کد خبر 207949
۱۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۲:۳۰

یک شهید، یک درس؛

هیچ داغی از داغ کربلا ناراحت کننده‌تر نیست

هیچ داغی از داغ کربلا ناراحت کننده‌تر نیست

در بخشی از وصیت‌نامه شهید رونده آمده است: «هیچ داغی از داغ کربلا ناراحت کننده‌تر نبوده است. به یاد برادرِ حسین(ع)، قمر بنی هاشم (ع) و خواهر حسین(ع) حضرت زینب(س) اشک بریزید».

 به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات؛ شهید «مروت رونده»، ۶ مهرماه ۱۳۳۸ دیده به جهان گشود. این شهید والا مقام ۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۳ به فیض شهادت نائل آمد. در ادامه بخشی از وصیت‌نامه شهید رونده را می‌خوانید.

«به نام او که به جسم ما روح و جان دمید 
«و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون »
با درود و سلام بی کران به رهبر کبیر انقلاب اسلامی(امام خمینی) و به تمامی شهیدان راه اسلام بخصوص شهیدان انقلاب اسلامی.

اینجانب مروت رونده فرزند ایمان‌علی وصیت نامه خود را با نام خدا و با یاد دلهای شکسته تمامی یتیمان و اشکهای مادران و خواهران شهدا آغاز می کنم .
ای دوستان! مبادا در بستر نرم بمیرید که حسین(ع) در میدان جنگ شهید شد. ای جوانان! مبادا در غفلت بمیرید که علی(ع) در محراب عبادت شهید شد و مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین(ع) در راه پدرش حسین(ع) و با هدف شهید شد.

ای مادران! مبادا که از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردای قیامت در محضر خدا نمی توانید جواب زینب(ع) را بدهید که او تحمل ۷۲ شهید را نمود.

برادران! استغفار و دعا را از یاد نبرید، که بهترین درمانها برای تسکین دردهاست و همیشه به یاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید، سعی کنید که دشمنان بین شما تفرقه و جدایی نیاندازند و شما را از روحانیت متعهد جدا نکنند. آری برای رهبر عزیزم دعا کنید و او را تنها نگذارید. سلام مرا به او رسانده و بگویید که تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را ترک نگفته و نخواهم گفت.

شما ای پدر و مادر عزیزم! می دانم که برای بزرگ کردن من چه زحمت ها و چه رنج ها و چه بی خوابی ها که کشیده‌اید و حال که خبر شهادت مرا به شما می دهند، مبادا که بی تابی کنید. مبادا که دشمنان اسلام را شاد کنید. افتخار کنید که پسرتان در راه خدا شهید شده است.

آری پدر و مادر عزیزم! هیچوقت شما را فراموش نکرده‌ام و یادتان باشد که نگذاشتم سنگر برادرم حسین خالی بماند. مادر! درود خدا و رحمت او بر شما باد که تا به حال دو فرزند در راه خدا قربانی کرده‌اید. یکی حسین و یکی من، ولی مطمئن باشید که من هم شما را در روز قیامت فراموش نخواهم کرد و همیشه دعاگوی شما خواهم بود.

خداوندا! ترا به اشک های  مقربین درگاهت قسمت می دهم که به تمامی خانواده‌های شهدا صبر و اجر بزرگی عنایت فرمایی.
و تو همسر عزیزم! اشک هایت را پاک کن و برایم دعا کن تا که خدا شهادت مرا مانند اصحاب حسین(ع) قبول کند و همیشه به یاد داشته باش که هر وقت خواستی برایم گریه کنی به یاد پهلوی شکسته فاطمه(س) و اسیری زینب(ع) اشک بریزی.

و شما فرزندان عزیزم! هیچوقت شما را فراموش نمی کنم. یعقوب جان و دختر کوچولوی خودم، هر چند که نتوانستم در حق شما پدری کنم ولی شما روزی خواهید فهمید که چقدر من شما را دوست داشتم که در آن روز، من در این دنیا نخواهم بود. هیچ وقت فراموش نکنید که پدرتان به خاطر فرمان رهبر عزیزش و یاری دین حسین(ع) به جبهه‌رفته، خون خود را در راه خدا جاری کرده و مانند هزاران هزار شهیدی که مظلومانه همچون گلهایی که جان می دهند، من هم مانند آنها به شهادت رسیده‌ام.

و شما ای برادر و خواهرانم! من هیچ وقت صحبت های شما را از یاد نبرده‌ام، حتی در سنگرهای جبهه، تنها خواهش من از شما این است که از طرف من به تمامی دوستان و آشنایان و همسایگان سلام برسانید و از تک تک آنها از طرف من حلالیت بطلبید. شما هم صبر خودتان را از دست ندهید و هر وقت خواستید برایم اشک بریزید، به یاد کربلا گریه کنید و شهدای دیگر راهم ازیاد نبرید؛ چون یادتان باشد که هیچ داغی از داغ کربلا ناراحت کننده‌تر نبوده است. به یاد برادرِ حسین(ع)، قمر بنی هاشم و خواهر حسین(ع) حضرت زینب(س) اشک بریزید.
اگر جسدی از من باقی ماند سعی کنید جسدم را در گلزار شهدا دفن کنید.

در آخر از جمیع دوستان و آشنایان التماس دعا دارم و این شعر را به عنوان آخرین پیام خود برایتان می نویسم، انشاءالله که به آن با دقت عمل کنید:
مبادا خویشتن را واگذاریـــد، امام خویش را تنها گذاریـــد
زخون هر شهیدی لاله رویــد، مبادا بر روی لاله پا گذاریــد
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی، حتی کنار مهدی، خمینی را نگهدار
مروت رونده، دوشنبه ۶۳/۱/۱۳»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha