کد خبر 225538
۱۵ آبان ۱۴۰۲ - ۰۱:۵۷

مادر شهید در گفتگو با «حیات»:

حضرت زینب (س) خبر شهادت پسرم را داد + فیلم

حضرت زینب (س) خبر شهادت پسرم را داد + فیلم

مادر شهید مردخوردزاده گفت: شب شهادت سام حالم خوب نبود؛ در خواب دیدم یک خانمی آمد و به زنعمویم سه دانه انار داد و زنعمویم آن سه انار را زیر بالش من گذاشت. من چهار پسر داشتم. حضرت زینب (س) خودش به من خبر شهادت پسرم را داد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات؛ شهید سام مردخوردزاده یکم فروردین ۱۳۴۸، در یکی از روستاهای شیروان از توابع شهرستان ایلام متولد شد. وی دانش آموزی بود که در رشته تجربی تحصیل می کرد اما از قضای روزگار، تحصیل در خاکریزهای جبهه را به نشستن پشت میز مدرسه ترجیح داد. شهید سامی مردخورزاده به عنوان بسجی در جبهه حضور یافت. هفتم اردیبهشت ۱۳۶۶، با سمت تیربارچی در شلمچه به شهادت رسید. پیکر وی مدت‌ها در منطقه بر جا ماند. سال ۱۳۷۶ پس از تفحص، در بهشت‌زهرای شهرستان تهران به خاک سپرده شد. او را سامی نیز می‌نامیدند.

نیم طلای عبدی مادر شهید سام مردخوردزاده در گفتگو با خبرنگار فرهنگی حیات؛ گفت: اسم پسرم به زبان کردی سامی است؛ او تقریبا 18 ساله بود که عازم جبهه شد. یک روز از مدرسه که برگشت لباسهایش را در یک ساک جمع کرد و با دوستش ساک را بیرون منزل بردند اما من در آن لحظه متوجه نشدم که جمع کردن ساک به چه منظور است.

وی ادامه داد: صبح آن روز حسن انارکی و سیاوش جعفری از ورامین آمدند و منزل ما خوابیدند. سام هر لحظه می گفت پدر از من راضی باش، پدر از من راضی باش. پدرش نیز در جواب گفت که پسرم من از تو راضی هستم. خدا از تو راضی باشد؛ من فردا سر کارم می روم و تو نیز به مدرسه می روی؛ چرا این حرفها را می زنی.

مادر شهید بیان کرد: صبح آن روز به جبهه رفتند؛ ساکهایشان را بسته و در منزل سیاوش جعفری گذاشته بودند؛ تقریبا بیست نفر از مدرسه ایثار راهی جبهه شدند. سام حتی زمان رفتن به من گفت مادر ظهر که به خانه برگشتم برایم قرمه سبزی بپز. من برایش غذا درست کردم ولی هر چه زمان گذشت، نیامدند؛ حتی به منزل سیاوش جعفری رفتم اما آنها نیز از او اطلاعی نداشتند.

وی اظهار کرد: از یکی از همسایگان پرسیدم او گفت که صبح پرچم به دست سام دادند و راهی جبهه شدند. هر زمان همرزمانش به شهادت می رسیدند مانند شهید اکبر کریمی و شهید سیاوش جعفری، سام آنها را بر می گرداند.تا اینکه سه ماه و 17 روز دیگر از او خبری نشد.

مادر شهید در ادامه تشریح کرد: شب شهادت سام حالم خوب نبود؛ در خواب دیدم یک خانمی آمد و به زنعمویم سه دانه انار داد و زنعمویم آن سه انار را زیر بالش من گذاشت. من چهار پسر داشتم. حضرت زینب (س) خودش به من خبر شهادت پسرم را داد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha