کد خبر 200521
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۱۲:۲۳

چند برش از زندگی کارگری/ از قرار دادهای نانوشته تا بیمه پرداخت نشده

چند برش از زندگی کارگری/ از قرار دادهای نانوشته تا بیمه پرداخت نشده

ترک انگشتان، پینه های نقش بسته بر دست و عرق جبینی که بر پیشانی دارند، مهر تاییدی است بر ایفای نقش خوبی که روی سن زندگی به نمایش می گذارند و همچنین یکی از مهره های اصلی تولید در واحدهای تولیدی به حساب می آیند.

به گزارش گروه استان های حیات؛ تونل مشکلات کارگری آن قدر طویل شده و به قعر زمین رفته است که کارگران را توان خروج از این تونل عریض و طویل نیست.

اضلاعی نمی توان برای مشکلات کارگری تعیین کرد زیرا آن قدر در کوران چالش های سر راه گم شده اند که حتی چاره را در گلایه هم نمی بینند. گاه آن قدر بی مزد و مواجب کار کرده اند که کمرشان زیر بار سنگین نداری های زندگی خرد شده و نای برخاستن را از آن ها گرفته است.  

اما گاهی چاره ای نیست و برای این که شب همسر و فرزندان با شکم گرسنه سر بر زمین نگذارند مجبوری صدها متر زیر زمین، با سر و صدای زیاد، گرد و خاک بسیار و... ساعت ها دل زمین را بشکافی تا لقمه نانی سر سفره زندگی بگذاری.

سفره نداری که در خانه پهن باشد مجبوری ساعت ها زیر شلاق آفتاب یا در سرمای استخوان سوز لب به گلایه نگشایی تا بتوانی از پس مخارج زندگی بر بیایی.

ترک انگشتان، پینه های نقش بسته بر دست و عرق جبینی که بر پیشانی دارند، مهر تاییدی است بر ایفای نقش خوبی که روی سن زندگی به نمایش می گذارند و همچنین یکی از مهره های اصلی تولید در واحدهای تولیدی به حساب می آیند.

هرچند این انتقاد و گلایه به همه وارد است که فقط در روزهایی که با نام کارگر نامگذاری شده سراغی از این قشر زحمتکش می گیرند اما باز هم جای شکرش باقی است که از کارگران بی نام و نشان در این هفته نامی به میان می آید و می توانند کمی از تنگناها و چالش هایی که با آن دست و پنجه نرم می کنند بگویند.

چند برش از زندگی کارگری/ از قرار دادهای نانوشته تا بیمه پرداخت نشده

کار در کارگاه زرشک پاکنی

مادر است دیگر چون فرزندش مدتی است از بیکار شده و تا حالا او مخارجش را می داده است مجبور شده به کارگاه زرشک پاکنی برود آن هم با ساعتی ۱۰ هزار تومان کارگری کند تا دستش جلوی فرزندانش دراز نشود.

سال هاست که شوهرش را از دست داده و تا زمانی که در روستا آبی بوده که به کار کشاورزی و دامداری مشغول بوده و از این راه خرج زندگیش را تامین می کرده است اما اکنون که خشکسالی های ۲۲ ساله رمقی برای فعالیت های کشاورزی و دامپروی نگذاشته مجبور شده به شهر مهاجرت کند و در شهر زندگی را به سختی بگذارند آن هم با ساعتی 10 هزار تومان و کار کردن در کارگاه زرشک پاکنی. خدا را شاکر است که همین کار است و می تواند لقمه بخور و نمیری از همین طریق در آورد.

چند برش از زندگی کارگری/ از قرار دادهای نانوشته تا بیمه پرداخت نشده

بیشتر روزها دست خالی برمی گردم

پاتوقش میدان کنار قلعه است و در سرما و گرما هر روز صبح خروس خوان به امید یافتن کار به این مکان می آید تا با پول کارگری ساختمان چرخ زندگی اش را بچرخاند و با پس انداز کردن آن برای اجاره خانه در پایان ماه شرمنده صاحبخانه نشود اما بیشتر روزها ناامید و دست خالی به خانه برمی گردد و قرض و بدهی هایی را که با هر روز بیکار ماندنش روی هم تلنبار می شود در ذهن مرور می کند.

حسن صادقی، بیمه ندارد زیرا از پس تامین هزینه آن برنمی آید. می گوید:« بدون هیچ پشتوانه ای روزها رابه شب و شب را به صبح می رسانم».

به گفته وی تا وقتی که برای اجاره خانه مشکلی نداشته باشی و اقساط و قرض هایت روی هم  تلنبارنشود کسی نمی داند نداری و بیکاری چیست؟

 سال هاست  که سیاهی معادن زغال سنگ طبس را در قعر زمین به جان می خرد تا روزهای سپید زندگی را رقم بزند اما چون قراردادی است هیچ اطمینانی به این که فردا کارفرما قراردادش را امضا کند ندارد.

تا وقتی که زیر نظر شرکت زغال سنگ طبس بود حقوق و مزایایش بد نبود اما از وقتی که کار به بخش خصوصی واگذار شد با این که سه شیفت و گاهی چهار شیفت کار می کند حقوقش به یک میلیون تومان هم نمی رسد.

در انتظار روزهای سفید

حسن مالکی، به سختی های کار در معدن زغال سنگ و صدها متر زیرزمین و این که حدود ۱۱ ساعت با رفت و برگشت باید سرکار باشد اشاره کرد و گفت: انعقاد قرارداد نیز بستگی به رضایت کارفرما از کارگر دارد و گاهی وقت ها به دلیل راضی نبودن کارفرما از کارگر با این که سال ها در معدن کار کرده از کار اخراج شده است.

به گفته وی کار کارگران معدن زغال سنگ هزار و ۴۰۰ متر زیر زمین است و بیشتر آن ها به مشکلات ریوی، دیسک گردن و کمر و... مبتلا می شوند چون مجبورند سه شیفت کار کنند اما گاهی نیز حتی سختی کار به آن ها تعلق نمی گیرد.

از سوی دیگر هنگامی که می خواهند بازنشسته شوند بیمه برای بازنشسته شدن با ۲۰ سال کار خیلی سختگیری می کند.

کار در معدن بدون بیمه و مزایا

برخی از کارگران نیز ممکن است مدت ها در معادن کار کنند اما کارفرما برای آن ها حق بیمه و مزایای دیگری پرداخت نکند و اگر کارگر بخواهد به دلیل پرداخت نشدن حقوقش به اداره کار و بیمه هم شکایت کند دستش به جایی بند نیست.این اتفاق برای یکی از کارگران معادن سفیدکوه نهبندان رخ داد.

حسین نادمی، گفت: حدود هفت ماه در این معدن کار کردم بدون این که هیچ حق و حقوقی دریافت کنم. بعد از مدتی متوجه شدم کارفرما تخلف کرده و معدنش پلمب  و آن فرد متواری شده است و کارگران با حق و حقوق پرداخت نشده مانده اند.

همچنین وقتی هم که به بیمه مراجعه کردیم تا برای دریافت بیمه بیکاری اقدام شود هیچ حق بیمه ای و اسم و رسمی در بیمه نبود.

از سویی چون قراردادی هم منعقد نشده بود دستمان به  جایی بند نبود تا بتوانیم حق و حقوق خود را از بیمه بگیریم.

گلایه اش از این است اگر در شرکتی و جایی کار باشد به طور معمول آشنایان را سرکار می برند و فردی که پارتی و آشنایی نداشته باشد از همه جا مانده و رانده است.

بدون هیچ پشتوانه ای

شوهرش ۱۵ سال است که دار فانی را وداع گفته است و خانم زهرا کاسه سنگی با چند فرزند قد و نیم قد مانده است و اکنون مجبور است در خانه مردم کارگری کند تا لقمه نانی در بیاورد و بتواند هزینه های تحصیل فرزندانش و بقیه مخارج زندگی را بپردازد.

از این که لقمه نانی حلال به واسطه اعتماد و اطمینانی که مردم به وی دارند را به دست می آورد راضی است اما اگر روزی نتواند کار کند دیگر هیچ پشتوانه ای برای آینده و زمان از کار افتادگی اش ندارد زیرا نمی تواند حق بیمه ای را بپردازد و خود را بیمه کند.

محمود علیزاده هم پنج سال است که در یکی از معادن نهبندان کار می کند و در ماه  خیلی کمتر از قانون کار دستمزد می گیرد اما کارفرما قراردادی با او نبسته و مجبور است برای تامین مخارج زندگی هر روز ۳۵ کیلومتر از روستای محل زندگی تا معدن را با موتور بپیماید تا در پایان ماه امیدی داشته باشد.

به گفته خودش آچار فرانسه است، هر نوع کاری را در معدن از انبارداری، جوشکاری، سرویس کاری و... انجام می دهد و با این حال هم راضی است که لقمه نانی در پایان ماه دارد.

کار نیست

علی هاشمی، یک کارگر دیگر هم با بیان این که اوضاع کار به حدی خراب است که حاضر است برای این که از پس پرداخت اجاره خانه اش برآید حتی با حقوق کم در هر در جایی کار کند اما کاری نیست.

کارگر معدن قلعه زری است و از این که همین کار را هم دارد خدا را شاکر است و ۱۷ سال است در واحد تقلیل این معدن کار می کند و چهار شیفت است و روزی شش ساعت باید کار کند.

به گفته  حسن خاکره، با این که کار در معدن جزء مشاغل سخت و زیان آور به حساب می آید اما وقتی که کارگران می خواهند بازنشسته شوند باید پروسه طولانی را طی کنند تا بتوانند از حقوق بازنشستگی بهره مند شوند.

به علاوه تعداد کمی از کارگران معدن رسمی بوده و بیشتر آن ها قراردادی هستند و این قراردادها نیز سه و شش ماهه است.

به گفته وی کارگری که صدها متر زیر زمین کار می کند به طورحتم بعد از پنج یا ۱۰ سال به بیماری های مفاصل مانند گردن و کمر و دیگر این که به دلیل گرد و غبار زیاد و مواد شیمیایی موجود مانند سیلیس به بیماری های ریوی دچار می شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha