کد خبر 205189
۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۲:۳۰

یک شهید، یک درس؛

برای شهادتم کوچه را هفت روز چراغانی کنید

برای شهادتم کوچه را هفت روز چراغانی کنید

در وصیت‌نامه شهید یوسفی‌حقگو آمده است: «صبر داشته باشید و مرا حلال کنید. پس از شهادتم شیون و زاری نکنید. اگر برایتان امکان داشت کوچه را هفت روز چراغانی کنید و برایم روزه بگیرید».

به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات؛ شهید قاسمعلی یوسفی‌حقگو، پانزدهم آذر 1345، در شهرستان تهران چشم به جهان گشود. پدرش محمدحسن و مادرش فرنگیس نام داشت. خواندن و نوشتن نمی‌دانست. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و سوم اسفند 1363، در منطقه عملیاتی بدر با اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار وی در بهشت سالم وردآورد روستای وردآورد زادگاهش قرار دارد.

در وصیت‌نامه شهید یوسفی‌حقگو آمده است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

 * ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون *  

به درستی که خداوند از مؤمنین جان‌ها و مال‌هایشان را به بهای بهشت می‌خرد و آنها که در راه خدا جهاد می‌کنند و دشمنان دین را به قتل می‌رسانند و یا خود کشته می‌شوند وعده می‌دهد.

من برای تزکیه‌ی روح به جبهه رفته‌ام  

به نام پروردگار یکتا، در هم کوبنده‌ی ستمگران و با درود به رهبر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی. ان شاءالله که پیروزی نهایی نصیب رزمندگان اسلام خواهد شد.

پدر و مادر سلام علیکم، هدف از جبهه رفتم برای هوای نفس بوده و برای فراق از خانواده نبود. هدفم الله و رضای خدا بود. حال که هدف این است چرا شما برای من نگران باشید. مادرعزیزم! به خود بیا و نگران نباش، از حضرت زینب (س) درس بگیر، از امام حسین (ع) عبرت بگیرید که پسرش را، طفل شیرخوار شش ماهه اش را هدیه ی اسلام کرد، حال من که یک فرزند ناقابل و بی ارزش از نظر اسلام هستم برای تزکیه‌ی روح به جبهه رفتم. مادرجان! به خود بیا و ناراحتی در دلت راه نده. هر وقت به فکر من می‌افتی گریه نکن، خوشحال باش از این که پسرت در جبهه اسلام را یاری می کند و خداوند او را هدایت کرده است. از خداوند برایم طلب مغفرت کن. پدر گرامی ام! می دانم برایم بسیار زحمت کشیدی و نتوانستم دینی را که نسبت به تو دارم ادا کنم امیدوارم که مرا حلال کنید. مادر عزیزم! از تو نیز می خواهم که حلالم کنی. خواهران عزیزم! خداوند شما را با زینب (س) محشور کند. صبر داشته باشید و مرا حلال کنید. پس از شهادتم شیون و زاری نکنید. اگر برایتان امکان داشت کوچه را هفت روز چراغانی کنید و برایم روزه بگیرید.

با مخالفین امام امت مخالف باشید و از آنها دوری کنید. پدر و مادر  و برادر و خواهر و دوستان و آشنایان! مسجد سنگر است و این سنگرها را خالی نکنید. در نماز جماعت‌ها شرکت کنید تا چشم منافقین در بیاید. دوستان عزیزم! اسلحه‌ی مرا به زمین نگذارید تا دشمن به مملکت و ناموس و آب و خاک ما تجاوز نکند.

از طرف من از تمام بستگان و همسایگان و ‌آشنایان و دوستان حلالیت بطلبید، علی الخصوص از همسایگان. یک خواهش از شما دارم، وقتی که جنازه‌ی من به محل و به دست شما رسید. در بهشت سالم مرا دفن کنید پیش شهدای ورد آورد.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha