به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات؛ شهید «سیدجواد حسینی» فرزند «سید غلامعباس» 7 بهمنماه 1335 در مشهد دیده به جهان گشود. این شهید والامقام 5 تیرماه 1360 در منطقه عملیاتی دارخوئین به فیض شهادت نائل آمد.
در بخشهایی از وصیتنامه شهید حسینی آمده است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ ۚ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلَٰکِنْ لَا تَشْعُرُونَ(سوره بقره آیه 154) و آن کسی که در راه خدا کشته شده مرده مپندارید بلکه او زنده ابدیست ولکن همه شما این حقیقت را نخواهید یافت.
«اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسولالله و اشهد ان امیرالمومنین علی ولیالله» (شهادت میدهم به وحدانیت رب العالمین که همه هستی در حیطه قدرت اوست و جز او خدایی نیست. شهادت میدهم که حضرت محمدبنعبدالله(ص) بنده و فرستاده اوست. شهادت میدهم که امیرالمومنین و یازده فرزندش حجت خدا و خلیفهالله میباشد.)
نمیدانم آخر چه خواهد شد؛ این بار به لقای دوست که خداوند عالم است خواهم رسید یا نه؟
حمد و سپاس خدایی را که روز را به شب و شب را مایه سکون و آرامش قرار داد. سپاس و ستایش خدای را که بر ما منت گذاشت زمانی که ظلمت و سکوت همه جا را فرا گرفته بود و میرفت تا اسلام از بین برود؛ رهبری از سلاله حسین(ع) به ما عطا فرمود که با کلام آتشین خود شور به جان ظالمین افکند و ما خفتگان را بیدار نمود.
همانطور که خداوند در قرآن کریم میفرماید: «به کشتهشدگان در راه او مرده نگویید آنان زنده ابدی هستند» و حال که امت حزبالله و شهیدپرورمان به ندای «هل من ناصر ینصرنی» حسین زمانمان امام امت، خمینی بتشکن لبیک گفتهاند و میروند تا با ریشهکن کردن رژیم بعث، راهگشای قدس عزیز شوند و مسجدالاقصی جایی که محل عروج انسانیت به عرش است را از چنگال صهیونیستها رها کنند. خدای را شکر میکنم که به این بنده حقیر هم منت گذاشته و کمک کرده تا بتوانم قطرهای از این دریای مواج و خروشان باشم. چندی نخواهد گذشت که موج این دریا کاخ ظالمین را در بر گرفته و در قعر خود غرق نماید و پرچم پر افتخار «لا اله الا الله» در سراسر گیتی به اهتزاز در آید چون ما از حضرت حسین بن علی(ع) سرور آزادگان آموختهایم که فرمود: دین محمد(ص) استقامت پیدا نمیکند مگر به کشته شدن من، پس ای شمشیرها مرا بگیرید. ما نیز راهمان همان راهی است که خداوند توسط انبیاء و ائمه اطهار (ع) برای ما مشخص کرده است. یک جان سهل است کاش هزار جان داشتیم در راه خداوند و انقلاب و رهبرم فدا میکردم که یک جان ارزشی ندارد.
ای امت حزبالله و شهیدپرور! پیروزی کنون به خاطر ایمان قوی، اطاعت از رهبری و وحدت کلمه بوده است پس از این به بعد هم باید با ایمان قویتر، وحدت بیشتر و نصبالعین قرار دادن سخنان امام امت، این زبان علی(ع) در کام و ید بیضا در دست ثمره خون شهدا که انقلاب اسلامی است به دست صاحبش حضرت مهدی ارواحنا له الفدا لمقدم شریف بسپارید. شما ای رزمندگان اسلام و برادران پاسدار! به فرموده امام عزیزمان حق پاسداری را ادا کنید. پاسداری منصب انبیاء و اولیاء عظام است پس شما که افتخار چنین مقامی را پیدا کردهاید همانگونه که قرآن میفرماید: «اشداء علی الکفار رحماء بینهم» باشید که چنین نیز بودهاید. بر دشمنان خدا سختگیر و با دوستان خدا مهربان باشید که ایمان چیزی جز دوست داشتن به خاطر خدا و دشمن داشتن به خاطر خدا نیست.
پدر و مادر مهربانم! نمیدانم با چه زبانی عذرخواهی کنم. شما زحمات بسیاری برایم کشیدهاید و من یک ذره آن را نتوانستهام جبران کنم. از شما معذرت میخواهم و باید مرا ببخشید. اگر سعادت نصیب این بنده گناهکار شد و شهید شدم ناراحت نباشید و بیصبری نکنید زیرا که ما از خداییم و به سوی او باز میگردیم (انا لله و انا الیه راجعون) و خداوند دوست دارد صابران را.
برایم طلب آمرزش و مغفرت کنید. از همه افرادی که زحمت به آنها دادهام یا اگر کسی آزاری از من دیده است عذرخواهی میکنم و امیدوارم مرا ببخشید.
ای خوشا با فرق خونین در لقای یار رفتن سر جدا، پیکر جدا، در محفل دلداررفتن
از همه التماس دعا دارم. به امید رحمت و مغفرت الهی.
سیدجواد حسینی»
نظر شما