در اقتصاد متلاطم امروزی، بزرگترین چالش برای حضور در یک بستر رسانهای باز این است که باید همگانی و در دسترس عموم باشد. رسانههای اجتماعی پتانسیل جذب مخاطب در لحظه را دارند و هرگونه اطلاعات میتواند ظرف چند ثانیه وایرال شود، این بزرگترین چالش برای بانکهاست. بانکها گاهی هیچ حرف جالب توجهی در خصوص برندشان ندارند تا با مشتریان شان در میان گذارند. اما مشتری در هر جایی از بانک صحبت خواهد کرد، چه در شبکههای اجتماعی و چه در سایر پلتفرم های عمومی.
مشتریان عصر جدید بانکها، دیجیتالی هستند. زیرا شیوه ارتباطی امروزه تغییر کرده و تلفنهای هوشمند نیز باعث توانمند شدن غیر قابل تصور کاربران شده است. با گذر زمان، شبکههای اجتماعی محبوبیت بیشتری به دست میآورند. هر چه این محبوبیت بیشتر باشد بانکها میتوانند از آنها برای دسترسی به مشتریان واقعی و اجتماعی خود بهرهمند شوند.
زیرا این شبکهها مکانی است که بانکها از طریق آن میتوانند محصولات جدید خود را معرفی کنند. هر چه بهتر عمل کنند مشتریان بیشتری جذب کرده و مشتریان فعلی خود را راضیتر نگه خواهند داشت، حتی باعث سوئیچ مشتریان از سایر بانکها به استفاده از خدمات خود خواهند شد.
به نظر میرسد بانکها ناچارند سرمایهگذاری قابل توجهی در بسترهای کاربر پسند داشته باشند تا بتوانند تجربیات مشتریان خود را بهبود بخشند. بانکها علاوه بر ایجاد ارتباط آنلاین مشتریان برای انجام درخواستهایشان، باید این امکان را نیز فراهم آورند تا نظرات کاربران را درک کنند.
برای درک بهتر نحوه استفاده از شبکه های اجتماعی، باید خود را به جای مشتری گذاشت. همچنین باید سیستم مدیریت ارتباط با مشتریان را به سمت پشتیبانی از تمام فناوریهای تلفن همراه و بسترهای شبکههای اجتماعی در فرآیندهای مربوط به هدفگذاری، جذب و نگهداشت و نیز درک و پیگیری امور مشتریان توسعه داد.
شبکههای اجتماعی به بانکها این اجازه را میدهند تا بینش و درک بهتری نسبت به سیستم مدیریت ارتباط با مشتریان موجود خود کسب کرده تا بتوانند زیربنای مدیریت ارتباط با مشتریان شبکههای اجتماعی خود را ایجاد کنند.
در حقیقت مدیریت ارتباط با مشتریان شبکههای اجتماعی این امکان را فراهم میآورند که بانکها تحلیلی فراتر از معمول با دادهها و اطلاعات داده باشند؛ آنها میتوانند احساسات، رفتار و روندهای مشتریان خود را تجزیه و تحلیل کنند.
رسانههای اجتماعی مدل کسب و کار یا فناوری جدید کسب و کاری نیست بلکه نوعی پرورش ارتباط با مشتریان و ایجاد تجربه بهتر برای هر دو طرف است. از آنجا که کانالهای ارتباطی تحت وب گسترش یافته، بانکها نیز باید کانالهای توزیع خود را از طریق تلفن همراه، اینترنت و شبکههای اجتماعی و سایر برنامههای کاربردی متنوع کنند.
در پایان گفتنی است که در دنیای امروز به دلیل فناوریهای نوآورانه، روابط شخصی به شدت کاهش یافته و بر ادراک و نگرش مشتریان نسبت به بانکها نیز تأثیر گذاشته است. بانکها هر زمان که احساس کنند روابط با مشتریان دچار مشکل شده میتوانند با استفاده از شبکههای اجتماعی، ارتباطات قوی و موثر برقرار سازند. همچنین بانکها باید مشتریان خود را در کمپینهای بازاریابی مشارکت داده تا علاوه بر کسب مزایای رقابتی، اعتبار برند بانک را نیز افزایش دهند.