به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات؛ برای یکایک روزها و ساعاتی که در کشور در امن و آسایش سپری می کنیم، شهدا از گرانمایه ترین دارایی خود که جانشان بود گذشتند. شهید «شریف اشرف» نیز از جمله همین شهدایی است که در کسوت یک ارتشی با زندگی که سراسر حماسه و فداکاری بود، به سرمشقی برای نسل های آینده مبدل شد.

وی در سال 1361 در شهر شیراز متولد شد؛ اما در همان روزهای کودکی پدرومادر خود را از دست داد و باقی روزهای زندگی اش را تا دوران جوانی در منزل عمه‌اش گذراند. شهید اشراف پس از آنکه دبیرستان را طی کرد، در سال 1335 به دانشکده افسری راه یافت که بعد از گذراندن سه سال از دوره تحصیلی خود و موفقیت در آزمایش زبان انگلیسی، برای دوره تکاور عازم آمریکا شد.

در بازگشت از آمریکا در سال 1339، به عنوان استاد تاکتیک و رئیس شعبه آزمایشات، در مرکز پیاده شیراز کار خود را آغاز کرد. وی به دلیل اعتقادات والا و تسلط بر مهارتهای تخصصی خود، زبانزد همکاران شده و از محبوبیتی کم نظیر برخوردار شد.

دوستان وی از او به عنوان انسانی با شخصیت و مسلمانی مبارز یاد می کنند. وی سالیان پیش از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، دوره عالی پیاده و دانشکده فرماندهی و ستاد را با موفقیت به پایان رساند و اواخر سال 1343 به گارد شاهنشاهی فراخوانده شد و در این دوره فرمانده آموزشگاه گروهبانی می شود.

شهید اشراف همزمان به تشکیل کلاس های تدریس قرآن در خارج از وقت اداری و در خانه خود پرداخته و درجه داران و زیردستان خود را با فرهنگ و معارف اسلامی آشنا ساخت. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به دفتر ویژه اطلاعات مامور می‌گردد و جدیت و دقت عمل وی در بازرسی از یگان‌های نظامی توجه مقامات را به خود جلب می‌کند و همزمان از حمایت‌های آشکار و پنهان او از انقلاب و انقلابیون داستان‌های فراوانی به یادگار می‌ماند. شریف اشراف در کنار ویژگی‌های ارزنده انسانی، از موهبت هنر خوشنویسی نیز برخوردار بوده است.

تصور اینکه چنین شخصیتی در گارد شاهنشاهی با این اعتقاد اصیل وشفاف بتواند ادامه خدمت بدهد کمی دشوار به نظر می‌رسد و اگر گفته شود از ارشاد و امر به معروف فرماندهان رده بالای خود نیز غافل نبوده است، تعجب انسان بیشتر می‌شود. به گفته یکی از همکاران نزدیکش به نام امیر سرتیپ2 کاریزی، به فرمانده گارد که برای بازدید از آموزشگاه درجه‌داری آمده بود، با لحن صمیمانه‌ای می‌گوید، تیمسار شما نماز هم می‌خوانید، فرمانده که از این برخورد غافلگیر و شگفت زده می‌شود، می‌ماند که چه بگوید. شریف اشراف ادامه می‌دهد، شما محاسن بسیاری دارید، اگر نمازتان را هم بخوانید، ایده آل هستید. او در آموزش به نیروهای زبده ارتش همواره موفق بوده و همرزمانش او را فرماندهی با اخلاص و مصمم می‌شناختند.

شهید اشراف شخصیت کم نظیری بود که شیوه زندگی ائمه اطهار را سرلوحه زندگی خود قرار داده بود. او بی محابا در تظاهرات و راهپیمایی ها شرکت کرده و در جامعه به روشنگری می پرداخت چراکه به تمام معنا شیفته نهضت امام خمینی (ره) بود.

پس از پیروزی انقلاب جانشین لشکر یک مرکز می شود. وی برای نظارت در تعویض دوگردان از لشگر یک، فرماندهی ستون را در برگشت بر عهده گرفته و در محدوده شهر بانه مورد حمله ناجوانمردانه ضدانقلاب مسلح قرار می گیرد. شهید اشراف در 10 آبان ماه سال 58 در روز عید قربان به شهادت می رسد.

از این شهید بزرگوار یک نسخه قرآن کریم با خوشنویسی خودش؛ به همراه لباس و شمشیرش در موزه بنیاد و امور ایثارگران بر جای مانده است.