به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات؛ سالها از خبری میگذرد که قلب مردم ایران را به اندازه گدازههای آتش آن حادثه؛ داغدار کرد. در آن حادثه ساختمان «پلاسکو» به همراه قلب 17 مادر و به اندازه همه جمعیت ایران آتش گرفت. حالا سالهاست از روزهای دردناک و سخت می گذرد؛ اما این داغ همچنان بر دلها تازه است و برای آن ققنوس های ایران که هر کدام جگرگوشه کسی بودند عزاداریم.
مادر شهید آتش نشان، رضا نظری از شهدای حادثه پلاسکو در گفتگو با خبرنگار فرهنگی ما، گفت: رضا در سال 1368 به دنیا آمد. او ازدواج نکرده و سه ماه بود که وارد شغل آتش نشانی شده بود. پسرم چهل روز بود که لباسش را که مربوط به عملیات حریق میشد، تحویل گرفته بود و هیچ وقت من آن لباس را در تنش ندیدم؛ در واقع پلاسکو اولین و آخرین ماموریت بزرگ رضا شد؛ ماموریتی که قرار بود تجربهای برای عملیاتهای بعدیاش باشد.
وی ادامه داد: حادثه پلاسکو 30 دی سال 95 اتفاق افتاد و کسی تصور نمی کرد این حادثه رخ داده و 17 طبقه ساختمان روی 16 شهید آتشنشان آوار شود؛ شهدایی که ققنوس وار سوختند و به آسمان رفتند.
مادر شهید بیان کرد: رضا بسیار مهربان، شجاع، قوی و ازخودگذشته بود. او پشت میزنشینی را انتخاب نکرده بود و داوطلبانه می خواست در قسمت عملیات و حریق فعال باشد. روز حادثه نیز به علت کمبود نیرو آنان را اعزام کردند. متاسفانه ساعت 11:30 دقیقه ساختمان آوار می شود و رضای من برای دفاع از مال و جان مردم به شهادت رسید.
وی تشریح کرد: رضا عاشق این بود که به سوریه اعزام شده و همیشه نوحه نریمان را برای من می خواند؛ اما من با رفتنش مخالف بودم تا اینکه شغل آتشنشانی را انتخاب کرد. او میگفت ایثار و دفاع از شهر کمتر از دفاع از حرم حضرت زینب (س) نیست. هر مادری دوست دارد فرزندش را داماد کند؛ اما حسرت دامادی رضا تا همیشه بر دلم ماند.
نظر شما