیه وآله) وَ عِلْمِی مِنْ عِلْمِ عَلِیٍّ(علیه السلام)، وَ مَا عِلْمِی وَ عِلْمُ أَصْحَابِ مُحمّدٍ فِی عِلْمِ عَلِیٍّ إِلَّا کَقَطْرَةٍ فِی سَبْعَةِ اَبْحُر»:

علم پیامبر از علم الهی برگرفته است و علم علی ابن ابیطالب از علم پیامبر و علم ما اصحاب رسول‌الله از علم علی (ع) است که جز قطره‌ای در برابر هفت اقیانوس پهناور نیست.

با این اوصاف درمی‌یابیم که ولایت، شاهراه شناخت منظومه حکمت‌ها و معارف غیبی و ائمه معصومین، تنها مسیر و مجرای این معرفت هستند. در اینجا ابن عباس که به «تلمیذ امیرالمومنین» شهره بود، سخنی دارد که بازگوی درد عظیم غربت آن امام حق و عدالت در همه دوران‌ها و ناشناختگی این- به تعبیر زنده یاد دکتر علی شریعتی: «حقیقتی بر گونه‌ی اساطیر» است.

او می‌گوید: علی (ع) اقیانوس علم و حکمت بود و به همین دلیل ناشناخته ماند و در منازعات سیاسی و مجادلات قدرت، اهل زمانه او را با کسی چون معاویه مقایسه می‌کردند!

نظیر این معنا را در کلام حضرت علی (ع) هم می‌توان یافت؛ آنهم سخنی که با لحنی دردآلود و دریغ‌مندانه بازگو شده و به سینه تاریخ سپرده شده است:

«الدهر انزلنی، ثم انزلنی حتی قیل: معاویه و علی»: روزگار مرا پایین آورد و همچنان پایین آورد تا جایی که همه می‌گویند: علی و معاویه!... و این دردی است که شاید هیچکس جز چاه، محرم این غربت عظیم نبود؛ همان دردی که تاریخ تشیع را امتداد بغض آتشفشانی این کوه کهکشان گونه ساخته است.

میلاد امیرالمومنین و امام المتقین(ع) فرصتی برای اندیشیدن به این میراث عظمت مستور و مکنون در همه زمانه هاست. اندیشیدن به غربت و مظلومیتی که ولایت ناشناسی مردمان، کلنگش را از سقیفه به زمین کوبید و به پهلوی شکسته بین در و دیوار و فرق شکافته در محراب و پاره های جگر در طشت و گودی قتلگاه و سر بریده بر بالای نی و اسارت اهل بیت منتهی شد. اینهمه، ثمرات بدعتی بود که در انکار ولایت حقه ی آل الله ریشه بست و تاریخ اسلام را در غربت و غیاب «معرفت به ولایت»، تاریخ ظلم و شقاوت و انحراف و اسارت و محو فضیلت ها ساخت.

انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره)، رجعتی به آن امانت و حرکتی در احیای آن حقیقت نایافته و ناشناخته بود و این سخن آن تربیت شده مکتب علوی که: «ولایت فقیه، استمرار حرکت انبیاست» پرده گشای این رمز است که ولایت فقیه، نه حاکمیت منطق قدرت مادی، که در تداوم فلسفه امامت و ولایت معنوی و قدسی برگزیدگان حق، حاکمیت معنویت ها، ارزش ها و فضیلتهاست.

و کوتاه سخن، میلاد علی(ع) بر همه آنان که زلف به دامن عشق آن جانان هر جان شیدا گره زده‌اند؛ مبارک باد.

این روز را در سال‌های اخیر به عنوان «روز مرد» هم می شناسیم و کدام مصداق برای مرد، حقیقی تر از آن «مرد مردستان طاها» که مردی و مردانگی در سایه سار بلندای نامش آبرو گرفت و به تعبیر استاد علی معلم دامغانی: «کتاب و تیغ و میزان، عین مرد است»....

روز میلاد مولود کعبه، مردی مبارک که در نگاه آسمان‌تاب مولانا در مثنوی رازآلودش، «جمله عقل و دیده» است یعنی تمام وجودش بینش است و کمال و رشد و اوج و معراج و:

«در شجاعت شیر ربانیستی

در مروت خود که داند کیستی...»!

و راستی همه‌ی آنچه در وصف این انسان آسمانی در همه روزگاران گفته‌اند یکطرف و این یک بیت شگفت که گویی از آسمان بر قلب او باریده است، یکطرف:

«ای علی (ع) که جمله عقل و دیده‌ای

شمه‌ای واگو از آنچه دیده‌ای....»

ای علی (ع) ...

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha