کد خبر 233438
۱۱ دی ۱۴۰۲ - ۰۸:۱۸

خواهر شهیدان امیری در گفتگو با «حیات»:

مادری که در عزای پسر شهیدش پیراهن مشکی نپوشید + فیلم

مادری که در عزای پسر شهیدش پیراهن مشکی نپوشید + فیلم

خواهر شهیدان امیری گفت: مادرمان سر شهادت برادر دومم، لباس مشکی به تن نکرد و گفت من فرزندانم را در راه امام حسین (ع) داده‌ام، او خیلی محکم بود.

رقیه حاجی عبادی امیری خواهر شهیدان غلامحسین و محمد حاجی عبادی امیری در گفتگو با «حیات»: با اشاره به اینکه اعتقاد دارد شهید یک برگزیده است، گفت برادر شهیدم غلامحسین حاجی عبادی یک بار مجروح و سه ماه در بیمارستان بستری شد. پای او در حال قطع شدن بود ولی به لطف خدا پایش برگشت. برادرم هرچند 9 بار به اتاق عمل رفت اما باز به‌عنوان بسیجی به جبهه رفت و آن جا شهید شد.

وی با بیان اینکه برادرش در زمان شهادت 25 سال سن داشت، ادامه داد: برادرم یک آدم خاص بود، زیرا یک آدم معمولی نمی‌تواند این اتفاق (9 مرتبه عمل جراحی) را تحمل کند. شهدا آدم‌های خاصی بودند.

خواهر شهیدان امیری صحبت‌هایش را اینگونه ادامه داد: برادر دیگرم (شهید محمد حاجی عبادی امیری) 17 سال سن داشت و در اوایل جنگ (سال 59) به جبهه غرب رفت و در قصر شیرین به شهادت رسید؛ مادرم وقتی برادر کوچک‌ترم شهید شد یک مقدار ناراحت بود ولی به مرور خودش جزو پشتیبانان جبهه شد و خبرها را خودش به خانواده ها می‌رساند. مادرمان سر شهادت برادر دومم، حتی لباس مشکی به تن نکرد و گفت من فرزندانم را در راه امام حسین (ع) داده‌ام، او خیلی محکم بود.

وی افزود: برادر کوچک‌ام همیشه این حدیث که: «خداوند عزّوجل در روایت قدسی می‌فرماید: «مَنْ طَلَبَنی وَجَدَنی، وَ مَنْ وَجَدَنی عَرَفَنی، وَ مَنْ عَرَفَنی أحَبَّنی، وَ مَنْ أحَبَّنی عَشَقَنی، وَ مَنْ عَشَقَنی عَشَقْتُهُ وَ مَنْ عَشَقْتُهُ قَتَلْتُهُ، وَ مَنْ قَتَلْتُهُ فَعَلَی دِیتُهُ، وَ مَنْ عَلَی دِیتُهُ فَأَنَا دِیتُه» در حقیقت، کسی که خداوند را که مستجمع جمیع کمالات است می‌یابد، مطمئنّاً عاشق او می‌شود و ذات باری تعالی می‌فرماید: در این صورت من نیز عاشق او می‌شوم و از اینجا به بعد، نفس کشی سالک پیش می‌آید و به جایی می‌رسد که وقتی عاشق خداوند شد، بابت این عشق، نفس امّاره خود را می‌کشد و چنین انسانی خدایی می‌شود و به کمک و لطف خودِ خداوند تبارک و تعالی، کلیهٔصفات رذیله را در وجود خود نابود می‌کند. پاداش این نابودی صفات رذیله، به دست آوردن خود خدا است» را می‌خواند.

رقیه حاجی عبادی امیری ادامه داد: زمان انقلاب برادرانم به من می‌گفتند: خداوند عاشق هر کسی باشد، او را می‌کشد من باورم نمی‌شد و می‌گفتم یعنی چه؟ بعد با رفتن خودش ثابت کرد، چون جزو گروهی بود که شب قبل به او گفته بودند اگر بروید، بعید است برگشتی داشته باشید. برادرم عاشق شد، رفت و خدا او را خواست.

وی با بیان اینکه برادرانش، بچه‌های پاک و معصومی بودند به خصوص برادر کوچکش که یک پایگاه بسیج را در نارمک پایه‌گزاری کرد، در خصوص نحوه اعلام خبر شهادت محمد (برادر کوچک که زودتر شهید شد) یادآور شد: خبر را اول به همسرم که داماد بزرگ خانواده بود دادند. شبی که بدون حضور برادرم گذشت، شب بسیار سختی بود ولی الحمدالله به لطف خدا صبر به ما بخشیده شد زیرا هدف رفتن آنها را می‌دانستیم. در زمان رسیدن خبر شهادت برادر دومم (غلامحسین) ما بسیار قوی‌تر بودیم و آمادگی کامل برای شهادت‌شان داشتیم.

خواهر شهیدان امیری همچنین گفت: ما باید راه شهدا را ادامه بدهیم؛ برادرانم در وصیت‌شان تآکید داشتند، پیروی امام خمینی (ره) و ولایت باشیم، برای خدا کار کنیم و مراقب یک دیگر باشیم، اول خودمان را اصلاح کنیم و بعد جامعه، من به عنوان یک مادر سعی کردم فرهنگ ایثار و شهادت را به فرزندانم یاد بدهم، فرزندان و نوه‌هایم با تمام وجود شهدا و راه‌شان را دوست دارند.

شایان ذکر است، شهید غلامحسین حاجی عبادی امیری سوم آذر ۱۳۳۹، در بابل چشم به جهان گشود. پدرش علی‌اصغر، خیاط بود و مادرش بدری نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته علوم تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. به‌عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و نهم بهمن ۱۳۶۴، در فاو عراق شهید شد. پیکرش مدت‌ها در منطقه برجای ماند و پس از تفحص و تشییع بخاک سپرده شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است.

مادری که در عزای پسر شهیدش پیراهن مشکی نپوشید + فیلم

همچنین شهید محمد حاجی عبادی امیری بیست و هفتم مرداد ۱۳۴۳، در تهران چشم به جهان گشود. دانش‌آموز دوم متوسطه بود. به‌عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. هفتم آبان ۱۳۵۹، در سرپل ذهاب بر اثر اصابت گلوله توسط نیروهای عراقی شهید شد. تاکنون اثری از پیکرش بدست نیامده است.

مادری که در عزای پسر شهیدش پیراهن مشکی نپوشید + فیلم

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha