حیات: ظهور اسلام در پرتو مجاهدتهای نبی اعظم(ص)، نقطه عطف تاریخ بشری است، که دستاوردهای بیشمار آن پیشرفت همه جانبه تمدن کنونی را فرا روی بشریت قرار داده است. کمترین دستاورد این شجره پاک آسمانی گسترش خواندن، نوشتن و عالمگیر شدن علوم در جهان اسلام و انتقال این علوم ابتدا به اسپانیا، ایتالیا، آلمان، انگلستان و... سایر ملل و دول اروپا و سپس همه جهانیان شد، به طوری که بدون این نقطه عطف آسمانی هرگز تمدنهایی چون روم، مصر و ایران باستان راهی به تمدن کنونی نداشتند. دلایل تاریخی این حقیقت غیر قابل انکار بیشمار است: یکی از این دلایل اقرار مکرر بزرگان و دانشمندان اسلامی و غیر اسلامی و اروپایی به این حقیقت عظیم است. در این مقال به بازگویی شخصیت، نقش و جایگاه پیامبر اسلام(ص) می پردازیم.
جورج برنارد شاو
جورج برنارد شاو(1950 ـ 1856)، بزرگترین نویسنده انگلستان بعد از شکسپیر که افکار او در زمینه مذهب، علم، اقتصاد، خانواده و هنر اثر عمیقی بر روی مخاطبین خود داشت و امواج خروشان افکارش در جوامع غربی منجر به روشنگری افکار عمومی مردم گردید، در رابطه با شخصیت والای پیامبر بزرگ اسلام چنین میگوید: من همیشه نسبت به دین محمد(ص) به واسطه خاصیت زنده بودن شگفت آورش نهایت احترام را داشتهام، به نظر من اسلام تنها دینی است که دارای آنچنان خاصیتی است که میتواند تغییرات گوناگون را به خود جذب کند و خود را با اشکال و صور هر عصر منطبق سازد. من درباره دین حضرت محمد(ص) چنین پیش بینی کردهام که کیش او برای فردای اروپا قابل قبول خواهد بود. همان طوری که در اروپای امروز هم پذیرش آن آغاز شده است. من معتقدم که اگر مردی مانند پیامبر اسلام فرمانروایی مطلق جهان عصر جدید را احراز کند، طوری در حل مسایل و مشکلات جهان توفیق خواهد یافت که صلح و سعادتی را که بشر به شدت احتیاج دارد برای او تأمین خواهد کرد(پنج گام دین، ص185).
ویل دورانت
پرفسور ویل دورانت، مورخ و نویسنده آمریکایی(1981 ـ 1885)، که میلیونها نفر در جهان آثار او را مطالعه میکنند، در رابطه با شخصیت بزرگ پیامبر اسلام چنین اظهار نظر میکند که اگر به میزان اثر این مرد بزرگ در مردم بسنجیم باید بگوییم که حضرت محمد(ص) از بزرگترین بزرگان تاریخ انسانی است. وی درصدد بود سطح معلومات و اخلاق قومی را که از فرط گرمای هوا و خشکی صحرا به تاریکی توحش افتاده بودند، اوج دهد، در این زمینه توفیقی یافت که از توفیقات تمام مصلحان جهان بیشتر بود. کمتر کسی را جز او میتوان یافت که همه آرزوهای خود را در راه دین انجام داده باشد، زیرا به دین اعتقاد داشت. محمد(ص) از قبایل بت پرست و پراکنده در صحرا امتی واحد به وجود آورد. برتر و بالاتر از دین یهود و دین مسیح و دین قدیم عربستان آیینی ساده و دینی روشن و نیرومند با معنویاتی که اساس آن شجاعت قومی بود پدید آورد، که در طی یک نسل در یک صد معرکه نظامی پیروز شد و در مدت یک قرن یک امپراتوری عظیم و پهناور به وجود آورد و در روزگار ما نیروی مهمی است که بر یک نیمه جهان نفوذ دارد(همان).
کارل مارکس
کارل مارکس(1883-1818) فیلسوف، سیاستمدار و انقلابی آلمانی الاصل در قرن 19 با درک عمیق از شخصیت پیامبر عظیم الشأن اسلام چنین اظهار میدارد: محمد(ص) مردی بود که... از میان مردمی بت پرست با اراده آهنین برخاست و آنان را به یگانه پرستی دعوت کرد و در دلهای ایشان جاودانی روح و روان را کاشت، بنابراین او را نه تنها باید در ردیف مردان بزرگ و برجسته تاریخ شمرد، بلکه سزاوار است که به پیامبری او اعتراف کنیم و از دل و جان بگوییم که او پیامبر خدا بوده است(محمد عند علماء الغرب، ص 101).
گاندی
ماهاتما گاندی (1948-1869) رهبر فقید هند در کتاب «هند جدید» در مورد شخصیت رسول اکرم (ص) میگوید: جالب است بدانید که بهترین کسی که امروزه بدون هیچ چون و چرایی، در قلب میلیونها انسان جا گرفته، محمد(ص) است. از اینجا من متقاعد شدهام که این شمشیر نبود که در آن روزها مردم زیادی را تسلیم اسلام کرد. محمد(ص) سخت ساده زیست بود. مثل دیگر پیامبران متقی بود. به شدت امانتدار بود. از خودگذشتگی شدید نسبت به دوستان و پیروان، جسارت، بیباکی و توکل مطلق به خدا در رسالت شخصی، از ویژگیهای محمد(ص) بود. قبل از این ویژگیها او به هیچ وجه از شمشیر برای برداشتن سدهای جلوی راه خود استفاده نمیکرد. وقتی من دومین جلد کتاب «زندگی نامه پیامبر» را تمام کردم، متأسف بودم که چرا نمی توانم از زندگی این پیامبر بیشتر بخوانم(صمیمی، 1395). گاندی همچنین می گوید: حیات شخص پیامبر اسلام به نوبه خود نشانه و سرمشق بارزی برای رد فلسفه عنف و اجبار در امر مذهب میباشد.
ادوارد گیبون (1794-1737) نویسنده و مورخ انگلیسی درباره اقرار به اسلام چنین می گوید: اقرار ثابت و ساده به اسلام چنین است، من به خدای یگانه و اینکه محمد رسول خداست، اقرار می کنم. تصویر عقلانی از خدا هرگز به صورت یک بت قابل رؤیت، تنزل پیدا نمی کند و جایگاه پیامبر، هرگز از چارچوب کرامت انسانی پا فراتر نمی گذارد؛ فرامین زندگی که او آورده، سپاس گذاری مریدانش را در چارچوب منطق و دین نگه داشته است. محمد(ص) از یک موجود بشری چیزی بیشتر یا کمتر نداشت. فقط مردی بود با مأموریتی باشکوه: او وظیفه داشت بشریت را برای پرستش یک و فقط یک خدا متحد کند و روش درست بودن و درست زندگی کردن بر اساس فرمان های خدا را به آن ها یاد دهد. او همیشه خودش را بنده و رسول خدا معرفی می کرد و نیز حقیقتا هر عملی از او، بیانگر این تعریف بود. گیبون همچنین می گوید: عقاید محمد(ص)، عاری از تردید و ابهام است و قرآن یک شاهد باشکوه از وحدانیت خداوند است. پیامبر مکه، پرستش بتها و انسانها و ستارگان را رد کرد؛ با این اصل عقلانی که هرچیزی که ظهور و سپس افول و مرگ دارد، شایسته پرستش نیست (پنج گام دین، ص 185).
آلفونس دو لامارتین
آلفونس دو لامارتین(1869-1790) فیلسوف، شاعر و سیاستمدار مشهور فرانسوی، راجع به پیامبر عظیم الشان اسلام(صلیاللهعلیهوآله) نوشته: فیلسوف، سخنران، رسول، قانونگذار، مبارز، فاتح افکار، اصلاحگر عقاید عقلی، مؤسس بیست امپراطوری زمینی و یک امپراطوری معنوی، این است محمد (ص)(کمالی، 1397).
فرانسوا ولتر
زندگی پیامبر اسلام(ص) و دستوراتی که برای هدایت بشر آورده است، سبب شده که غیر مسلمانان نیز لب به اعتراف گشوده و از ایشان تعریف کنند، که به عنوان نمونه میتوان از فرانسوا ولتر(1694-1778) نویسنده معروف فرانسوی نام برد که میگوید: دین محمد(ص) "خردمندانه است" چون نه رازآلود و مبهم است و نه در دام کجاندیشی افتاده است تا برای خدا شریکی در نظر بگیرد. "جدی است" چون قمار و شراب و مسکرات را ممنوع کرده و نماز پنجگانه را واجب نموده است. "عفیف است" چون چون شاهان شرقی که حرمسراهایی مولو از زنان داشتند را به حداکثر 4 زن محدود کرد. "انسانی است" چون بیش از آنکه به رفتن مکه دستور دهد، کمک به فقیران را امر می کرد(همان). حضرت محمد(ص) بیگمان مردی بسیار بزرگ بود. وی جهانگشایی توانا، قانونگذاری خردمند، سلطانی دادگر و پیامبری پرهیزگار بود. او بزرگترین نقشی را که ممکن بود در مقابل چشمان مردم عادی ایفا کند در روی زمین ایفا کرد(شمس الدینی، 1399).
منابع
1.صمیمی، مینو.1395. محمد در اروپا، مترجم: عباس مهرپویا، انتشارات مؤسسه اطلاعات.
2. .https://btid.org/fa/news/156176
3.https://btid.org/fa/news/139599.
نظر شما