به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، شهید اسماعیل دقایقی یکی از اسطورههای تاریخ حماسه آفرینیهای دوران ساز دفاع مقدس است که ۳۷ سال پیش در خلال عملیات کربلای ۵، توسط نیروهای دشمن طی یک عملیات شناسایی به شهادت رسید تا جبهه شلمچه به خون سرخش رنگ شفق بگیرد.
شهید دقایقی، چهره تابناکی است که دوران حیاتش تجسمی از مبارزه سیاسی؛ بینش و سلوک اخلاقی و معنوی، پایهگذاری هسته اولیه یکی از بزرگترین پایگاههای مقاومت جهان اسلام و مقطع درخشان مدیریت راهبردی دفاع مقدس است. در این گفتار، مروری گذرا داریم بر ویژگیهایی که «اسماعیل» جبهههای ما را تبلوری از تمامیت ارزشهای شاگردان مکتب روح الله کرد.
شهید اسماعیل دقایقی، یکی از شهدای شاخص در تاریخ دفاع مقدس است که کمتر از او سخن گفته شده و این غفلت، نسل جوان ما را از شناخت یکی از جریان سازترین، اثرگذارترین، و خستگی ناپذیرترین مردان جنگ، محروم کرده است. زندگی پرماجرای او، چه قبل و چه بعد از انقلاب، جلوهای از دو فصل مهم و تاریخساز از حیات این ملت و بازتابی از تربیت و تکامل نسلی است که خود را در کوران و کشاکش مبارزه پیدا کرد و در کورهی جهاد و شهادت، شکل گرفت و تولدی دوباره یافت.
اول- شهید دقایقی از مبارزان زندان رفته و شکنجه کشیدهی پیش از انقلاب و در جریان مبارزه با حاکمیت طاغوت است. او از سالهای نوجوانی و تحصیل در هنرستان، مبارزه را با پیوستن به اعتصاب در مخالفت با برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله آغاز کرد. در سال ۵۳ توسط ساواک دستگیر و روانه زندان شد و پس از مدت کوتاهی بهعلت سن پائین آزاد شد.
دومین بار در سال ۵۵ دستگیر و زندانی شد. او همراه با چندی دیگر از جمله: محسن رضایی، علی شمخانی، محمدباقر ذوالقدر، شهید محمد جهان آرا و... از پایهگذاران گروه منصورون بود که تاثیر گستردهای در بسترسازی مبارزه و شکل بخشی عملیات مسلحانه در استان خوزستان داشت.
دوم- شهید دقایقی در همان اولین ماههای پیروزی انقلاب اسلامی، جهاد سازندگی آغاجاری را راهاندازی کرد. چندماه بعد سپاه آغاجاری را تاسیس کرد. متعاقب آن، در تشکیل سپاه خوزستان فعالیت کرد و مسئول دفتر هماهنگی آن شد. بهمحض شروع جنگ تحمیلی و آغاز هسته مقاومت در خرمشهر به آنجا رفت و با انتقال سلاح و مهمات، نقش اساسی در پشتیبانی نیروهای داوطلب داشت.
در سال ۶۱ بهموازات فرسایشی شدن جنگ پس از عملیات بیت المقدس و گسترش ناامنی های حاصل از عملیات تروریستی منافقین، مسئول راه اندازی سپاه حفاظت در قم و استان مرکزی شد. مدیریت منضبط و اصولی او چنان بود که در تمام دوران تصدی و فرماندهی او بر این یگان، هیچ ترور و سوءقصدی رخ نداد.
در سال ۶۲ مسئول راه اندازی دوره عالی مالک اشتر شد. این دوره ها بهمنظور آموزش اصول و ضوابط مدیریت استراتژیک جنگ، تاکتیکهای رزمی، برای فرماندهی گردانهای مانوری سپاه طرح و تدوین شده بود.
سوم- اما در سال ۶۳ یکی از مهمترین فصول و مقاطع حیات و مدیریت نظامی این سردار بزرگ رقم می خورد؛ مشارکت در شکلگیری «تیپ بدر» که بعدها و در امتداد خود، یکی از بزرگترین و بعدها موثرترین پایگاه های مقاومت جهان اسلام و از بازیگران اصلی و تعیین کننده در معادلات منطقه ای خواهد شد.
تربیت و تجهیز و سازماندهی واحدی متشکل از مجتهدین و معارضین و سپس اسرای داوطلب عراقی با عنوان «احرار» بعنوان یکی از محورهای رزم و دفاع، از یک بینش راهبردی نشات گرفته بود که چه در دوران جنگ و عملیات های آن (از جمله آزادسازی منطقه الترابه در هورالهویزه، مشارکت موثر در عملیاتهای: قدس ۴- عاشورا- کربلای ۲- کربلای ۴ و کربلای ۵- حضور بهعنوان یگان عمل کننده در مرصاد) و چه در دهههای بعد و در سالهای اخیر بهعنوان یکی از جبهههای اصلی مقاومت منطقه ای در برابر آمریکا و صهیونیسم و جریان های سلفی- تکفیری مجری سیاستهای استکباری از جمله داعش، منشاء آثار و برکات مهمی شد.
رابطه ویژه او با اعضای تیپ بدر، سلوک معنوی و اخلاقی، توان مدیریتی و تشکیلاتی، قدرت و قابلیت سازماندهی و ایجاد وحدت و وفاق بین دو گروه کاملا متفاوت و گاه در تضاد به لحاظ بینش و انگیزه و ماهیت حضور در جبههها، یعنی: مجاهدان عراقی از یکسو و اسرای آزاد شده داوطلب شرکت در جنگ با رژیم بعثی از سوی دیگر، موجب استحکام پایههای اولیه این تشکل نظامی بر اساس یک نگرش هوشمندانه، آینده نگرانه و مبتنی بر یک بصیرت راهبردی شد که برکات آن امروز هم در قالب جریانهای حشدالشعبی، عصائب اهل الحق، کتائب حزب الله و... در ایجاد یک خط دفاعی عظیم که اصلیترین تهدید و چالش برای منافع اشغالگران آمریکایی و صهیونیستی در منطقه است، به روشنی پیداست.
کافی است ثمره فرماندهی شهید دقایقی را در ظهور و تربیت اسطوره هایی چون شهید ابومهدی المهندس جستجو کنیم که تا آخرین لحظه عمر، دوش به دوش، نزدیکترین همراه و همسنگر سردار بزرگ مقاومت اسلامی در جهان، معلم بزرگ فرهنگ جهاد و شهادت: حاج قاسم سلیمانی بود و در کنار او به معراج خون شتافت و هرجا که میرفت، تا آخرین دم حیات، عکس شهید اسماعیل دقایقی، این اسماعیل قربانی جبهههای قرب خدا را همراه خود داشت و شهید دقایقی را بزرگترین الگوی معنوی خویش میخواند.
ختم سخن؛ فصول مختلف حیات این شهید بزرگ، نشانگر آن است که او در ابعادی متعدد چون: مبارزه سیاسی از آغاز شناختن خود، پیشرو و پیشاهنگ بودن در تشکیل و راهاندازی جریانها و نهادهایی مهم و راهبردی از تشکلهای سیاسی و مبارزاتی تا نظامی و دفاعی، و مهمتر از همه: افق دید مدیریتی و استراتژیک در دفاع مقدس، نمودار بینش و منشی است که مردان دفاع مقدس را در منتهای معنویت و معرفت باطنی، سرمطلع ارزشها و فضیلتهای خداگونه در جهان معاصر ساخت.
شهید اسماعیل دقایقی که متولد 9 بهمنماه سال ۱۳۳۳ بود و در طول جنگ ایران و عراق بهعنوان یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران، در عملیاتهای بیتالمقدس، فتحالمبین، خیبر، بدر، عاشورا، قدس ۴، کربلای ۲ و کربلای ۴، فرماندهی تیپ ۹ بدر را بر عهده داشت روز ۲۸ دیماه سال ۱۳۶۵، در خلال انجام عملیات کربلای ۵ هنگام شناسایی در منطقه شلمچه، توسط هواپیمای جنگنده نیروی هوایی عراق مورد اصابت موشک قرار گرفت و همرزمان شهیدش پیوست.
نظر شما