کد خبر 164352
۱۰ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۳

پیشنهاد کتاب؛

حوض خون؛ روایتی خواندنی از زنان دفاع مقدس

حوض خون؛ روایتی خواندنی از زنان دفاع مقدس

در بخشی از کتاب «حوض خون» آمده است: ننه‌ابراهیم وسط شستن و صدای گریه خانم‌ها صدایش را بلند می‌کرد و می‌گفت: «کربلا کربلا، ما داریم می‌آییم.»

به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات؛ کتاب حوض خون؛ روایت زنان اندیمشک از رخت‌شویی در دفاع مقدس با تدوین و نگارش فاطمه‌سادات میرعالی توسط انتشارات راهیار منتشر شده است.

این‌کتاب که حاصل همکاری دفتر تاریخ شفاهی اندیمشک و واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است، خاطرات و روایت‌های 64نفر از بانوان اندیمشکی درباره فعالیت‌شان در بخش رخت‌شویی البسه رزمندگان دفاع مقدس را شامل می‌شود که فاطمه‌سادات میرعالی، زهرا بختور، سمانه نیکدل، سمیه تتر، نسرین تتر، مهناز الفتی‌پور، آمنه لهراسبی و نرگس میردورقی تحقیق و گردآوری آن‌ها را بر عهده داشته‌اند.

این‌کتاب سومین‌عنوان از مجموعه «پشتیبانی جنگ» و چهارمین‌عنوان مجموعه «زنان انقلاب» است که این‌ناشر چاپ کرده است.

در بخش ضمیمه کتاب، تصویر راویان کتاب به همراه تصاویری از فعالیت‌های این بانوان اندیمشکی در دفاع مقدس، شهدای منتسب به آن‌ها و همچنین بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک به عنوان محل رخت‌شویی البسه رزمندگان آمده است.

در قسمتی از حوض خون آمده است: «موقع عملیات، لباس‌ها و پتوهای جبهه را با هلی‌کوپتر می‌آوردند. خیلی زیاد بودند. خانم‌ها صبح تا شب می‌‌ماندند و همه آنها را می‌شستند. من هم مدام می‌رفتم. هرچند از دیدن لباس‌های خونی زیاد گریه می‌کردم، دیگر بی‌تابی نمی‌کردم. هر لحظه ناصرم را حس می‌کردم که نشسته روبه‌رویم، زُل زده به دست‌هایم و ساییدن لکه‌ها را نگاه می‌کند. گاهی جلوی گریه‌ام را می‌گرفتم تا بچه‌ام نبیند. ننه‌ابراهیم وسط شستن و صدای گریه خانم‌ها صدایش را بلند می‌کرد و می‌گفت: «کربلا کربلا، ما داریم می‌آییم.»

برچسب‌ها