کد خبر 165924
۱۶ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۴:۲۳

رزمنده 8 سال دفاع مقدس در گفتگو با «حیات»:

بهترین ماه رمضان عمرم را در جبهه گذراندم

بهترین ماه رمضان عمرم را در جبهه گذراندم

رزمنده و نویسنده 8 سال دفاع مقدس گفت: ابعاد معنوی در جبهه روزهای ماه مبارک رمضان پررنگتر بود و هنوز هم زمانی که با همرزمان‌مان صحبت می‌کنیم، بهترین ماه رمضانی که ما در طول زندگی‌مان لمس کردیم، همان سال 60 و 61 بود که در مناطق جنگی گذراندیم.

فرامرز نوروزی رزمنده و نویسنده 8 سال دفاع مقدس در گفتگو با خبرنگار فرهنگی حیات با اشاره به اینکه خرمشهر از مهم ترین محورهایی بود که ارتش عراق به آن حمله کرد، گفت: خرمشهر میزبان جنگ بود و از آنجا که فاصله چندانی تا مرز نداشت و مانع مهمی که دشمن روی آن حساب کند سر راه ارتش عراق وجود نداشت با هجوم‌هایی که  از سمت شمال شهر آورد، خرمشهر را محاصره کرد؛ اما در این هجوم‌ها تصور نمی‌کرد که شهری با این امکانات بتواند مقاومت چندانی کند.

نوروزی افزود: برآورد ارتش عراق اشتباه بود و این دفاع باعث شد دشمن تا 5 نوبت نیروهایش را تقویت کند تا بتواند نیمی از خرمشهر را قریب به 45 روز مقاومت تصرف کند.

رزمنده و نویسنده 8 سال دفاع مقدس با بیان اینکه در سال 60 و 61 ماه مبارک رمضان را در جبهه گذراندیم، اظهار کرد: در واقع ما بچه خرمشهر بودیم، اما مجوز شرعی صادر شده بود که می‌توانید روزه نگیرید؛ چون بحث شرایط جنگ ایجاد می‌کرد رزمنده ها برای مقاومت بتوانند توانایی جسمی شان را حفظ کنند؛ اما مجوزی نمی‌دانستند که روزه خود را بخورند چون ما بچه خرمشهر بودیم مجوزی برای خودمان نمی‌دانستیم که روزه نگیریم.

وی بیان کرد: سال 60 دقیقا ماه مبارک رمضان در تابستان بود و سال 61 روز آخر ماه مبارک تقارن پیدا کرد با عملیات رمضان و چون ما می خواستیم به سمت پاسگاه زید حرکت کنیم و از حد ترخص خارج می شدیم موقعی که به کیلومتر 30 رسیدیم آنجا افطار کردیم و تا روز آخر هم روزه گرفتیم.

نوروزی با اشاره به گرمای سوزان خرمشهر در سال 60 گفت: هوا به شدت گرم بود و ما هیچ وسیله خنک کننده‌ای نداشتیم. با همان سنگرهای گرم، شدت تابستان خوزستان حاکم بود و شرایط سخت روزه را آنجا احساس می‌کردی؛ اما چون حکم خدا و تکلیف الهی بود بچه ها به جان می خریدند.

رزمنده و نویسنده 8 سال دفاع مقدس گفت: گرمای تابستان بچه‌ها را از رمق می انداخت؛ اما خوب ماه مبارک رمضان نیز مزید بر علت بود. به شکلی که تحرکات در طول روز کمتر می شد و به محض اینکه بچه ها افطار می کردند و جانی تازه می گرفتند حملات شدت بیشتری می‌گرفت. درگیری های شب در ماه مبارک رمضان سنگین‌تر بود.

نوروزی با اشاره به اینکه گرما بر ما غلبه می‌کرد، اظهار کرد: گاهی به دنبال آب خنکی بودیم که بچه‌ها بتوانند کمی عطششان را کمتر کنند و یکی دو ساعت بعد اگر نان و پنیری پیدا می شد، افطاری ساده‌ای می‌خوردند. بعد اینکه کمی از افطار می‌گذشت بچه ها توی خط می رفتند و درگیری ها بیشتر می شد و تلافی کم تحرکی روز را شب در می آوردند.

وی درباره کارهایی که در ماه مبارک رمضان در جبهه انجام می شد، گفت: بعد از افطار ختم قرآن داشتیم و تمام بچه ها حداقل یکبار قرآن را در ماه مبارک رمضان ختم می‌کردند. نماز جماعت‌مان به شکل مستمر برگزار می شد و جملات قصار نهج البلاغه را هر شب حفظ می کردیم و بعد از مدتی کلی جملات قصار از نهج البلاغه آموخته بودیم.

رزمنده و نویسنده 8 سال دفاع مقدس گفت: ابعاد معنوی در جبهه روزهای ماه مبارک رمضان پررنگتر بود و هنوز هم زمانی که با همرزمان‌مان صحبت می‌کنیم، بهترین ماه رمضانی که ما در طول زندگی مان لمس کردیم، همان سال 60 و 61 بود که در مناطق جنگی هم به تکلیف دینی عمل می کردیم و هم در عملیات ها شرکت می کردیم و مشکلی نیز نبود.

وی اشاره کرد: گاهی آنقدر هوا گرم می‌شد که بچه ها در تیوپ‌هایی که باد کرده بودند، سمت جزیره مینو داخل آب می‌رفتند تا کمی خنک شوند. ما چند سنگر دور هم بودیم و در سحرهای ماه مبارک چراغ‌های سنگر کمسو بودند. سوی چراغ‌ها دیده می شد که کمرنگ است. گاهی برخی از بچه ها بدون توجه به خطرات و بدون چراغ، گوشه‌ای می‌رفتند و مشغول راز و نیاز می شدند.

نوروزی اشاره کرد: اکثرا همگی سن و سالشان نیز کم بود و زیر 25 سال بودند. حتی چندتا از بچه‌هایی که زیر 20 سال سن داشتند کنار نخلستان جایی را مانند محراب حفر کرده بودند و به راز و نیاز مشغول می‌شدند. هر دوی اینها شهید شدند یکی شهید حسین نعمت زاده که در تپه دوقلو شهید شد و دیگری عبدالحسین کاظمی بود که در عملیات بیت المقدس شهید شد.

برچسب‌ها