کد خبر 208920
۲۱ تیر ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۸

گزیده ای از بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از مبلغان و طلاب حوزه‌های علمیه کشور؛

رهبر انقلاب: تبلیغ در نگاه حوزه علمیه باید در مرتبه اول باشد/ پشت صحنه تبلیغات دشمن را بشناسید

رهبر انقلاب: تبلیغ در نگاه حوزه علمیه باید در مرتبه اول باشد/ پشت صحنه تبلیغات دشمن را بشناسید

جمعی از مبلغان و طلاب حوزه‌های علمیه سراسر کشور با رهبر انقلاب دیدار کردند.

به گزارش گروه سیاسی حیات؛ جمعی از مبلغان و طلاب حوزه‌های علمیه سراسر کشور صبح امروز (چهارشنبه) با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. 

محورهای مهم بیانات رهبر معظم انقلاب به شرح زیر است:

تبلیغ در نگاه حوزه علمیه باید در مرتبه اول باشد

اگر در حوزه از اهمیت تبلیغ غفلت شود دچار استحاله فرهنگی می‌شویم.

با اطلاعاتی که به من میرسد از جهات مختلف، نسبت به تبلیغ نگرانم. این قدر ظرفیت تبلیغ در این کشور انبوه و متراکم و گسترده است که ما اگر چندین برابر آن مقداری که کار میکنیم هم کار کنیم، به نظرم این ظرفیت پر نمیشود.

هم به تبلیغ احتیاج داریم، هم به موعظه احتیاج داریم، هم به تحقیق احتیاج داریم. امروز نگاه رائج در حوزه‌های علمیه این است که تبلیغ در مرتبه‌ی دوم قرار دارد، مرتبه‌ی اول چیزهای دیگر است مقامات علمی و امثال اینها؛ مرتبه‌ی دوم تبلیغ است و ما از این نگاه باید عبور کنیم؛ تبلیغ مرتبه‌ی اول است

در تکثر رسانه‌ای، صدای انتقال معارف نسلی و خانوادگی در انزوا قرار گرفته است

امروز سطح آگاهی عمومی جوان و غیرجوان با گذشته قابل مقایسه نیست. بنده همه‌ی عمرم تقریباً، عمر تبلیغی‌ام شصت سال، بیشتر با جوانها گذشته. آن روز هم فکر بچه‌ها خوب بود، جوانها خوشفکر بودند، اما با امروز قابل مقایسه نبود. سطح فکر بالا رفته.

علاوه بر اینکه سطح فکر جوان ما، نوجوان ما، مخاطب ما بالا رفته یک آفتی هم وجود دارد و آن اینکه در این آشفته بازار صداهای مختلف فضای مجازی و تکثر رسانه‌ای که وجود دارد این تکثر رسانه‌ای در این صداهای گوناگون، یک صدا در انزوا قرار گرفته و آن صدای انتقال معارف نسلی و خانوادگی است. پدرها، مادرها خیلی چیزها را به بچه‌هایشان یاد می‌دادند. در این غوغای تکثر رسانه‌ای این صدا ضعیف شده است.

پشت صحنه تبلیغات دشمن را بشناسید / در تبلیغ به مبانی فکری جبهه مقابل حمله کنید

تبلیغ صرفاً پاسخگویی به شبهه نیست، موضع دفاعی نیست.
این کار، لازم است. اما فقط این نیست. طرف مقابل مبانی فکری دارد باید به او حمله کرد
در تبلیغ موضع تهاجم لازم است.
این لازمه‌اش شناخت صحنه است یعنی شما باید بدانید که وقتی با انبوه شبهه در ذهن جوانها مواجه میشوید با کی طرفید، ما با کی طرفیم حالا فرض کنید که یک شبهه‌ای را فلان سرمقاله نویس یا فلان ستون نویس فلان روزنامه یا فلان مثلاً توئیت‌زن توی فلان شبکه‌ی فلان یک چیزی را مطرح کرده ما با کی طرفیم؟ این کیست؟ آیا این خودش است که این کار را دارد میکند؟ احتمال قوی هست که این‌جور نباشد، احتمال قوی هست که این یک پشت صحنه‌ای داشته باشد. 

با تشکیل نظام اسلامی، دشمنی‌ها با اسلام شدّت پیدا کرده است / تبلیغ در دوره‌ پسا اینترنت و هوش مصنوعی اهمیت مضاعف دارد

اولویت حوزه‌ها تبلیغ است. در همه‌ دوره‌ها این جور بوده، اما در دوره‌ ما بالخصوص مضاعف است این اهمیت. برای این‌که ما در دوره‌ ما یک اتفاقی افتاده است که در طول هزار سال بیش از هزار سال از صدر اسلام چنین اتفاقی نیفتاده بود، و آن حاکمیت اسلام بود. تشکیل سازمان سیاسی مدیریت کشور در شکل محتوای اسلامی این سابقه ندارد. وقتی که یک چنین وضعی هست، طبعاً دشمنی‌های با اسلام شدّت پیدا می‌کند.

پس تبلیغ در دوره‌ی ما اهمیت مضاعف پیدا میکند. هم از جهت اینکه در نظام اسلامی پایه‌ی قوام نظام مردم‌اند، ایمان مردم است. اگر چنانچه ایمان مردم نباشد نظام نخواهد بود.

ثانیاً از این جهت که دوره دوره‌ی تطور علمی است انواع و اقسام شیوه‌های پراکندن پیام امروز وجود دارد که در گذشته حتی فکرش را هم نمیکردند. از تلویزیون و ماهواره بگیرید تا اینترنت و تا پسا اینترنت، این چیزهای جدیدی که پیش آمده، هوش مصنوعی و امثال اینها.

خب با یک چنین شرایطی با یک چنین وضعیتی که دست دشمن شمشیرهای آخته‌ برّان خونریزی وجود دارد، ما چه کار می‌خواهیم بکنیم، تبلیغ اینجا اهمیت مضاعف پیدا می‌کند.

تبیینِ رهبر انقلاب از صف‌آرایی دو جبهه نظام اسلامی و لیبرال دمکراسی غرب در صحنه‌ی جنگ تبلیغاتی

مبارزه امروز ما تمدنی و جهانی است. امروز خوشبختانه آسیب‌پذیری غرب از همیشه بیشتر است.

امروز تقابل بین دو جبهه است. این دو جبهه را بشناسیم، بعد تشخیص خواهیم داد که آن پدیده‌ای که در مواجهه‌ی با ما قد علم کرده این خودش مستقل است یا وابسته‌ی به آن جبهه‌ی مقابل است. این دو جبهه کدامند؟ یک جبهه، جبهه‌ی نظام اسلامی است. یک جبهه، یک جبهه‌ی دروغگویی است که خودش را لیبرال دموکراسی نامگذاری کرده. در حالی که نه لیبرال است نه دموکرات. اگر شما لیبرال هستید چرا استعمار کردید. استعمار سنتی قدیم و استعمار جدید و استعمار فراجدید، فرانو. شما چطور لیبرالی هستید، چطور آزادی‌خواهی هستید، چطور آزاداندیشی هستید که یک ملت چند میلیونی مثل هند را مثلاً سالهای متمادی بیش از صد سال استعمار میکنید در تصرف خودتان نگه میدارید. همه‌ی دارایی‌هایش را از آن میکشید بیرون تبدیلش میکنید به یک ملت فقیر. شما لیبرالید، این لیبرالیسم است؟ 

یا فرانسوی‌ها در الجزایر بیش از صد سال جنایت کردند، آدم کشتند. شاید دهها هزار کشته در طول چند سال. دموکرات هم نیستند دروغ میگویند. برای خاطر اینکه حکومتهایی را تحمیل میکنند در یک جاهایی. طرفدار دموکراسی نیستند با دموکراسی‌ای که در خدمت آنها نباشد صددرصد مخالفند.

خوی آن کسی که در الجزایر و در هند آن کارها را کرده همان خوی آن روز است.

امروز هم اینها حاضرند یک ملّتی مثل ملّت بیچاره‌ی بی‌پناه اوکراین را بیندازند جلو برای اینکه جیب کمپانی‌های اسلحه‌سازی آمریکا پر بشود. او بجنگند، او کشته بشود برای اینکه سلاح فروش برود. جیب کمپانی‌های سلاح پر بشود.

یک دولتی مثل آمریکا نفت سوریه را راحت جلوی چشم همهدارد می‌دزد. اینها همان‌هایند فرقی نکردند. خب این یک جبهه است. در مقابلش هم یک نظامی است که به اتکای به اسلام با الهام از اسلام با استکبار، با استعمار، با دخالت در منافع ملت‌های گوناگون مخالف است. حالا این دو در مقابل هم قرار دارند.

مبارزه، مبارزه‌ی تمدنی و جهانی است. بدانیم با کی مواجهیم. البته امروز خوشبختانه آسیب‌پذیری غرب از همیشه بیشتر است.

امروز آسیب‌پذیری غرب از همیشه بیشتر است

امروز تقابل بین دو جبهه است. این دو جبهه را بشناسیم، بعد تشخیص خواهیم داد که آن پدیده‌ای که در مواجهه‌ی با ما قد علم کرده این خودش مستقل است یا وابسته‌ی به آن جبهه‌ی مقابل است.

این دو جبهه کدامند؟ یک جبهه، جبهه‌ی نظام اسلامی است.

یک جبهه، یک جبهه‌ی دروغگویی است که خودش را لیبرال دموکراسی نامگذاری کرده. در حالی که نه لیبرال است نه دموکرات.
اگر شما لیبرال هستید چرا استعمار کردید. استعمار سنتی قدیم و استعمار جدید و استعمار فراجدید، فرانو. شما چطور لیبرالی هستید، چطور آزادی‌خواهی هستید، چطور آزاداندیشی هستید که یک ملت چند میلیونی مثل هند را مثلاً سالهای متمادی بیش از صد سال استعمار میکنید در تصرف خودتان نگه میدارید. همه‌ی دارایی‌هایش را از آن میکشید بیرون تبدیلش میکنید به یک ملت فقیر.
شما لیبرالید، این لیبرالیسم است؟

یا فرانسوی‌ها در الجزایر بیش از صد سال جنایت کردند، آدم کشتند. شاید دهها هزار کشته در طول چند سال.
دموکرات هم نیستند دروغ میگویند. برای خاطر اینکه حکومتهایی را تحمیل میکنند در یک جاهایی. طرفدار دموکراسی نیستند با دموکراسی‌ای که در خدمت آنها نباشد صددرصد مخالفند.

خوی آن کسی که در الجزایر و در هند آن کارها را کرده همان خوی آن روز است.
امروز هم اینها حاضرند یک ملّتی مثل ملّت بیچاره‌ی بی‌پناه اوکراین را بیندازند جلو برای اینکه جیب کمپانی‌های اسلحه‌سازی آمریکا پر بشود. او بجنگند، او کشته بشود برای اینکه سلاح فروش برود. جیب کمپانی‌های سلاح پر بشود.

یک دولتی مثل آمریکا نفت سوریه را راحت جلوی چشم همه دارد می‌دزد. اینها همان‌هایند فرقی نکردند. خب این یک جبهه است. در مقابلش هم یک نظامی است که به اتکای به اسلام با الهام از اسلام با استکبار، با استعمار، با دخالت در منافع ملت‌های گوناگون مخالف است. حالا این دو در مقابل هم قرار دارند.

مبارزه، مبارزه‌ی تمدنی و جهانی است. بدانیم با کی مواجهیم.

البته امروز خوشبختانه آسیب‌پذیری غرب از همیشه بیشتر است

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha