به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات؛ امام حسن مجتبی (ع) فرزند امام علی (ع) در شب نیمه ماه مبارک رمضان، سال سوم هجرت در شهر مدینه دیده به جهان گشود. امام حسن (ع) نسبت به دردمندان و تیرهبختان جامعه بسیار دلسوز بودند و با خرابهنشینان دردمند و اقشار مستضعف و کمدرآمد همراه و همنشین میشدند و درد دل آنها را با جان و دل میشنیدند و به آن ترتیب اثر میدادند، و در این حرکت انسان دوستانه جز خداوند را مدنظر نداشتند. هیچ فقیر و مسکینی از در خانه حضرت ناامید برنگشت و حتی خود ایشان به سراغ فقرا میرفتند و آنها را به منزل دعوت میکردند و به آنها غذا و لباس میدادند.
امام حسن (ع) تمام توان خویش را در راه انجام امور نیک و خداپسندانه به کار میگرفت و اموال فراوانی در راه خدا میبخشید. مورخان و دانشمندان در شرح حال زندگانی پر افتخار ایشان، بخششهای بیسابقه و انفاقهای بسیار بزرگ و بینظیری ثبت کردهاند. آن حضرت در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا خرج کردند و سه بار نیز ثروت خود را به دو نیم تقسیم کردند و نصف آن را در راه خدا به فقرا بخشیدند.
به خاطر این بخشندگیها و کارهای نیکی که از سوی امام حسن مجتبی (ع) در مسیر خیر، احسان و کمک به طبقات درمانده و نیازمند انجام میگرفت، آن حضرت را کریم اهل بیت لقب داده اند و با توجه به کرامتها و بخششهای کمنظیر و گاهی بینظیر آن امام بزرگوار لقب «کریم» برازنده آن حضرت است.
حجت الاسلام محمد علی فیض آبادی درباره ایمان امام حسن مجتبی (ع) در گفتگو با خبرنگار فرهنگی ما اظهار کرد: امام حسن مجتبی (ع) در همه حال از یاد خدا غافل نبود. ایشان دارای بیانی شیوا، گویا، رسا و بسیار در سخنرانی ها، شنوندگان را جذب می کرد. طبق روایت امام سجاد (ع) درباره امام حسن مجتبی (ع)؛ «امام حسن مجتبی (ع) در زمان زندگیشان از عابد ترین، با تقوا ترین و بهترین مردم زمانه شان بودند» ایشان وقتی از مدینه به مکه برای انجام مراسم حج میرفتند پیاده می رفت. گاهی نیز پابرهنه؛ این امام بزرگوار 25 مرتبه پیاده از مدینه به مکه عازم شدند، فاصله مدینه از مکه حدود 80 فرسخ است و برای پیاده روی طولانی است، امام حسن مجتبی (ع) وقتی برای زیارت به مکه می رفتند، میگفتند که از درگاه خدا شرم میکنم که برای ملاقات با او پیاده به خانه اش نروم.
وی افزود: امام حسن مجتبی (ع) هنگام نماز زیباترین لباسهای خود را به تن می کرد؛ یک نفر از ایشان پرسید چرا زیباترین لباس های خود را در نماز می پوشید؟ امام فرمودند: خدا در قرآن کریم فرموده است: خدا زیبا است و زیبایی را دوست دارد ؛ در آیه 31 سوره اعراف آمده: «خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ : «اى فرزندان آدم! زينت خود را در هنگام رفتن به هر مسجدى، با خود برداريد؛ و [از نعمتهاى الهى] بخوريد و بياشاميد، ولى اسراف نكنيد كه خداوند مسرفان را دوست نمىدارد» لذا من هم دوست دارم زیباترین لباس خود را هنگام نماز بپوشم.
کارشناس مذهبی گفت: خوب است وقتی انسان چه در خانه و چه در مسجد برای نماز میرود زیباترین لباس هایش را بپوشد همانطور که به عروسی، مهمانی یا سفر و... میرویم، لباس شیک، مناسب و مرتب میپوشیم نماز نیز ملاقات با خداست، روایت داریم 2 رکعت نماز معطر از 70 رکعت نماز غیرمعطر ثوابش بیشتر است.
حجت الاسلام فیض آبادی افزود: وقتی امام حسن مجتبی (ع) به مسجد میرفتند زمانی که به درب مسجد میرسیدند سرشان را به سوی آسمان بلند میکردند و با یک خشوع مخصوصی دعا می کردند که می فرمودند: «خدایا مهمان تو درب خانه تو آمده، ای نیکو بخش گناهکاری به محضرت آمده پس به لطف و کرمت از گناهان من بگذر.» همچنین وقتی امام (ع) در پیشگاه خداوند نماز میخواندند، بند بند بدنشان می لرزید؛ نماز خواندن حرف زدن با خداست، گاهی ما نماز میخوانیم اما حواسمان به همه چیز جز نماز است.
وی ادامه داد: امام حسن مجتبی (ع) وقتی به یاد قیامت می افتادند آنچنان منقلب می شدند که از حال می رفتند. ایشان وقتی به یاد قیامت، عبور از پل صراط و حضور در دادگاه الهی می افتاد گریه می کرد که هر کدام نکته ای دارد. قیامت روزیست که تمام اعمال ما را یک به یک حساب می کنند. لازم است بحث مرگ را در زندگی جدی بگیریم هر کسی هم به شکل متفاوتی فوت میکند یکی با تصادف، کرونا، بیماری و .. فوت میکند. یاد مرگ در زندگی بسیار تاثیرگذار است.
حجت الاسلام فیض آبادی گفت: امام حسن (ع) هر گاه به یاد مرگ می افتاد نیز گریه می کرد، یاد مرگ موضوع مهمی است، متاسفانه گاهی از مرگ غفلت می کنیم، همه ما روزی خواهیم مرد و این مرگ به پیری وجوانی کاری ندارد، یک دانشجو بود یک مرتبه متحول شد؛ علتش را که از او پرسیدم گفت:با یکی از اساتیدم در دانشگاه در ترم اول درس اندیشه اسلامی داشتیم، یک روز استادمان گفت از که بدون آزمون نمره همه را بیست می دهد، فقط یک شرط دارد! شرطش این است که باید بروید برای من پژوهش دستی انجام دهید و آن این است که به قبرستان شهرتان بروید، ده قبر جوان زیر 18 سال را عکس بگیرید و برای من بیاورید یا در قبر بخوابید و از شما عکس بگیرند، آن دانشجو میگوید به قبرستان رفتم و مشاهده کردم، جوانانی که بر اثر اتفاقاتی از قبیل تصادف ،سکته ،آتش سوزی و..درگذشتند. من طی این مشاهدات بسیار متحول شدم و این فعالیت بر من تاثیر گذاشت .