کد خبر 201008
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۱۴:۲۰

فصل عاشقی رزمندگان سپاه مازندران در سرزمین شام/ روایتی از حماسه‌آفرینی‌های شهدای خانطومان

فصل عاشقی رزمندگان سپاه مازندران در سرزمین شام/ روایتی از حماسه‌آفرینی‌های شهدای خانطومان

۱۳ رزمنده مازندرانی در اردیبهشت سال ۹۵ در خانطومان سوریه به شهادت رسیدند و شهید محمد بلباسی یکی از این شهدا بوده است

به گزارش گروه استان های حیات؛ وقتی بهار به دومین ماه خود می‌رسد ، جلوه طبیعت حس و حال دیگری به خود می‌گیرد و هوای دل را به بی‌کرانه‌ها سِیر می‌دهد، گویی اردیبهشت با آدم حرف می‌زند اما زبان اردیبهشت در دیار علویان حکایت متفاوتی را راوی می‌شود، روایتی از خانطومان، همان شهرکی در شمال سوریه که نامش با مازندرانی‌ها همراه شده و تا همیشه خانطومان سوریه یادآور حماسه رزمندگان لشگر 25  کربلا مازندران است، حماسه‌ای که در آن 13 رزمنده مازنی اردیبهشت 95 را با خون خود تغییر رنگ دادند و اردیبهشت مقاومت را به نام خود در دل‌ها حک کرده‌اند، دل‌هایی که سیلاب غمشان در مراسم تشییع این شهدا بعد سال‌ها تفحص باریدن گرفته بود و شهرهای مازندران را مملو از مردمی کرده بود که اندوه انتظار آمدن پیکرهای دلیران مازنی را سال‌ها مویه کرده بودند.

شهید محمد بلباسی از همان 13 کبوتر عاشقی بود که برای دفاع از حرم اهل بیت حماسه خانطومان را به همراه یارانش رقم زد و به شهادت رسید، شهید اهل قائمشهر، رئیس سازمان اردویی سپاه کربلا مازندران که کارهای جهادی‌اش همچنان در اذهان باقی مانده است، سال 99 بود که پیکر پاکش به میهن بازگشت و خیابان‌های شهرش را مملو از جمعیتی وصف نشدنی کرده بود.

اگرچه نام و یاد شهدا همواره زنده و گرامی داشته می‌شود اما اردیبهشت در مازندران حال و هوای خانطومانی به خود می‌گیرد و هر کسی به نحوی برای زنده نگه داشتن نام و راه شهدای حماسه خانطومان قدمی برمی‌دارد، هیئت مذهبی " علقمه " مازندران که چندین سال با اجرای طرح " پنج‌شنبه‌های شهدایی " فضای مزار شهدا را کربلایی می‌کند این بار با همکاری "لشگر عملیاتی 25 کربلا گردان امام حسین علیه السلام شهید مجتبی برسنجی قائمشهر " یادبودی به مناسبت سالگرد شهدای خانطومان و شهید " محمد بلباسی " بر سر مزار این شهید والامقام برگزار کرد.

شهید وصیت کرده بود که علم روی زمین نیفتد

رسول بلباسی برادر شهید محمد بلباسی با بیان خاطرات برادر شهیدش در این مراسم ، خاطرنشان کرد: شور و شوق رفتن به حرم زیاد شده بود با تعدادی از دوستان به گردان امام حسین ( ع) رفته بودیم تا برای رفتن به سوریه اقدام کنیم ، شهید محمد وقتی متوجه شده بود مانع من شده بود درحالی که خودش پیگیر رفتن به سوریه بود، هر کدوم می‌خواستیم ثبت نام کنیم برویم اما موفق نشده بودیم.

وی ادامه داد: آخرین راهیان نوری که با محمد بودیم دو تا اتوبوس گرفتیم تا خادم‌الشهدا را برگردانیم، شهید هم با پرواز قرار بود به شمال بیاید تا به جلسه‌اش برسد ، اما دو نفر از خادم‌الشهدا جا مانده بودن به محمد که اطلاع دادیم، پرواز رو کنسل کرد با اتوبوس تو راهی برگشت و گفت خادم‌الشهدا نگویند که فرمانده ما با پرواز رفته و ما جا ماندیم، جلسه‌اش را از دست داده بود اما دل آن دو نفر را نشکست.

بلباسی درمورد چگونگی رفتن شهید به سوریه، گفت: بعد آمدن از راهیان نور، همسر شهید به او گفت این همه گفته بودی افراد مختلف رو دیدی تا به سوریه بروی ، پس چه شد؟ محمد هم در جواب گفته بود دیگر از کسی تقاضای رفتن به سوریه را نمی‌کنم، فقط از شهدا خواستم اگر بی بی زینب من را نگاه می‌کند و نوکر واقعی شهدا هستم مرا به سوریه ببرد اگر نبرد معلوم است که هنوز برای شهدا نوکری نکردم و خادم‌الشهدا خوبی نبودم.

برادر شهید ادامه داد: درست نیمه‌های همان شب به محمد زنگ زدند و گفتند برای رفتن به سوریه آماده‌ای؟ محمد غافلگیر شد و سکوت کرد، خانمش گفته بود چه شده؟ او گفت می‌خواهند به سوریه بروم، چه جوابی دهم؟ الان جواب می‌خواهند، تازه از راهیان نور آمدم ، اما خانم شهید گفت من چه کاره‌ام ، مگر نگفتی از شهدا خواسته بودی، بی بی زینب تو را طلبیده برو یا علی مدد.

برادر شهید بلباسی، تصریح کرد : محمد به خانمش گفته بود یک ماه خانه نبودم، بچه تو راهی هم داری اما همسرش گفت بلند شو برو من با بچه‌ها هستم ، خداحافظی کرد و رفت، درواقع همراهی همسر شهید باعث شد محمد به این مقام برسد.

وی خاطرنشان کرد: حتی فرصت خداحافظی از خانواده را نداشت، صبح با مادرم تماس گرفت و گفت به ماموریت می‌رود به من هم گفت طلبیده شدم و به سوریه می‌روم ، گفتم ان‌شاء‌الله به آرزویت برسی و چه زیبا به آرزویش رسید.

بلباسی اظهار داشت: نمی‌دانم در این دنیا چه کرده بود که اینقدر زیبا خدا همه چی به او بخشید ، رفت و در چند عملیات شرکت کرد، افرادی شاکی بودند که چرا یک نیروی جهادی به جنگ آمده، او در همه جا پیش قدم بود حتی وقتی برای میرابی نیرو می‌خواستند دست بلند کرده بود، رفیقش دستش را پایین آورد و گفت برای پخش آب نیامدی برای جنگ آمدی و شهید در جوابش گفته بود آقا ابوالفضل العباس در کربلا میراب بود و امروز باب‌الحوائج است، رفیقش جانباز شد و برگشت.

برادر شهید بلباسی با بیان اینکه عناوین دنیایی برای دنیاست ، یادآور شد: محمد در سوریه سنگ تمام گذاشته بود، فرمانده لشگر گفته بود چقدر خوب کار می‌کند، یکی از دوستان محمد خواب او را دید و از او درباره جایگاه شهادتش پرسید، محمد در خواب به او گفته بود اینجا به واسطه کارهای جهادی و خیریه امام زمان که داشتم، جایگاه بالاتر از شهدا نصیبم شد و هر که مرا صدا کند به در خانه‌اش می‌روم.

وی افزود: بعد شهادت شهدای خانطومان ما هم تصمیم گرفتیم به سوریه برویم و شهید شویم ، یکی گفت به جای این تصمیم بمان و راه شهید و وصیت نامه‌اش را ادامه بده، یکی از جمله‌های محمد در وصیت نامه این بود که " نگذارید این علم بر زمین بی‌افتد".

برادر شهید بلباسی با یادآوری لحظات تدفین شهید ، خاطر نشان کرد: به خانطومان و نقاط مختلف منطقه رفتم اما همان حرف حاج قاسم باید باشد که گفته بود اول شهید زندگی کن بعد شهید شو، لحظه تدفین برادرم به مادرم گفتم این پسرت هست، سرش رفت اما قولش نرفت و چند تکه استخوان برگشت، دخترش زینب پدر را با آن استخوان‌ها فهمید.

شهید محمد "اَبَر شهید" است

فصل عاشقی رزمندگان سپاه مازندران در سرزمین شام/ روایتی از حماسه‌آفرینی‌های شهدای خانطومان

مفید اسماعیلی از هم‌رزمان شهید بلباسی در سوریه نیز با این توصیف که " شهید محمد اَبَر شهید است"، گفت: به عنوان رزمنده‌ای که هم در دفاع مقدس و هم در سوریه حضور داشتم مقایسه‌ای کرده‌ام و چقدر تکلیف‌پذیری و تکلیف‌گرایی در این دوره سخت شده از این بابت شهدای مدافع حرم " اَبَر شهید " هستند البته حضرت آقا نیز چنین تعبیری داشتند، شهید محمد جزء شهدایی بود که تکلیفش در این دنیا خیلی سنگین بود.

وی افزود: شهید محمد بلباسی 3 فرزند و یک فرزند تو راهی داشت اما تکلیف حضور در میادین نبرد را انتخاب کرد این حضور خیلی سخت‌تر از دوران دفاع مقدس بود، دوران اسارت خودم را راحت‌تر از دوره حضور در میادین نبرد می‌دانم به خصوص نسل جدید رزمندگان در لشگر 25  کربلا که در شرایط سخت‌تر این بار سنگین را بر دوش کشیدند.

این جانباز جنگ با بیان اینکه شهید سلیمانی سنبل شهدای انقلاب اسلامی بویژه شهدایی که در سوریه به شهادت رسیده‌اند است، اظهار داشت: وقتی شخصیت شهید سلیمانی را با شهید بلباسی مقایسه کردم شاید شهید بلباسی را در قالب کوچکتر شهید سلیمانی تعریف کنم نه مقام و جایگاه، بخش اعظم خصیصه رفتاری شهید سلیمانی با شهید بلباسی شبیه هم هست.

اسماعیلی تصریح کرد: یکی از خصیصه‌ها تکلیف‌گرایی است، در یک مقطعی حمله و تهاجمی از سوی رسانه‌ها بوجود می‌آید و ما را دچار تشکیک می‌کند، جنگ شناختی راه می‌اندازند در آن مقطع خیلی‌ها دنبال این بودند که آیا دفاع از حرم درست است یا غلط؟ محمد بلباسی با تمام مسئولیت‌هایی که بر دوش داشت، تکلیفی را بر گردن گرفت که کمترین کسی در آن مقطع جرات می‌کرد.

دوست و همرزم شهید بلباسی با بیان خاطره‌ای از شهید بلباسی از لحظات اعزام به سوریه ، خاطر نشان کرد: زمانی که گفتن برای رفتن به سوریه آماده شوید باید در ظرف 3 ساعت خودمان را آماده و به لشگر می‌رساندیم ،وقتی سوار مینی‌بوس شده بودیم هنوز گذرنامه شهید محمد به او نرسیده بود و دائما در حال تماس بود تا شخصی زودتر گذرنامه‌اش را برایش بیاورد، به شوخی به او گفتم گذرنامه‌ات نمی‌رسد و نمی‌توانی با ما بیایی اما با قاطعیت گفت، نگران نباش من حتما می‌آیم.

اسماعیلی یادآور شد: میدانستم 3 فرزند دارد اما از فرزند چهارم که مدتی بعد به دنیا می‌آمد مطلع نبودم، بیشتر حواسم به شهید محمد بود که هنوز گذرنامه‌اش نرسیده بود، با مشکلات و مشغله‌هایی که داشت ، خستگی سفر راهیان نور هم با او بود اما وقتی برای سوریه گفته بودند شوق رفتن به سوریه را داشت با آن هجمه مسئولیت نسبت به دفاع از حرم اهل بیت، تکلیف‌گرا بود.

این رزمنده دفاع مقدس و سوریه، تصریح کرد: خیلی از آدم‌ها در این حوزه امتحان خود را بد پس داده‌اند اما شهید محمد با سه بچه و یک تو راهی، عطش حضور در دفاع از حرم اهل بیت را داشت، با همه تکالیفی که در دنیا بر دوش همه ماست یک تکلیف هست که آدم را شهید می‌کند و انسان را در مسیر شهادت می‌برد، اینکه در مسیر شهادت قرار بگیری.

اسماعیلی ادامه داد: تکلیفی که شهدا بر گردن ما گذاشتند، مسئولیت‌پذیری نسبت به جامعه است، هر باری که مانع رشد مردم باشد این بار باید برداشته شود، انقلاب اسلامی نیاز به سرباز امام زمان دارد که بارها و مسئولیت‌های روی زمین را بر دوش بکشند.

شور حماسه خانطومان زنده نگه داشته می‌شود

باقر رزاق‌زاده رئیس هیئت مذهبی علقمه نیز با بیان اینکه برنامه " پنج‌شنبه‌های شهدایی" فرصتی برای زنده نگه داشتن نام و یاد شهداست، گفت: در چند سالی که این برنامه را برگزار می‌کنیم همواره هدف ما ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و قرار گرفتن در مسیر شهدا بوده است.

وی افزود: باتوجه به پیش رو بودن سالگرد شهادت شهدای مازندرانی حماسه خانطومان سوریه یادبودی برای شهدا در مزار شهید محمد بلباسی برگزار کردیم تا ضمن گرامی داشت یاد و نام شهید، شور حماسه خانطومان را زنده نگه داریم .

رزاق‌زاده اظهار داشت: فعالیت‌های جهادی شهید بلباسی و شوق حضورش در سوریه و دفاع از حرم اهل بیت می‌تواند الگویی برای نسل امروز و هدایت در مسیر صحیح باشد.

مسئول هئیت علقمه مازندران تصریح کرد: بیان خاطرات از شهدا و توصیف زندگی‌شان، دل‌های بسیاری را بیدار و سبک زندگی شهدایی را ترویج می‌دهد.

به گزارش تسنیم، اردیبهشت برای مازندرانی‌ها ماه نیست، فصل است، فصل عاشقی رزمندگان لشگر 25کربلا سپاه مازندران در سرزمین شام، سرزمین بلا زده از دوران اهل بیت تا به امروز، سرزمینی که خانطومانش قدمگاه شیر بچه‌های علوی برای حفظ حرم است، اردیبهشت مقاومت فصل دلدادگی به یار و کوچ به بهشت ابدی است.

به پاس دلاوری‌ها و جان گذشتگی‌ دلیران مازندران، اردیبهشت تا ابد برایمان خاص باقی خواهد ماند ، خاص همچون شهدایی که اردیبهشت را برایمان متفاوت رقم زده‌اند.

فصل عاشقی رزمندگان سپاه مازندران در سرزمین شام/ روایتی از حماسه‌آفرینی‌های شهدای خانطومان

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha