به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات؛ هشتمین ماه قمری برای مسلمانان ماه شعبان است، یکی از ماههای فرخنده و مهم که از سوی پیشوایان دینیمان فضیلت ها و احادیث و روایت های زیادی برایش بیان شده است.
به تقویم این ماه که بنگریم در آن ولادت امام حسین (ع)، حضرت ابوالفضل العباس (ع)، امام سجاد (ع)، حضرت علی اکبر(ع) و نیمه آن نیز ولادت منجی بشریت حضرت مهدی (عج) ثبت شده است.
ماهی که ائمه در احادیث زیادی درباره عظمت و فضیلت هایش سخن گفتند.
از امام علی (ع) نقل است که رسول خدا (ص) فرمود:
شعبان ماه من است و رمضان ماه خدای عزوجل. پس هر که ماه مرا روزه بدارد، در روز قیامت شفیعش خواهم بود و هر که ماه خدا را روزه بدارد، خداوند در قبرش وحشتش را از بین می برد و او را مانوس می سازد و تنهائیش را می زداید و هرگاه از قبرش خارج شود با روی سفید و در حالی باشد که در دست راستش کتابش را گرفته و جاودانگی را در دست چپش و می آید تا در برابر خدای عزوجل قرار گیرد، پس خداوند به او می فرماید:بنده ام! پاسخ می دهد:لبیک یامولای من! خداوند می فرماید:به خاطر من روزه گرفتی؟عرض می کند:آری مولای من، پس خداوند تبارک و تعالی می فرماید:(ای فرشتگانم) دست بنده ام را بگیرید و او را نزد پیامبرم بیاورید.
پس او را به حضور رسول خدا می رسانند. پس من به او می گویم:ماه مرا روزه گرفتی؟ می گوید:آری! پس من به او می گویم:من امروز شفاعتت می کنم. سپس خدای عزوجل می فرماید:اما من از حقوق خودم به خاطر بنده ام گذشتم و اما حقوق دیگر بندگانم که بر گردن او هست، هر که از او بگذرد و عفوش کند، من آنقدر تعویضش می کنم تا راضی گردد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:پس من دست او را می گیرم تا اینکه او را به صراط می رسانم، پس آن را صاف و لغزنده می یابم که گام های خطاکاران برآن ثابت نشود و بلغزد، پس من دست او را می گیرم، فرشته موکل به صراط می گوید:ای رسول خدا، این کیست؟
می گویم:این فلان است (اسمش را می آورم) او در ماه من (شعبان) به خاطر دریافت شفاعتم، روزه گرفته و ماه خدا (رمضان) را به خاطر وعده الهی روزه گرفته، پس در بهشت را برای او می گشایم و رضوان (فرشته بهشت) می گوید که در آن روز به ما امر می شود که در بهشت را بر امتت بگشائیم. سپس امیرالمومنین(علیه السلام) فرمود:ماه رسول خدا را روزه بدارید تا در روز رستاخیز شفیعتان باشد و ماه خدا را روزه بگیرید تا از رحیق مختوم (شراب گوارای بهشتی) بیاشامید و هر که ماه شعبان را به ماه رمضان بپیوندد، برای او پاداش دو ماه پی در پی نوشته شود
منبع:(فضائل الأشهر الثلاثة، ص64، ح46 و ص124، ح132.)
حجت الاسلام والمسلمین محمد علی زمانی در گفتگو با خبرنگار ما می گوید: در ماه شعبان روزه بسیار ثواب دارد و جزو یکی از اعمال این ماه است که بسیار به آن سفارش شده و باعث نزدیک شدن به پیامبر و آمرزش گناهان می شود.
اعمال دیگری از ماه شعبان که سفارش زیادی به آن ها شده به شرح زیر است:
- صدقه دادن
پیامبر(ص) فرمود: صدقه دادن و استغفار بهترین اعمال این ماه است. هر که در ماه شعبان صدقه بدهد، خداوند آن را تربیت کند، همچنان که یکی از شما شتر بچه اش را تربیت میکند، تا آنکه در روز قیامت به دست صاحبش برسد در حالیکه به قدر کوه احد باشد
- هر روز 70 مرتبه " استغفرالله و اسئله التّوبة "
- هر روز 70 مرتبه " استغفرالله الّذى لااله الّا هو الرّحمن الرّحيم الحىّ القيّوم و اتوب اليه "
- ) در تمام ماه روی هم 1000 بار بگوید: " لا اله الّا الله و لا نعبد الّا ایّاه مخلصین له الدّین و لو کره المشرکون
ثواب بسیاری دارد از جمله اینکه عبادت 1000 ساله در نامه عملش بنویسند.
- فرستادن صلوات بسیار در این ماه
- خواندن صلوات شعبانیه که در مفاتیح الجنان آمده هر روز در وقت زوال یعنی زمان اذان ظهر
- خواندن مناجات شعبانیه در مفاتیح الجنان نیز ذکر شده
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاسْمَعْ دُعائی اِذا دَعَوْتُکَ، وَاسْمَعْ نِدائی اِذا نادَیْتُکَ،
خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد و بشنو دعایم را هنگامی که تو را خوانم و بشنو صدایم را هر گاه تو را صدا زنم
وَاَقْبِلْ عَلیَّ اِذا ناجَیْتُکَ، فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَیْکَ، وَوَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکیناً لَکَ، مُتَضرِّعاً اِلَیْکَ،
و رو به من کن هرگاه با تو راز گویم زیرا من به سوی تو گریختم و پیش رؤیت ایستادم در حال بیچارگی و فروتنی به درگاهت
راجِیاً لِما لَدَیْکَ ثَوابی، وَتَعْلَمُ ما فی نَفْسی، وَتَخْبُرُ حاجَتی، وَتَعْرِفُ ضَمیری،
و امیدوارم ثوابم را که در پیش توست و تو آنچه را من در دل دارم میدانی و حاجتم را آگاهی و از نهادم باخبری
وَلا یَخْفی عَلَیْکَ اَمْرُ مُنْقَلَبی وَمَثْوایَ، وَما اُریدُ اَنْ اُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقی، واَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتی، وَاَرْجُوهُ لِعاقِبَتی،
و سرانجام کار و سرمنزل من بر تو روشن است و نیز آنچه را میخواهم از گفتارم بدان لب گشایم و آن طلبی را که میخواهم به زبان آرم و امید آن را برای سرانجام کارم دارم،
وَقَدْ جَرَتْ مَقادیرُکَ عَلَیَّ یا سَیِّدی فیما یَکُونُ مِنّی اِلی آخِرِ عُمْری، مِنْ سَریرَتی وَعَلانِیَتی،
ای آقای من مقدّرات تو بر من جاری گشته در آنچه از من تا آخر عمر سر زند چه از کارهای پنهانم و چه آشکارم
وَبِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیادَتی وَنَقْصی، وَنَفْعی وَضَرّی،
و بدست توست نه به دست دیگری کم و زیاد شدن و سود و زیان من
اِلهی اِنْ حَرَمْتَنی فَمَنْ ذَا الَّذی یَرْزُقُنی، وَاِنْ خَذَلْتَنی فَمَنْ ذَا الَّذی یَنْصُرُنی،
خدایا اگر توأم محروم کنی پس کیست که روزیم دهد و اگر تو خوارم کنی پس کیست که یاریم دهد
اِلهی اَعُوذُ بِکَ مِنَ غَضَبِکَ وَحُلُولِ سَخَطِکَ،
خدایا پناه برم به تو از خشمت و فرو ریختن عذابت
اِلهی اِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَاْهِل لِرَحْمَتِکَ، فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجُودَ عَلیَّ بِفَضْلِ سِعَتِکَ،
خدایا اگر من شایستگی رحمت تو را ندارم ولی تو شایسته آنی که از زیاده بخششت به من احسان کنی
اِلهی کَاَنّی بِنَفْسی واقِفَةٌ بَیْنَ یَدَیْکَ، وَقَدْ اَظَلَّها حُسْنُ تَوَکُّلی عَلَیْکَ، فَقُلْتَ ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَتَغَمَّدْتَنی بِعَفْوِکَ،
خدایا خود را چنان می نگرم که گویا در برابرت ایستاده و آن توکل نیکویی که بر تو دارم بر سر من سایه افکنده و تو نیز آنچه را شایسته آنی درباره من فرموده و مرا در سراپرده عفو خویش پوشاندهای
اِلهی اِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلی مِنْکَ بِذلِکَ، وَاِنْ کانَ قَدْ دَنا اَجَلی وَلَمْ یُدْنِنی مِنْکَ عَمَلی، فَقَدْ جَعَلْتُ الاِْقْرارَ بِالذَّنْبِ اِلَیْکَ وَسیلَتی،
خدایا اگر بگذری پس کیست که از تو بدین کار سزاوارتر باشد و اگر مرگم نزدیک شده و عملم مرا به تو نزدیک نکرده من به ناچار اقرار میدهم اقرار به گناه را وسیله خویش به درگاهت
اِلهی قَدْ جُرْتُ عَلی نَفْسی فِی النَّظَرِ لَها، فَلَهَا الْوَیْلُ اِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَها،
خدایا من بر خویشتن ستم کردم در آن توجهی که بدان کردم پس وای بر او اگر نیامرزیش
اِلهی لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَیَّ اَیّامَ حَیاتی، فَلا تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنّی فی مَماتی،
خدایا پیوسته در دوران زندگی نیکی تو بر من میرسد پس نیکیت را در هنگام مرگ نیز از من مگیر
اِلهی کَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِکَ لی بَعْدَ مَماتی، وَاَنْتَ لَمْ تُوَلِّنی اِلاَّ الْجَمیلَ فی حَیاتی،
خدایا من چگونه مأیوس شوم از اینکه پس از مرگ مورد حسن نظر تو واقع گردم در صورتی که در دوران زندگیام جز به نیکی سرپرستیم نکردی
اِلهی تَوَلَّ مِنْ اَمْری ما اَنْتَ اَهْلُهُ، وَعُدْ عَلَیَّ بِفَضْلِکَ عَلی مُذْنِب قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ،
خدایا سرپرستی کن کار مرا چنانچه تو شایسته آنی و توجه کن بر من به فضل خویش که همچون گنهکاری هستم که نادانیش سراپا او را فراگرفته
اِلهی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوباً فِی الدُّنْیا، وَاَنَا اَحْوَجُ اِلی سَتْرِها عَلَیَّ مِنْکَ فی الاُْخْری،
خدایا براستی تو گناهانی را در دنیا بر من پوشاندی که من به پوشاندن آنها در آخرت محتاج ترم
اِلهی قَدْ اَحْسَنْتَ اِلَیَّ اِذْ لَمْ تُظْهِرْها لاَِحَد مِنْ عِبادِکَ الصّالِحینَ، فَلاتَفْضَحْنی یَوْمَ الْقِیمَةِ عَلی رُؤُسِ الاَْشْهادِ،
خدایا به من نیکی کردی با اینکه آشکارش نکردی برای هیچیک از بندگان شایسته ات پس در روز قیامت در برابر دیدگان مردم مرا رسوا مکن
اِلهی جُودُکَ بَسَطَ اَمَلی، وَعَفْوُکَ اَفْضَلُ مِنْ عَمَلی،
خدایا جود و بخششت آرزویم را گستاخ کرده و گذشت تو برتر است از عمل من
اِلهی فَسُرَّنی بِلِقآئِکَ یَوْمَ تَقْضی فیهِ بَیْنَ عِبادِکَ،
خدایا مرا در آن روزی که میان بندگانت داوری کنی به دیدارت مسرور ساز
اِلهی إِعْتِذاری اِلَیْکَ اِعْتِذارُ مَنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ، فَاقْبَلْ عُذْری یا اَکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ اِلَیْهِ الْمُسیئُونَ،
خدایا عذرخواهی من به درگاهت عذرخواهی کسی است که بی نیازنشده از پذیرفتن عذرش پس عذر مرا بپذیر ای بزرگوارترین کسی که گنهکاران به درگاهش معذرت خواهی کنند
اِلهی لا تَرُدَّ حاجَتی، وَلا تُخَیِّبْ طَمَعی، وَلا تَقْطَعْ مِنْکَ رَجآئی وَاَمَلی،
خدایا حاجتم را بازمگردان و طمعم را به نومیدی مکشان و امید و آرزویم را از درگاهت قطع مفرما
اِلهی لَوْ اَرَدْتَ هَوانی لَمْ تَهْدِنی، وَلَوْ اَرَدْتَ فَضیحَتی لَمْ تُعافِنی،
خدایا اگر خواری مرا خواسته بودی راهنماییم نمیکردی و اگر رسواییم را میخواستی تندرستیم نمیدادی
اِلهی ما اَظُنُّکَ تَرُدُّنی فی حاجَة قَدْ اَفْنَیْتُ عُمْری فی طَلَبِها مِنْکَ،
خدایا گمان ندارم که مرا بازگردانی در مورد حاجتی که عمر خویش را در خواستن آن از تو سپری کردم
اِلهی فَلَکَ الْحَمْدُ اَبَداً اَبَداً دآئِماً سَرْمَداً، یَزیدُ وَلا یَبیدُ، کَما تُحِبُّ وَتَرْضی،
خدایا ستایش خاص توست ستایش ابدی جاویدان همیشگی که فزون شود ولی کم نگردد بدان نحو که دوست داری و خشنود شوی
اِلهی اِنْ اَخَذْتَنی بِجُرْمی اَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ، وَاِنْ اَخَذْتَنی بِذُنُوبی اَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ، وَاِنْ اَدْخَلْتَنیِ النّارَ اَعْلَمْتُ اَهْلَها اَنّی اُحِبُّکَ،
خدایا اگر مرا به جنایتم مأخوذ داری من هم تو را به عفوت بگیرم و اگر به گناهم بگیری من هم تو را به آمرزشت بگیرم و اگر به دوزخم ببری بدوزخیان اعلام میکنم که من تو را دوست دارم
اِلهی اِنْ کانَ صَغُرَ فی جَنْبِ طاعَتِکَ عَمَلی، فَقَدْ کَبُرَ فی جَنْبِ رَجآئِکَ اَمَلی،
خدایا اگر عمل من در جنب اطاعت تو کوچک است ولی آرزویم در کنار امید تو بزرگ است
اِلهی کَیْفَ اَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِکَ بِالْخَیْبَةِ مَحْرُوماً، وَقَدْ کانَ حُسْنُ ظَنّی بِجُودِکَ اَنْ تَقْلِبَنی بِالنَّجاةِ مَرْحُوماً،
خدایا چگونه من از پیش تو محروم برگردم با اینکه چنان حسن ظنی من به جود و بخششت داشتم که مرا مورد رحمت خویش قرار داده با نجات بازم خواهی گرداند
اِلهی وَقَدْ اَفْنَیْتُ عُمْری فی شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْکَ، وَاَبْلَیْتُ شَبابی فی سَکْرَةِ التَّباعُدِ مِنْکَ،
خدایا من عمرم را در حرص غفلت از تو سپری کردم و جوانیم را در مستی دوری از تواز بین بردم
اِلهی فَلَمْ اَسْتَیْقِظْ اَیّامَ اغْتِراری بِکَ، وَرُکُونی اِلی سَبیلِ سَخَطِکَ،
و از این رو خدایا بیدار نشدم در آن روزگاری که به کرم تو مغرور بودم و به راه خشم تو متمایل گشته بودم
اِلهی وَاَنَا عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ، قائِمٌ بَیْنَ یَدَیْکَ، مُتَوَسِّلٌ بِکَرَمِکَ اِلَیْکَ،
خدایا من بنده تو و فرزند بنده توأم که در برابرت ایستاده وبه وسیله کرم تو به درگاهت توسل جویم
اِلهی اَنَا عَبْدٌ اَتَنَصَّلُ اِلَیْکَ مِمَّا کُنْتُ اُواجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیائی مِنْ نَظَرِکَ، وَاَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْکَ، اِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِکَرَمِکَ،
خدایا من بندهای هستم که میخواهم از آلودگی آنچه بدان با تو روبه رو شدم از بی حیایی خودم در پیش روی تو خود را پاک سازم و از تو گذشت میخواهم زیرا گذشت وصف شناسای کرم توست
اِلهی لَمْ یَکُنْ لی حَوْلٌ فَانْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ اِلاَّ فی وَقْت اَیْقَظْتَنی لِمَحَبَّتِکَ،
خدایا من آن نیرویی که بتوانم بوسیله آن خود را از نافرمانیت منتقل سازم ندارم مگر در آن وقت که تو برای دوستیت بیدارم کنی
وَکَما اَرَدْتَ اَنْ اَکُونَ کُنْتُ، فَشَکَرْتُکَ بِاِدْخالی فی کَرَمِکَ، وَلِتَطْهیرِ قَلْبی مِنْ اَوْساخِ الْغَفْلَةِ عَنْکَ،
و آن طور که خواهی باشم پس تو را سپاس گویم که مرا در کرم خویش داخل کردی و دلم را از چرکیهای بی خبری و غفلت از خویش پاکیزه ساختی
اِلهی اُنْظُرْ اِلَیَّ نَظَرَ مَنْ نادَیْتَهُ فَاَجابَکَ، وَاسْتَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِکَ فَاَطاعَکَ،
خدایا به من بنگر نگریستن کسی که او را خواندهای و او پاسخت داده و به یاری خویش به کارش واداشتهای و فرمانبریت کرده
یا قَریبَاً لا یَبْعُدُ عَنِ المُغْتَرِّ بِهِ، وَیا جَواداً لایَبْخَلُ عَمَّنْ رَجا ثَوابَهُ،
ای نزدیکی که دور نگردی از آن کس که بدو مغرور گشته و ای بخشندهای که بخل نورزد از آن کس که امید نیکیش دارد
اِلهی هَبْ لی قَلْباً یُدْنیهِ مِنْکَ شَوْقُهُ، وَلِساناً یُرْفَعُ اِلَیْکَ صِدْقُهُ، وَنَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنْکَ حَقُّهُ،
خدایا دلی به من بده که اشتیاقش به تو موجب نزدیکیش به تو گردد و زبانی که صدق گفتارش بسوی تو بالا آید و نظر حقیقت بینی که همان حقیقتش او را به تو نزدیک گرداند
اِلهی إنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِکَ غَیْرُ مَجْهُول، وَمَنْ لاذَ بِکَ غَیْرُ مَخْذُول، وَمَنْ اَقْبَلْتَ عَلَیْهِ غَیْرُ مَمْلُوک،
خدایا کسی که بوسیله تو شناخته شد گمنام نیست و کسی که به تو پناهنده شد خوار نیست و کسی که تو بسویش رو کنی بنده دیگری نخواهد بود
اِلهی اِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِکَ لَمُسْتَنیرٌ، وَاِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ لَمُسْتَجیرٌ،
خدایا براستی هرکس به تو راه جوید راهش روشن است و هر که به تو پناه جوید پناه دارد
وَقَدْ لُذْتُ بِکَ یا اِلهی، فَلا تُخَیِّبْ ظَنّی مِنْ رَحْمَتِکَ، وَلا تَحْجُبْنی عَنْ رَاْفَتِکَ،
و من ای خدا به تو پناه آورده ام پس گمانی را که به رحمتت دارم نومید مکن و از مهر خویش منعم مکن
اِلهی اَقِمْنی فی اَهْلِ وِلایَتِکَ مُقامَ مَنْ رَجَا الزِّیادَةَ مِنْ مَحَبَّتِکَ،
خدایا جای مرا در میان دوستدارانت جای آن دسته از ایشان قرار ده که امید افزایش دوستیات را دارند
اِلهی وَاَلْهِمْنی وَلَهاً بِذِکْرِکَ اِلی ذِکْرِکَ، وَهِمَّتی فی رَوْحِ نَجاحِ اَسْمآئِکَ وَمَحَلِّ قُدْسِکَ،
خدایا در دلم انداز شیدایی و شیفتگی ذکر خود را پیاپی و همتم را در نشاط فیروز شدن اسمائت و محل قدست قرار ده
اِلهی بِکَ عَلَیْکَ اِلاَّ اَلْحَقْتَنی بِمَحَلِّ اَهْلِ طاعَتِکَ، وَالْمَثْوَی الصّالِحِ مِنْ مَرْضاتِکَ، فَاِنّی لا اَقْدِرُ لِنَفْسی دَفْعاً، وَلا اَمْلِکُ لَها نَفْعاً،
خدایا به حق خودت بر خودت سوگند که مرا به محل فرمانبرداریت و جایگاه شایسته ای از مقام خشنودیت برسانی زیرا که من قادر بر دفع چیزی از خود نیستم و مالک سودی هم برایش نیستم
اِلهی اَنَا عَبْدُکَ الضَّعیفُ الْمُذْنِبُ، وَمَمْلُوکُکَ الْمُنیبُ، فَلا تَجْعَلْنی مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَکَ، وَحَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِکَ،
خدایا من بنده ناتوان گنهکار تو و مملوک زاری و توبه کننده به درگاهت هستم پس مرا در زمره کسانی که روی از آنها گرداندی و غفلتشان مانع از گذشت تو گشته قرارم مده
اِلهی هَبْ لی کَمالَ الاِْنْقِطاعِ اِلَیْکَ، وَاَنِرْ اَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِیآءِ نَظَرِها اِلَیْکَ،
خدایا بریدن کاملی از خلق بسوی خود به من عنایت کن و دیدههای دلمان را به نور توجهشان به سوی خود روشن گردان
حَتّی تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ، فَتَصِلَ اِلی مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ، وَتَصیرَ اَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ،
تا دیدههای دل پردههای نور را پاره کند و به مخزن اصلی بزرگی و عظمت برسد و ارواح ما آویخته به عزت مقدست گردد
اِلهی وَاجْعَلْنی مِمَّنْ نادَیْتَهُ فَاَجابَکَ، وَلاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِکَ، فَناجَیْتَهُ سِرّاً، وَعَمِلَ لَکَ جَهْراً،
خدایا قرارم ده از کسانی که او را خواندی و پاسخت داد و در معرض توجه قرارش دادی و او در برابر جلال تو مدهوش گشت و از این رو در پنهانی با او به راز گویی پرداختی ولی او آشکارا برائت کار کرد
اِلهی لَمْ اُسَلِّطْ عَلی حُسْنِ ظَنّی قُنُوطَ الاَْیاسِ، وَلاَ انْقَطَعَ رَجآئی مِنْ جَمیلِ کَرَمِکَ،
خدایا به خوش بینی من نا امیدی را مسلط مکن و امیدم را که به کرم نیکویت دارم قطع مکن
اِلهی اِنْ کانَتِ الْخَطایا قَدْ اَسْقَطَتْنی لَدَیْکَ، فَاصْفَحْ عَنّی بِحُسْنِ تَوَکُّلی عَلَیْکَ،
خدایا اگر خطاهایم مرا از نظرت انداخته پس بدان اعتماد خوبی که به تو دارم از من درگذر
اِلهی اِنْ حَطَّتْنِی الذُّنُوبُ مِنْ مَکارِمِ لُطْفِکَ، فَقَدْ نَبَّهَنِی الْیَقینُ اِلی کَرَمِ عَطْفِکَ،
خدایا اگر گناهانم بواسطه بزرگواریهای لطفت مرا بی مقدار ساخته ولی در عوض یقین به بزرگ توجه تو مرا هوشیار کرده
اِلهی اِنْ اَنامَتْنِی الْغَفْلَةُ عَنِ الاِْسْتِعْدادِ لِلِقآئِکَ، فَقَدْ نَبَّهَتْنِی الْمَعْرِفَةُ بِکَرَمِ آلائِکَ،
خدایا اگر بی خبری از آماده شدن برای دیدارت مرا به خواب فرو برده ولی در عوض معرفت به بزرگ نعمتهایت مرا بیدار کرده
اِلهی اِنْ دَعانی اِلَی النّارِ عَظِیمُ عِقابِکَ، فَقَدْ دَعانی اِلَی الْجَنَّةِ جَزیلُ ثَوابِکَ،
خدایا اگر بزرگ کیفرت مرا به دوزخ میخواند ولی در مقابل پاداش فراوانت مرا به بهشت دعوت میکند
اِلهی فَلَکَ اَسْئَلُ، وَاِلَیْکَ اَبْتَهِلُ وَاَرْغَبُ، اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد،
خدایا پس از تو خواهم و بسوی تو زاری کنم و بگرایم و از تو خواهم که درود فرستی بر محمّد و آل محمّد
وَاَنْ تَجْعَلَنی مِمَّنْ یُدیمُ ذِکْرَکَ، وَلا یَنْقُضُ عَهْدَکَ، وَلایَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ، وَلا یَسْتَخِفُّ بِاَمْرِکَ،
و مرا از کسانی قرارم دهی که پیوسته به یاد تواند و پیمانت را نمیشکنند و از شکر تو غافل نشوند و دستور تو را سبک نشمارند
اِلهی وَاَلْحِقْنی بِنُورِ عِزِّکَ الاَْبْهَجِ، فَاَکُونَ لَکَ عارِفاً، وَعَنْ سِواکَ مُنْحَرِفاً، وَمِنْکَ خآئِفاً مُراقِباً،
خدایا برسان مرا به نور درخشان عزتت تا عارف به ذاتت باشم و از غیر تو روگردان باشم و از تو ترسان و نگران باشم
یا ذَا الْجَلالِ وَالاِکْرامِ، وَصَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد رَسُولِهِ وَآلِهِ الطّاهِرینَ، وَسَلَّمَ تَسْلیماً کَثیراً.
ای صاحب جلالت و بزرگواری و درود خدا بر محمّد پیامبرش و بر آل پاکش باد و سلام بسیار بر ایشان باد.
این مناجات از مناجاتهای پرارزش ائمّه (علیهم السلام) است و دارای مضامین عالیهای است که در هر وقت حضور قلبی باشد، خواندن آن و فکر کردن در مفاهیم آن، مناسب است.
- دعای شب آخر ماه شعبان و اوّل ماه رمضان. حارث بن مغیره نضری از امام صادق (ع) روایت کرده است که آن حضرت در شب آخر ماه شعبان و شب اوّل ماه رمضان این دعا را میخواند:
اللّهُمَّ اِنَّ هذَا الشَّهْرَ الْمُبارَکَ الَّذی اُنْزِلَ فیهِ الْقُرآنُ، هُدیً لِلنّاسِ وَبَیِّنات مِنَ الْهُدی وَالْفُرْقانِ قَدْ حَضَرَ،
خدایا این ماه مبارکی که قرآن در آن نازل گشته آن قرآنی که راهنمای مردم گردیده و نشانههای روشنی از راهبری و جدا کردن میان حق و باطل است فرا رسیده
فَسَلِّمْنا فیهِ وَسَلِّمْهُ لَنا، وَتَسَلَّمْهُ مِنّا فی یُسْر مِنْکَ وَعافِیَة، یا مَنْ اَخَذَ الْقَلیلَ وَشَکَرَ الْکَثیرَ، اِقْبَلْ مِنِّی الْیَسیرَ،
پس ما را در این ماه سالم بدار و آن را در حال آسانی و تندرستی از ما بگیر ای که بگیرد اندک راو بسیار قدردانی کند، این طاعت اندک را از من بپذیر
اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَجْعَلَ لی اِلی کُلِّ خَیْر سَبیلاً، وَمِنْ کُلِّ ما لا تُحِبُّ مانِعاً، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ،
خدایا از تو خواهم که برای من بسوی هر کار خیری راهی و از هر چه دوست نداری سر را هم مانعی قرار دهی ای مهربانترین مهربانان
یا مَنْ عَفا عَنّی وَعَمّا خَلَوْتُ بِهِ مِنَ السَّیِّئاتِ، یا مَنْ لَمْ یُؤاخِذْنی بِارْتِکابِ الْمَعاصی، عَفْوَکَ عَفْوَکَ عَفْوَکَ یاکَریمُ،
ای که گذشتی از من و از آن کارهای زشتی که در پنهانی کردم ای که مرا به سبب دست زدن به گناهان نگیری گذشت، گذشت، گذشت تو را خواهانم ای بزرگوار
اِلهی وَعَظْتَنی فَلَمْ اَتَّعِظْ، وَزَجَرْتَنی عَنْ مَحارِمِکَ فلَمْ اَنْزَجِرْ، فَما عُذْری فَاعْفُ عَنّی یا کَریمُ، عَفْوَکَ عَفْوَکَ،
خدایا مرا پند دادی ولی من پند نگرفتم و از کارهای حرام خود بازم داشتی ولی من باز نایستادم پس چه عذری به درگاهت دارم ای کریم از من گذشت کن که عفوت و گذشتت را خواهانم
اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ الرّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ، وَالْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسابِ،
خدایا از تو درخواست دارم آسودگی هنگام مرگ و گذشت در وقت حساب را
عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبدِکَ، فَلْیَحْسُنِ التَّجاوُزُ مِنْ عِنْدِکَ، یااَهْلَ التَّقْوی، وَیا اَهْلَ الْمَغْفِرَةِ، عَفْوَکَ عَفْوَکَ،
بزرگ است گناه از بندهات پس باید گذشت از جانب تو نیز نیکو باشد ای شایسته پرهیزگاری و ای شایسته آمرزش عفوت و گذشتت را خواهانم
اَللّهُمَّ اِنّی عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ وَابْنُ اَمَتِکَ، ضَعیْفٌ فَقیرٌ اِلی رَحْمَتِکَ،
خدایا من بنده و فرزند بنده و فرزند کنیز توأم ناتوان و نیازمند مهر تو هستم
وَاَنْتَ مُنْزِلُ الْغِنی و الْبَرَکَةِ عَلَی الْعِبادِ، قاهِرٌ مُقْتَدِرٌ،
و تویی که دارایی و برکت بر بندگانت فرو فرستی و تو چیره و توانایی
اَحْصَیْتَ اَعْمالَهُمْ، وَقَسَمْتَ اَرْزاقَهُمْ، وَجَعَلْتَهُمْ مُخْتَلِفَةً اَلْسِنَتُهُمْ وَاَلْوانُهُمْ، خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْق،
کارهای بندگانت را شماره داری و روزیشان را قسمت کرده و زبانها و رنگهایشان را متفاوت کردی آفرینشی پس از آفرینش دیگر
وَلا یَعْلَمُ الْعِبادُ عِلْمَکَ، وَلا یَقْدِرُ الْعِبادُ قَدْرَکَ، وَکُلُّنا فَقیرٌ اِلی رَحْمَتِکَ،
و بندگانت دانش تو را ندارند و قدر تو را ندانند و همه ما نیازمند رحمتت هستیم
فَلا تَصْرِفْ عَنّی وَجْهَکَ، وَاجْعَلْنی مِنْ صالِحی خَلْقِکَ فِی الْعَمَلِ وَالاَْمَلِ، وَالْقَضآءِ وَالْقَدَرِ،
پس ای خدا رو از من مگردان و مرا در کردار و آرزو و امور مربوط به قضا و قدر
اَللّهُمَّ اَبْقِنی خَیْرَ الْبَقآءِ، وَاَفْنِنی خَیْرَ الْفَنآءِ عَلی مُوالاةِ اَوْلِیآئِکَ، وَمُعاداةِ اَعْدآئِکَ،
از شایستگان خلق خویش قرارم ده خدایا زنده ام بدار به بهترین وضع زندگی و بمیرانم به بهترین مردن (یعنی) با دوستی دوستانت و دشمنی با دشمنانت
وَالرَّغْبَةِ اِلَیْکَ، وَالرَّهْبَةِ مِنْکَ، وَالْخُشُوعِ وَالْوَفاءِ وَالتَّسْلیمِ لَکَ، وَالتَّصْدیقِ بِکِتابِکَ، وَاتِّباعِ سُنَّةِ رَسُولِکَ،
و رغبت به درگاهت و ترس و خشوع از تو و وفاداری و تسلیم بودن در برابرت و تصدیق کردن کتاب تو (قرآن) و پیروی از روش پیغمبرت
اَللّهُمَّ ما کانَ فی قَلْبی مِنْ شَکٍّ اَوْ رَیْبَة، اَوْ جُحُود اَوْ قُنُوط، اَوْ فَرَح اَوْ بَذَخ اَوْ بَطَر،
خدایا آنچه در دل دارم از شک و تردید یا انکار یا ناامیدی یا خوشی یا گردن فرازی یا اسراف در خوشگذرانی
اَوْ خُیَلاءَ اَوْ رِیآء اَوْ سُمْعَة، اَوْ شِقاق اَوْ نِفاق، اَوْ کُفْر اَوْ فُسُوق، اَوْ عِصْیان اَوْ عَظَمَة، اَوْ شَیْء لا تُحِبُّ،
یاخودبینی یا خودنمایی یا شهرت جویی یا ایجاد دو دستگی یا دورویی یا کفر یا فسق یا گناه یا بزرگطلبی یا چیزهای دیگری که تو دوست نداری
فَاَسْئَلُکَ یا رَبِّ اَنْ تُبَدِّلَنی مَکانَهُ اِیماناً بِوَعْدِکَ، وَوَفآءً بِعَهْدِکَ، وَرِضاً بِقَضآئِکَ،
پس ای پروردگارا از تو خواهم که آن را تبدیل کنی به ایمان به وعدهات و وفاداری به پیمانت و خشنودی به قضا و قَدرت
وَ زُهْداً فِی الدُّنْیا، وَرَغْبَةً فیما عِنْدَکَ، وَاَثَرَةً وَطُمَاْنینَةً وَتَوْبَةً نَصُوحاً، اَسْئَلُکَ ذلِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ،
و پارسایی در دنیا و اشتیاق بدانچه نزد توست و فضیلتی و آرامشی و توبه خالص، این را از تو خواهم ای پروردگار جهانیان
اِلهی اَنْتَ مِنْ حِلْمِکَ تُعْصی، وَمِنْ کَرَمِکَ وَجُودِکَ تُطاعُ،
خدایا تو را بخاطر بردباریت نافرمانی کنند وبه طمع جود و کرمت اطاعت کنند
فَکَأنَّکَ لَمْ تُعْصَ، وَاَنَا وَمَنْ لَمْ یَعْصِکَ سُکّانُ اَرْضِکَ،
پس گویا نافرمانیت نکردهاند و من با کسانی که نافرمانیت نکردند همه ساکنان زمین توییم
فَکُنْ عَلَیْنا بِالْفَضْلِ جَواداً، وَبِالْخَیْرِ عَوّاداً، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ،
تو بر ما به فضل خویش بخشنده باش و به نیکویی بازگردندهای مهربانترین مهربانان
وَصَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَآلِهِ صَلاةً دآئِمَةً لا تُحْصی وَلا تُعَدُّ، وَلا یَقْدِرُ قَدْرَها غَیْرُکَ، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
و درود خدا بر محمّد و آل او درودی همیشگی که به شماره و عدد درنیاید و اندازهاش نتواند جز تو ای مهربانترین مهربانان.